ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventsForeign Policy Studieswith caravan of history(photo)conferenceswith caravan of history(doc)
» مقالات » اوضاع سياسي و اقتصادي آناطولي در ايام شاه عباس (صفحه ۲)
اثر ارزشمند " انقلاب علمی در غرب و ایران" نوشته محمد مهدی صدر فراتی بزودی به زیور طبع آراسته خواهد شد«

 

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 نشریه الکترونیکی بهارستان

122

 

بروشور معرفی آثار و محصولات

معرفی آثار و محصولات

موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

( کلیک کنید)

 

التحولات السیاسیه فی ایران - الدین و الحداثه و دورهما فی تشکیل الهویه الوطنیه

التحولات السیاسیه فی ایران

الدین و الحداثه و دورهما فی تشکیل الهویه الوطنیه

 

اخبارNEWS

 اسفند 1391- به منظور ارتقاي کادر پژوهشي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، گارگاه آموزشي پژوهشي تاريخ اجتماعي و اقتصادي ايران در دوران قاجاريه و پهلوي طي 23 جلسه و به مدت 46 ساعت...   » ادامه خبر
 

---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ----------

 

مهر 1391- مدیر روابط عمومی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، از انتشار 8 عنوان کتاب از سوی این موسسه خبر داد و اظهار کرد: «تحلیل بر مواضع سیاسی ...  » ادامه خبر

 

 

جوان و تاریخ

 

 

همایش بین المللی کالبد شکافی سیاست بریتانیا در ایران

 

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 59

 

 

 

کتابفروشی سرای تاریخ

 

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

اوضاع سياسي و اقتصادي آناطولي در ايام شاه عباس (صفحه ۲) 

نظريات کوچيبي

کوچي بِي را محققان ترک، منتسکيوي عثماني، و رسالهاش را برتر از کتاب: نهجالسلوک في سياستالملوک ابونجيب سهروردي معرفي کردهاند. او سبب اختلال و اغتشاش اوضاع سياسي دولت و علل بروز قيامهاي جلالي را در رساله خود رقم زده و در سال 1041هـ. به سلطان مراد چهارم تسليم کرده است. چون از کارهاي شاهعباس هم در اين رساله به نيکي ياد کرده و به رخ فرمانروايان عثماني کشيده است، براي بررسي تاريخ صفويه هم اين رساله در خود اعتنا و اعتبار ميباشد.

 

کوچيبي، در آغاز رساله آمار و ارکان و قوانين ينيچريان را مورد بحث قرار داده و مينويسند:

 

«طبق قوانين ينيچريان، افراد اين طايفه از ميان جوانان مسيحي ملل: آرناوود، بوسنا (بوشناق) بلغار، روم و ارمني انتخاب ميشدند و پس از اعزام به پادگانهاي ويژه، زبان ترکي ياد گرفته و با آئين اسلام پرورش مييافتند. از اهالي عثماني و ملتهاي ديگر کسي را ينيچري استخدام نميکردند. «تيمار» و «زعامت» نيز مطابق قانون به فرماندهان زبده و جنگاوران نظامي تفويض ميشد. اين افراد در قراء و قصبات مابين استانبول، بورسا و ادرنه در نهايت رفاه آموزش ديده و مقيم ميشدند و در شهرها به کسي اذيت و آزار نميرساندند، اين رسم و مقررات تا سال 992 جاري بوده و دوام داشت.

 

در سال 992هـ. اوزدمير اوغلو عثمان پاشا (فاتح شيروان و تبريز) ينيچرياني که خدماتشان مفيد بود، مزد روزانه آنها را به 9 آقچه ترفيع داد، و دستههاي مزدور محلي (قول) استخدام نمود و بدينوسيله افراد اجنبي را وارد ارتش و مقامات نظامي کرد.

