ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventsForeign Policy Studieswith caravan of history(photo)conferenceswith caravan of history(doc)
» مقالات » تجديد و بهبود روابط بختياري‏ها با سنديکاي امتيازات انگليسي ها

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 نشریه الکترونیکی بهارستان

120

اخبارNEWS

 اسفند 1391- به منظور ارتقاي کادر پژوهشي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، گارگاه آموزشي پژوهشي تاريخ اجتماعي و اقتصادي ايران در دوران قاجاريه و پهلوي طي 23 جلسه و به مدت 46 ساعت...   » ادامه خبر
 

---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ----------

 

مهر 1391- مدیر روابط عمومی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، از انتشار 8 عنوان کتاب از سوی این موسسه خبر داد و اظهار کرد: «تحلیل بر مواضع سیاسی ...  » ادامه خبر

 

 

جوان و تاریخ

 

 

همایش بین المللی کالبد شکافی سیاست بریتانیا در ایران

 

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 59

 

 

 

کتابفروشی سرای تاریخ

 

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

تجديد و بهبود روابط بختياري‏ها با سنديکاي امتيازات انگليسي ها 

 

در ادامه سردار محتشم تهديد کرد که در صورت عدم توجه به خواسته‏هاي آنها، نگهبانان را از مناطق نفتي فراخواهند خواند و از آنچه ممکن است رخ دهد، سلب مسئوليت مي‏کنند. غلامحسين‏خان در اين نامه مي‏پذيرفت که صمصام‏السلطنه عزل نشده است و حتي اظهار مي‏داشت که او در حالت شورش و نافرماني عليه دولت است. 

 
از ديدگاه لوريمر واگذاري مسئوليت‏هاي صمصام‏السلطنه به جعفرقلي‏خان به روشني مشخص نبود و معلوم نبود که چه کسي اين مسئوليت‏ها را واگذار کرده است.10پاسخ لوريمر به درخواست‏هاي سردار محتشم عبارت بود از:
 
     1. ما اقساط نفت را فقط طبق اظهار تمامي چهار امضاکننده قرارداد اصلي مي‏توانيم پرداخت نماييم.
     2. به پيروي از اصل فوق، از سال 1906م تاکنون پول، مشترکا به ايلخاني و ايل‏بيگي پرداخت شده است.
     3. ما کاري به تقسيم پول که يک مسئله کاملاً داخلي ميان خوانين است، نداريم.
     4. با دريافت يک وکالتنامه کتبي مخصوص از چهار امضاکننده قرارداد، ما تمام يا هر بخشي از پول را به هر شخص خاص که مشخص شود، پرداخت خواهيم کرد.
     5 . ما در قراردادمان به هيچ عنوان موظف به پرداخت اقساط در عربستان يا هر مکان خاص ديگر نيستيم.
     6. ما فقط به شکلي که از نظر قانوني برايمان ممکن بوده است، در مورد قسط فوريه عمل نموده و هيچ مسئوليتي در قبال بي‏لياقتي [افراد] در دريافت مقدار مقرر [سهم‏شان] به [آنها را نمي‏پذيريم].
     7. اقساط براي تهيه و تدارک محافظان و تشخيص انجام مسئوليت‏هاي خوانين، به شکل سودمند و عملي پرداخت خواهد شد و پرداخت اقساط را هرگاه محافظان فراخوانده شوند يا سلب مسئوليت کنند، متوقف خواهيم کرد و در اين مورد، هرگونه خسارتي، کوچک يا بزرگ که متعاقبا سنديکا متحمل شود، جبران آن از تمامي خوانين مطالبه خواهد شد....
 
لوريمر در ادامه، ضمن اشاره به اينکه محافظان تعيين‏شده از سوي خوانين به طور نسبي يا کلي راضي‏کننده نيستند و به ندرت براي کار محافظت و نگهباني در دسترسند، افزوده بود:
من متوجه شده‏ام که غلامحسين‏خان، مسئول نگهبانان را موظف ساخته به طوايف اجازه کشت و کار در نزديکي منطقه عمليات نفتي را بدهد و قصد خوانين از اين اقدام اين است که سنديکاي امتيازات را براي پرداخت وجه غرامت براي همه زمين‏هايي که در همسايگي آنهاست، آماده کنند....
 
