ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventsForeign Policy Studieswith caravan of history(photo)conferenceswith caravan of history(doc)
» مقالات » بازتاب دکترين نيکسون بر منطقه خليج فارس و سياست خارجي محمدرضا پهلوي (۲)
اثر ارزشمند " انقلاب علمی در غرب و ایران" نوشته محمد مهدی صدر فراتی بزودی به زیور طبع آراسته خواهد شد«

 

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 نشریه الکترونیکی بهارستان

123

 

بروشور معرفی آثار و محصولات

معرفی آثار و محصولات

موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران

( کلیک کنید)

 

التحولات السیاسیه فی ایران - الدین و الحداثه و دورهما فی تشکیل الهویه الوطنیه

التحولات السیاسیه فی ایران

الدین و الحداثه و دورهما فی تشکیل الهویه الوطنیه

 

اخبارNEWS

 اسفند 1391- به منظور ارتقاي کادر پژوهشي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، گارگاه آموزشي پژوهشي تاريخ اجتماعي و اقتصادي ايران در دوران قاجاريه و پهلوي طي 23 جلسه و به مدت 46 ساعت...   » ادامه خبر
 

---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ---------- N E W S ----------

 

مهر 1391- مدیر روابط عمومی موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، از انتشار 8 عنوان کتاب از سوی این موسسه خبر داد و اظهار کرد: «تحلیل بر مواضع سیاسی ...  » ادامه خبر

 

 

جوان و تاریخ

 

 

همایش بین المللی کالبد شکافی سیاست بریتانیا در ایران

 

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 59

 

 

 

کتابفروشی سرای تاریخ

 

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

بازتاب دکترين نيکسون بر منطقه خليج فارس و سياست خارجي محمدرضا پهلوي (۲) 

ب. علل و اهداف گزينش ايران در راهبرد منطقه‌اي امريکا

دکترين نيکسون در کشورهايي به مورد اجرا درآمد که از شايستگي و توانمندي‌هاي لازم براي حفظ منافع امريکا و جهان غرب برخوردار بودند. ايران بر اساس ملاحظات زير، توانايي اجراي نقش اول را در سياست نوين امريکا دارا بود.

 

1. موقعيت راهبردي:

يکي از مهم‌ترين شرايط انتخاب، برخورداري هم‌پيمان منطقه‌اي از موقعيت راهبردي در حوزه مورد نظر بود. 38 تلفيقي از نفت در جنوب و کمونيست شوروي در شمال، مفاهيم آشکار و بنيادي در اهميت راهبردي ايران، محسوب مي‌شد. ايران نسبت به ديگر کشورهاي منطقه، تنها کشوري بود که بر خليج فارس اشراف کامل داشت. در حالي که در ساحل جنوبي آن، کشورهاي متعدد کوچک و ناتوان عرب قرار داشتند. اين وضعيت بدان مفهوم بود که ايران بيش از ساير دولت‌هاي منطقه مي‌توانست در کنترل خليج فارس موثر باشد.

 

بنابراين، هر گونه تصميم سياسي يا موضع‌گيري نظامي در ارتباط با وضعيت منطقه، مي‌بايست به طور انحصاري از سوي رژيم شاه اتخاذ مي‌شد. اما با واگذاري اين وظيفه به شيوخ خليج فارس، امريکا مي‌بايست براي پيشبرد راهبرد خود، با شش کشور عرب هماهنگي برقرار مي‌کرد. ضمن آنکه ايران از لحاظ جغرافيايي در مرز جنوبي اتحاد شوروي واقع شده بود که بر ارزش راهبردي آن مي‌افزود.

 

اهميت راهبردي ايران از پايان جنگ دوم بين‌الملل و شروع جنگ سرد در برنامه‌هاي امريکا افزايش يافت. رؤساي ستاد مشترک نيروهاي مسلح امريکا در 11 اکتبر 1946م، ضمن تأکيد بر اهميت موقعيت ايران اعلام داشتند:

 

              حمايت از ايران براي حفظ منافع ملي امريکا ضروري است. ايران يک مانع طبيعي در برابر نفوذ شوروي به منابع نفت خاورميانه است و با تقويت و حمايت از اين کشور در واقع، امريکا منابع نفتي خود را در عربستان حفظ و حراست مي‌کند. 39

 

در راهبرد دفاع از پيرامون آيزنهاور 40 نيز ايران، همچنان اهميت و جايگاه ممتاز خود را در برنامه‌هاي فرامرزي ايالات متحده حفظ کرد. 41

 

بر اساس نظرات جاشوا اپستين 42 ــ پژوهشگر در امور نظامي ــ با استناد به مدارک متعدد منتشر شده ناتو، پنتاگون و دستگاه نظامي شوروي در پنجاه سال گذشته، ايران به شکل حيرت‌آوري در سياست‌هاي نظامي امريکا نقش محوري داشت. چنان‌که حتي استفاده از انفجار محدود هسته‌اي در ايران و حمله به اهداف شوروي نيز براي دفاع از آن مورد نظر بود. 43

 