 

در سال 1003هـ. ق، قوجاسنان پاشا براي محافظت قلعه يانيک به نام «قول اوغلو» اشخاص متفرقه را به خدمت فراخواند و اسلحه به دستشان داد. با اين بدعت نظم و نظام ارتش بهم خورد. 5

 

تا سال 992هـ. منافع و مزاياي تيمار و زعامت مخصوص عساکردين بود. از آن به بعد به دست اشقيا و اراذل افتاد، اراضي قراء و قصبات به تصرف افراد مسلح درآمد. مقامات را با رشوت به اين و آن دادند. زمامداران و صاحبان قدرت ارباب سيف را خلع يد کرده املاک و اراضي را به اعوان و انصار خود بخش کردند. در شهرها بيگلربيگيها براي حفظ نفوذ و املاک شخصي، از هر صنف و از هر ملتي سپاهيان محلي و مزدور بيشمار استخدام کرده آمارهاي مفصل نوشتند و مواجب آنها را اکثرآ خود رؤسا از خزانه دريافت ميکردند. ولي در موقع جنگ و ترتيب سفر، بيش از 10 تا 15 هزار نفر عمله و عجزه مفلوک حاضر نميشدند. بدين جهات هر قلدري صاحب قدرتي شد و فتنه و فساد کشور را فرا گرفت.

 

کوچيبي، در فصل ديگر رسالهاش از قضات و شيخالاسلام «مفتي وقت» بحث کرده و مينويسد: «تا سال 1003هـ. ق شيخالاسلام مفتي شرع، از ميان علما و دانشمندان بر حسب فضل و کمال، نطق و بيان و علم و ايمان انتخاب ميشد. اين اشخاص اعلم و اصلح قوانين شرع و عرف را با نهايت دقت و عدالت اجرا نموده و تا آخر عمر عزل نميشدند. ولي در اين تاريخ با عزل شيخالاسلام صنعالله افندي وضع قضائي کشور دگرگون شد. قضات وفقهاي جديد از ترساينکه معزول نشوند جرأت حرف زدن نداشتند. به جاي عالم جاهل نشست، فريبکاري و تزوير و تعدي رواج يافت، مفتي و قاضي لشکر نوکر حکومت و حاکم بودند، آنان عزت و حرمت شرع و علم و عرفان را از بين بردند. املاک اوقاف با رأي اينگونه قضات بيايمان به قلدران و زورمندان اختصاص يافت.»

 

کوچي بي، امور اقتصادي دولت را چنين توصيف کرده است:

 

              تا سال 990هـ. ق در ترکيه ساليانه هر نفر 40 تا 50 آقچه جزيه، و هر خانه 40 آقچه به عنوان عوارض به دولت پرداخت ميکرد، براي هر دو رأس گوسفند نيز يک آقچه رسم غنم دريافت ميشد. مباشرين در موقع وصول رسوم فوق، از 3 تا 5 آقچه به نام «غلاميه» اضافه دريافت ميکردند و بيش از آن جرأت تجاوز و اخاذي را نداشتند. بدين ترتيب عوايد ساليانه خزانه همايون به 244 ميليون آقچه (2440 يوک) بالغ ميشد.

 

              از سال 990هـ. به بعد، عده سربازان مزدور و محلي افزايش يافته و مخارج عمومآ بالا رفته است و به همان نسبت به عوارض و تکاليف رعايا افزودهاند. در نتيجه فزوني تحميل و تعدي، اقشار مردم گرفتار فقر و تنگدستي شده و کشور رو به ويراني نهاده است. در مقابل 40 و 50 آقچه جزيه قبلي، امروزه هر نفر 240 آقچه جزيه، و هر خانه 300 آقچه عوارض به دولت ميپردازد، و براي هر رأس گوسفند يک آقچه «رسم غنم» تعيين شده است. چند سال است طايفه «آلتي بلوک» به بهانه: تحصيل اموال پادشاهي، دفاتر سلطاني را با تقلب به دست آورده در مسجد سلطان محمد علنآ به حراج و مزايده گذارده و به اشخاص متفرقه حواله ميفروشند. خريداران طماع و کلاش براي مجموع در حدود 700، 800 آقچه از مردم عوارض وصول مينمايند.