به نظر لوريمر چنين اقدامي تخطي عمدي از شرايط توافق خوانين بود و سنديکاي امتيازات تنها در برابر زمين‏هاي بايري که تصرف کرده بود، پاسخگو بود.11
 
به هر روي مذاکرات بين دو طرف آغاز شد. اما لوريمر در اين مذاکرات که در مالمير و در فاصله روزهاي دوازده تا هفده مارس انجام شد، حضور نداشت. در اين مذاکرات رينولدز و دکتر يانگ از طرف شرکت و سردار محتشم و جعفرقلي‏خان سردار بهادر ــ پسر ارشد سردار اسعد ــ به نمايندگي از دو خانواده حاجي‏ايلخاني و ايلخاني شرکت داشتند.12 اين اولين بار بود که مذاکرات بين خوانين و سنديکا بدون حضور و نظارتمستقيم نماينده‏هاي سياسي بريتانيا در اصفهان يا جاي ديگر (محمره و اهواز) انجام مي‏گرفت.
 
در پانزدهم ماه مارس يک توافقنامه تکميلي براي نگهباني و حفاظت از مناطق نفتي امضا شد که به موجب آن، سنديکا از اول آوريل 1909م، محافظان را کنترل مي‏کرد و رئيس محافظان نيز مي‏بايست حقوق نگهبانان را مستقيما مي‏پرداخت. در ازاي اين امر، خوانين به سنديکا اجاره مي‏دادند تا سالانه ششصد ليره از سهم و قرار مقرر مربوط به خوانين را کسر کند.13
 
سر جورج بارکلي در نامه‏اي خطاب به سر ادوارد گري در تاريخ اول آوريل 1909م ضمن ارائه اطلاعات فوق افزود:
 
آنها [خوانين] مدعي‏اند به نمايندگي از سوي همه عمل خواهند کرد؛ اما با خوانين ديگر مشورت نشده است. اگر اين موافقتنامه جديد حاصلي داشته باشد، من بر اين باورم که اين بهترين فرصت ممکن براي خروج گارد فعلي [از ايران] است. و به همين دليل بهتر است از اين فرصت بدون هيچ درنگي استفاده کنيم؛ زيرا به ندرت چنين وضعيتي پيش مي‏آيد....14
 
آنگاه بارکلي پيشنهاد داد تا به سرکنسول بريتانيا در بوشهر اختيار فوري و کامل داده شود تا در صورت موافقت کنسول بريتانيا در اهواز و صلاحديد آنها، خروج گارد هندي از مناطق نفتي را تأييد کند. او همچنين به سرگرد کاکس ــ نماينده سياسي مقيم بريتانيا در بوشهر و کنسول آن کشور در فارس ــ و سرگرد لوريمر ــ نايب کنسول اهواز ــ اطلاع داد که با درخواست آنها در خصوص اختيارات لازم موافقت دارد. ولي کاکس و لوريمر مي‏بايست اول خودشان را متقاعد کنند که توافق مورد نظر براي تمام امضاکنندگان الزام‏آور و اجباري است.15
 
رينولدز از اين توافق خشنود بود و اظهار اميدواري مي‏کرد که حرکتي جديد در روابط با خوانين آغاز شده است و سخاوتمندانه، دکتر يانگ را به خاطر همکاري و صداقتش مي‏ستود. او همچنين پيش‏بيني مي‏کرد که سردار اسعد از حضور گارد هندي بيشتر مورد اذيت و آزار قرار گرفته است تا از اصلاح توافق بين خوانين و سنديکا. به همين دليل به سردار اسعد قول داد که گارد هندي در حال عقب‏نشيني است. از ديدگاه رينولدز، اگر اجازه و امکان اجراي توافق جديد به سردار اسعد داده مي‏شد، يک دوره آزمايشي دو يا سه ماهه مي‏توانست امکان ادامه کار را به طور رضايتبخش فراهم کند؛ امري که سردار اسعد آن را ثابت کرد و آرامش به منطقه نفتخيز بازگشت.16
 
به هر روي، گرچه اين توافق جديد ثمره همکاري رينولدز و دکتر يانگ بود، اما در اخبار ساليانه سال 1909م اين‏گونه بيان شده است که اين خوانين بودند که به لوريمر نزديک شدند و هيچ اشاره‏اي به يانگ به عنوان شروع‏کننده مذاکرات و رينولدز که مذاکرات را هدايت کرد، وجود ندارد. اينک رينولدز آرام‏آرام متوجه مي‏شد که مخالفت لوريمر با خوانين و سياست‏ها و نظريات او در برابر آنها، اثري مغاير بر امور سنديکا داشته است.17
 
