گفتگو با حسين مكي
كودتاي 1299، دولت مصدق، نفت و تاريخ

   گفتگو: مرتضي رسولي پور
 


 

در فروردين ماه سال 1375 در مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران با آقاي حسين مكي، مورخ سرشناس تاريخ معاصر، گفتگويي صورت گرفت.اين گفتگو 8 ساعت به دراز كشيد، آقاي مكي با حوصلة تمام سخن گفت، و سرانجام به علت خستگي “جوانان“ حاضر در جلسه، و نه مكي 85 ساله، اين گفتگو پايان يافت.

● آقاي مكي! جنابعالي از پيشكسوتان تاريخنگاري معاصر در كشور ما هستيد و سهم بزرگي به عنوان مورخ داريد. اگر تاريخ بيست ساله و مدرس قهرمان آزادي شما نبود نسل امروز ما شناخت كافي از دوران بيست سالة اول پهلوي پيدا نمي‏كرد. باتوجه به اينكه شما در جلدهاي نخستين تاريخ بيست سالة خود سنگ بناي معرفي كودتاي 1299 را گذاشته ايد، نظرتان دربارة خاطرات اردشيرجي ريپورتر، كه اخيراً منتشر شده، چيست؟ ظاهراً اردشيرجي تا سالهاي اخير چندان شناخته شده نبود و اسمي از او مطرح نبود.

○ اولين مرتبه رائين اسم او را در كتاب فراماسونري خود آورد.

● فقط اسم او را جزو اسامي كساني كه عضو لژ بيداري ايران بوده اند خيلي مختصر در كنار بقيه آورد نه به گونه أي كه ايجا د حساسيت كند.

○ چند نكته به نظرم مي رسد كه عرض مي كنم: يك نكته اينكه آيرونسايد هم يك چنين چيزي نوشته و تاكيد كرده تا زماني كه سلسلة پهلوي حكومت مي كند اين مطالب منتشر نشود و گويا محمدرضا پهلوي آن يادداشتها را مي گيرد. قبل از آيرونسايد، ژنرال دنسترويل بود كه پدربزرگ كودتا محسوب مي شد و اساس كودتا را او چيده بود. وقتي از ايران مي خواست خارج شود منصب او به آيرونسايد واگذار مي شود. كتابي هم ادوارد گري، وزير خارجه انگليس، دارد كه به زبان انگليسي است و بعد به فرانسه ترجمه شد. مطلب مهمي كه در اين كتاب ديدم اين بود كه برطبق نظر دولت انگلستان چون نفوذ روسيه در ايران براساس قرارداد تركمانچاي زياد شده بود، و در دربار محمدعلي شاه مي بينيم كه تقريباً به روسها خيلي نزديك شده بودند، انگلستان متوسل به “نفوذ غيرمرئي“ مي شود. نويسنده دراين كتاب اين عبارت را به كار برده و مي گويد به اين جهت ما مشروطيت را در ايران ترويج كرديم. مشروطيت را در اصل ما به ايران داديم. مرحوم مدرس هم در يكي از نطقهاي خود به اين مطلب اشاره دارد كه وقتي مشروطيت مي خواست پا بگيرد ما هنوز استعداد آن را نداشتيم ولي خير از هر كسي برسد خير است، چون چيز خوبي بود ما هم قبول كرديم.يك مطلب ديگر اينكه انگليسيها با استاروسلسكي خيلي مخالف بودند…


● از دوراني كه سيدضياء در فلسطين بود چه اطلاعاتي داريد؟ مشهور است زماني كه موج ضديهود در فلسطين ايجاد شد، ايشان به عنوان مسلماني موجه زمينها را از اعراب مستقر در فلسطين مي خريد و با كمك عين الملك، پدر اميرعباس هويدا، اسناد زمينها را به يهوديها منتقل مي كرد. مي گويند منبع ثروت سرشار او همين معامله ها بوده است.

 
○ اين را مي دانم كه وقتي از ايران رفت پولي نداشت و مبلغي در حدود 250 تومان پول به او مي دهند. …
 ● بله، در مجلس ششم مي فرمايند خدا شاهد است من يك لفظ توهين آميز نسبت به موافقين قرارداد] 1919[ نگفتم زيرا اين يك اختلاف نظر سياسي بود. و باز در همان نطق مي گويد من يك دفعه اسم وثوق الدوله را به بدي نبردم. بعضيها شبهه أي را در مورد مرحوم مدرس عنوان مي كنند كه چرا مدرس با جمهوري رضاخاني مخالفت كرد؛ در صورتي كه اگر بپذيريم رضاخان انگليسي بود حداقل در ايران مثل تركيه نهاد جمهوري تاسيس مي شد.

○ مدرس مي گفت من با جمهوري مخالف نيستم؛ حكومت صدر اسلام هم جمهوري بوده، ولي با جمهوري أي كه خارجيها بخواهند براي ما تعيين كنند مخالفم. ايشان پس از اينكه مدتي بيمار شد رضاخان ]به ظاهر[ خيلي سعي كرد دكتر اميراعلم و ديگران تسريع در معالجه اش كنند ولي او با همة محبتهايي كه رضاخان به او كرد تسليم نشد.
نكته أي را كه بايد در اينجا يادآور شوم اين است: آن مقدار كه در مورد مدرس صحبت مي كنيم كافي نيست، براي اينكه مدرس هنوز ناشناخته است. خيلي ها وقتي كتاب مرا در مورد مدرس خواندند به كلي نظرشان عوض شده و مي گويند مدرس عجب مرد بزرگي بوده است….

● بپردازيم به حوادث پس از شهريور 1320. علت اختلاف شما با دكتر مصدق چه بود؟


○ شما اگر متن گزارشي را كه بنده در مجلس دورة هفدهم ارائه كردم ببينيد در آنجا كاملاً تشريح كردم كه در قضاياي مربوط به وقايع سي تير اگر آيت الله كاشاني، بنده و بقايي نبوديم مصدق ول كرده بود رفته بود و در خانه اش را هم بسته بود و غيرممكن بود قيام سي تير صورت بگيرد…  

 









 













 

www.iichs.org