 

              عوارض گوسفند را دولت 7 و 8 آقچه تعيين نمود، ولي در آناطولي براي هر رأس گوسفند 20 الي 30 آقچه عوارض ميگيرند. رعيت مظلوم و بيپناه به اين همه ظلم چگونه ميتواند طاقت بياورد. از املاک خاص همايون در گرجستان و گنجه و ايروان و بغداد ساليانه 000,400,48 آقچه عايد خزانه ميشد. امروزه اوضاع برگشته و درآمدها قطع شده است. قسمت اعظم قراء و قصبات شهرهاي مذکور به دست دشمن افتاده و قسمت ديگر با عناوين مختلف به خواص و وزراء انتقال يافته است. بعضي از املاک برخلاف شرع تمليک و وقف شده يا به ويرانه تبديل گشته است. حاليه به خزانه عامره به زحمت در سال ده ميليون آقچه واصل ميشود. خلاصه اينکه امروزه ظلم و تعدي که به فقرا و رعايا تحميل ميشود، در هيچ تاريخ و هيچ کشور و اقليم پادشاهي ديده نميشود و اعمال نميگردد، آه سرد مظلومان خانمانها خراب ميکند و اشک چشم دردمندان دنيا را غرقاب فنا ميسازد. دنيا به کفر پايدار ميماند ولي به ظلم قرار نميگيرد. اين حرفها از من نيست از گفتههاي علما و مشايخ است.»

 

کوچيبي، در فصل ديگر، چنين اظهارنظر مينمايد:

 

              از سال 990هـ.  به بعد، آنگاه که مناصب و مقامات کشوري و لشکري اکثراً با رشوت به اشخاص نااهل و بيتجربه و فرومايه داده شد و زعامت و تيمار از بين رفت، نخست در سال 1004 هـ . در آناطولي اشقياي جلالي ظهور کرده قراء و قصبات شهرهاي: قرامان، سيواس، حلب، شام، اورفه دياربکر، وان، ارزنالروم و موصل را غارت کردند و چندين ايالت را ويران ساختند حتي پايتخت قديم «بورسا» نيز غارت شد. ترکمنهاي بدوي و چادرنشين آناطولي از اطاعت درآمده رعايا را يغما نموده ظلم و تعدي را از حد گذرانيده و چندين دهکده را ويران کردند.

 

              در همين اوضاع آشفته دولت و پريشاني ملت، قزاقها از جانب درياي سياه تجاوز کردند. سپس شاه عجم پس از گرفتن چندين ايالت، حصن حصين بغداد را هم تصرف کرد و مرقد امام حنفي را ضبط نمود. تاکنون چندين بار بر عليه ايشان لشکر آراسته و سفرها ترتيب دادهايم و در اين راه بيتالمال بيشمار تلف کردهايم اصلا مفيد واقع نشده حتي نتوانستهايم يک دهکده دو خانواري را از دست ايرانيان بگيريم. با قشون امروزي مقابله با شاه عجم محال است. دراينباره پادشاه شخصآ بايد اقدام نمايد.

 

رساله کوچيبي 130 صفحه بزرگ را در برگرفته و مطالب مفيد و مفصل دارد. داستان شاهعباس را از آن رساله نقل نموده و بدين فصل خاتمه ميدهد.

 

کوچيبي، چنين مينگارد:

 

              شاه عباس شوکتالتباس در آغاز جلوس، علما و عقلا، امراء و وزراء را فراخواند و در يک نشست همگاني مسائل کشور را مطرح نموده و بيان داشت که: علت عدم موفقيت و نداشتن کفايت و اقتدار ما در مقابل دولت قوي شوکت عثماني چيست؟ براي دريافت پاسخ، مهلت کوتاهي به اعضاي مجلس داد و منتظر اعلام رأي آنان شد. علما و وزراء پس از مطالعه و مشورت، جملگي چنين رأي دادند که: علت پيشرفت و پيروزي دولت عثماني اين است که، در آن ديار اقتدار امور و اداره کشور به عهده وزيراعظم محول گرديده و کسي حق مداخله در کارهاي او ندارد و وزير مزبور زود به زود عزل و نصب نمي‌شود. ارتش عثماني از افراد برگزيده و آموزش ديده و پيراسته تشکيل يافته و اشخاص بيگانه را در آن راه نميدهند. رعايا آسودهحال و بيتالمال مالامال بوده، از مردم به جور و ستم يک درهم دريافت نمي‌دارند و مال وقف نميخورند.