متعاقب اين مذاکرات، موضوع بازگشت اين افراد به هند از سوي دولت هند نيز پيگيري شد. از جمله، وزارت هند در نامه‏اي به وزارت امور خارجه انگليس در تاريخ 13 دسامبر 1909، غيبت اين افراد را موجب دردسر براي هنگ مربوطه به شمار آورد و گزارش داد که مبلغ 4573 روپيه ارزش اقلام، لوازم و اسب‏هايي بوده است که افراد اعزامي از هنگ نيزه‏دار بنگال به مأموريت ايران، همراه خويش برده‏اند و تقاضا کرد تا نيمي از مبلغ ذکر شده به صورت وام در اختيار آن دولت قرار گيرد تا لوازم مورد بحث خريداري و جايگزين شود.18 همچنين، دولت هند در نامه‏اي ديگر، اين نکته را که اعزامدو افسر بريتانيا، دوازده سرباز پياده‏نظام و هشت سرباز سواره‏نظام و لوازم مورد استفاده آنها، 4573 روپيه هزينه در برداشته است، متذکر و خواستار پرداخت نيمي از اين هزينه‏ها از سوي خزانه‏داري دولت بريتانيا براي جايگزين کردن آن لوازم شد. در مجموع، مکاتباتي براي تعيين دقيق لوازم و ابزار و اسب‏ها و قيمت هر يک از آن اقلام و ابزار انجام گرفت.19
 
در اين نامه‏ها به ويژه در نامه دوم، مسئله بازگشت محافظان يا به اصطلاح، گارد هندي نفتي تقريبا پس از گذشت 5/1 سال مورد ترديد قرار گرفته و به همين دليل علاوه بر درخواست جبران هزينه، به سر پرسي کاکس ــ نماينده سياسي وقت انگلستان مقيم خليج فارس ــ اختيار داده شده بود تا از افراد مورد بحث، در صورتي که در اهواز و مناطق نفتي مورد نياز نبودند، در هر جاي ديگري که احتياج بود، استفاده کند.20 به هرروي موضوع بازگشت اين افراد به هند در ژوئيه 1909م عملي شد21 و بدين‏ترتيب،فصلي ديگر از روابط خوانين بختياري با سنديکاي امتيازات به پايان رسيد و فصل ديگري با شرکت نفت ايران و انگليس (شرکت جايگزين سنديکاي امتيازات) باز شد .
 
 
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
 
1. Great Britain, Foriegn Office. No 269, Sir Edward Grey to Mr. Marling. 10 June 1908. F.O. 416/36. The History of the British Petrolium Company. Vol. 1. pp. 126-127.
2. Sir Georg Barclay
3. Trevor
4. Ibid. No 319, Inclosure 2. Sir G. Barclay to Sir E. Grey, Lieutenant Willson to Captain Trevor. 13 November 1908. F.O. 416/39.
5.The History of the British Petrolium company. Vol. 1. pp. 126-127.
6. Great Britain, Foreign Office. No 108, Mr Darcy to Foreign Office, Stanmore Hall, Stanmore. 12 January 1909. F.O. 416/39.
7. Ibid.
8. Ibid. No 109, 13 January 1909. F.O. 416/39.
9.The History of the British Petrolium company. Vol. 1. pp. 127-128.
10. Great Britain, Foreign Office. Inclosure No 52, Sir G. Barclay to Sir E. Grey, consul Lorimer to Sir G. Barclay. Ahwaz, 18 February 1909. F.O. 416/40.
11. Ibid.
12.The History of the British Petrolium Company. Vol. 1. p. 128.
13. Ibid. p. 128; Great Britain, Foreign Office. No 2, Sir G. Barclay to Sir E. Grey. Tehran, April 1909. F.O. 416/40.
14. Great Britain. Foreign Office. No 2, Sir G. Barclay to Sir E. Grey. Tehran, April 1909. F.O.416/40.
15. Ibid.
16. The History of the British Petrolium Company. Vol. 1. p. 128.
17. Ibid.
18. Great Britain, Foreign Office. No 243, India Office to Foreign Office, India Office. 13 December 1909. F.O. 416/42.
19. Ibid. No 243, Inclosur 2. Government of India to Viscount Morley. Simla. 7 October 1909. F.O. 416/42.
20. Ibid. No 243, Inclosure 3. Colonel Pirie to the Adjutant General, 7th (meerut) Division. Delhi, August 1908. F.O. 416/42.
21. Ibid. No 243, Inclosure 1. Government of India to Viscount Morley, Simla. 7 October 1909. F.O. 416/42.
 

 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org