 

              شاه عباس پس از دريافت پاسخ مشاوران، جمله را تأييد نموده لباس فاخر و خنجر گرانبها را از تن خود دور کرد، پوشاک ساده پوشيد و سلاح معمولي بکار برد. با دولت عثماني صلح برقرار نموده ضمن سروسامان دادن به مشکل ازبکها، در سراسر کشور فرمان صادر کرد که: هر کس رخت فاخر و گرانقيمت پوشد و به رعايا و برايا ستم و بدرفتاري کند جگرش را درميآورم و خاندانش را بر باد ميکنم. سپس خانها را گرد آورد و از ميان آنان يکي را که اعلم و عاقل و مجرب بود به خانلرخاني برگزيد و زمام امور کشور را به دست باکفايت او سپرد. بقيه خانها را به قيد حيات سمت خاني داد و بعد از خودشان اولادشان را وارث مقام دانست و در قول خود ثابتقدم ماند. حتي پير بداقخان حاکم تبريز را که 30 سال در آن مقام بود عزل نکرد، بعد از آنکه محمدپاشا حاکم وان پيربداق را کشت پسرش را جانشين پدر کرد و هماکنون ولايت تبريز در حکومت نوه پيربداق ميباشد. همينطور اميرگونه خان را 28 سال حاکم ايروان کرد بعد از فوت او حکومت به پسرش رسيد. ساير خانهاي ايالات هم بدين منوال بودند. شاهعباس با اين تدبيرات، پس از مدتي توانست 000,12 نفر «قول» براي خودش فراهم آورد و 000,40 مرد جنگي هم حاکمان ولايات زير فرمان داشتند. با اين نيروهاي وفادار به پيروزي رسيد و کشورش را وسعت داد .... 6

 

صفحه 1

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 

1. لوند: درباره لوند به لغتنامه دهخدا مراجعه نمايند. کتاب تواريخ آل عثمان نوشته لطفي پاشا به وسيله عالي مدير کتابخانه موزه آثار عتيقه استانبول تصحيح و تحشيه شده است. در صفحات 357، 415 و 416 کتاب مزبور، درباره لوندها بيشتر از مندرجات لغتنامه دهخدا شرح و بسط به قلم آمده است. پروفسور آقداغ نيز ضمن بحث از لوندها و سگبانها نوشته است: «جوانان از دهات و قصبات به شهرها هجوم آورده در اثر بيکاري و بيخانماني، در خانها و منازل به زشتکاريها و حراميگري پرداختند و بدينجهت فحشا و ميگساري و ساير بدآموزيها رواج پيدا کرد.»

Mustafa Akdag. "genel Gizgileriyle XVll. yuzyil Turkiye Tarihi" Tarihi Arastirmalari dergisi, eilf IV Sayi: 6-7, Ankara, 1966. S: 204.

سگبان: جوانان روستائي که در مواقع ضروري و فوقالعاده به رضايت خود خدمت سربازي را مي‌‌پذيرفتند. نقل از لغتنامچه پايان رساله کوچيبِي.

2. عثمانيان سربازان پياده را ينيچري ميگفتند و سواره را «آلتي بلوک». که شامل گروههاي ششگانه زير بودند: سپاهي، سلحدار، غرباي يمين، غرباي يسار، علوفچيان يمين، علوفچيان يسار.

3. Paìa Cevabinda: "ya Benimi kaldinsinlar" demiìti.

4. Akday, Mustafa. "Celali isyanlarindan Buyuk Kacgunluk. 1603-1606." Tarih Arastirmalari dergisi. Celt II Sayi: 2-3, Ankara, 1964. S: 1-49.

5 . صفحه 32 رساله اينگونه نگارش يافته است: «و حرم همايونا خلاف قانون تورک و يوروک و چينگنه و يهودي و بيدين و بيمذهب نيچه کلاش و عياش شهر اوغلانلاري گيرر اولدي ...»

6. Koci Bey. Risalesi Eseri bulup Tahsiye eden: Ali Kemal Aksut Vakit: gazete. Matbaa. Kutiiphane. Istanbul, 1939.




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org