هارولد براون 44 ــ وزير دفاع پيشين امريکا در مقايسه‌اي ميان تصرف ايران و اروپا از سوي شوروي عنوان کرد که امتياز به دست آمده از ايران، به همان اندازه اروپا، بزرگ خواهد بود؛ زيرا کنترل نفت خليج فارس، تسلط بر اروپاي غربي و ژاپن را امکان‌پذير خواهد کرد. 45

 

ايران مرکز کمربند امنيتي پيرامون شوروي محسوب مي‌شد و آن را با کمک پيمان سنتو استحکام مي‌بخشيد. ايران همچنين وظيفه اتصال پيمان ناتو با سنتو را بر عهده داشت. اين زنجيره دفاعي به منظور جلوگيري از توسعه کمونيسم از اروپاي غربي و شمال مديترانه، شروع و به موازات هم به منتهي‌اليه جناح شرقي در ترکيه و از طريق ايران و پاکستان به جنوب شرقي آسيا منتهي مي‌شد. 46

 

نيکسون، ضمن اشاره به اهميت راهبردي ايران گفت: «اگر خطي ژئوپولتيک ميان خاورميانه رسم شود، آن خط مستقيماً از عربستان، ايران، امارات و تنگه هرمز عبور خواهد کرد.» 47 برژينسکي ــ طراح برجسته سياست خارجي امريکا ــ نيز تضعيف ايران و خليج فارس را سبب تسلط شوروي حتي بر اروپا و شرق آسيا مي‌دانست. 48

 

در نهايت، شاه با درک موقعيت راهبردي ايران و اهميت آن براي جهان غرب، به منظور پيشبرد اهداف درون و برون‌مرزي خود بر آن تأکيد کرد. او در مصاحبه‌اي در 17 بهمن 1340 گفت:

 

              امريکا بايد در ارزيابي ارزش سوق‌الجيشي ايران تجديدنظر کند و مسلم سازد که ايران و ساير نقاط حساس در جنگ سرد فعلي به بوته فراموشي سپرده نخواهند شد. ايران بالنسبه از برلين يا آفريقا براي امريکا، حساس و ارزشمندتر است و افتادن ايران به دامان کمونيسم براي وحدت جهاني خطرناک است. 49

 

2. مبارزه با نفوذ و توسعه اتحاد شوروي در منطقه خليج فارس

خروج نيروهاي انگلستان از خليج فارس که مهم‌ترين مانع در گسترش فعاليت‌هاي شوروي در اين منطقه بود، امريکا را سخت دچار مشکل ساخت. هنوز بيش از دو ماه از خروج انگيس سپري نشده بود که عناصري از نيروي دريايي شوروي در مارس، 1968 تردد خود را در اقيانوس هند شروع کردند. 50 در حالي که تا اين زمان، فعاليت‌هاي مسکو در آب‌هاي اقيانوس هند، تنها به يک برنامه تحقيقاتي اقيانوس‌شناسي محدود مي‌شد. 51

شوروي از بهار سال 1969 به بعد، حضور ناوگان دريايي خود را در اقيانوس هند دائمي کرد. 52 اين امر به معني تشديد بحران و احتمال مسابقه تسليحاتي بين ابرقدرت‌ها در منطقه بود. در حالي که با توجه به روند تنش‌زدايي، تلاشي همه‌جانبه به منظور کاهش اختلافات و برخوردها صورت مي‌گرفت. احتمال توسعه قدرت شوروي در منطقه خليج فارس و درياي عمان که به لحاظ نظري، شعبه‌اي از اقيانوس هند است، 53 لزوم توجه به يک نيروي سوم بومي را که بتواند خارج از رقابت‌هاي تسليحاتي ابرقدرت‌ها، مانع از نفوذ بيشتر شوروي شود، شدت بخشيد. بدين ترتيب، امريکا رژيم شاه را براي ايجاد سپر دفاعي در مقابل اهداف مسکو نسبت به خليج فارس، شايسته دانست. در نتيجه، ايران نيز فعاليت‌هاي شوروي را در منطقه به دقت زير نظر گرفت. يکي از سران بلندپايه نظامي رژيم شاه، نتايج و پيامدهاي حضور شوروي در منطقه را اين‌گونه تحليل کرد:

 

1. حضور پرتردد شوروي بين عدن و سنگاپور

2. احتمال جايگزيني بعد از انگلستان و تبديل به عامل بالقوه‌اي براي اعمال نفوذ در شبه‌جزيره عربستان و خليج فارس نفت‌خيز

3. امکان و قابليت بيشتر کمونيسم براي صدور سلاح و وسايل به حکومت‌هاي محلي هم‌پيمان و يا عوامل و عناصر شورشي به منظور تأمين مقاصد براندازي و يا تضعيف قدرت‌هاي منطقه‌اي 54

 

3. تحولات خاورميانه؛ تثبيت حاکميت مجدد امريکا

گسترش جنبش‌هاي ملي‌گرا، ناصريسم و ظهور دولت‌هاي عرب راديکال در دهه 60-1950م، پايه‌هاي تسلط امريکا را در خاورميانه، لرزان و صحنه را به نفع رقيب سنتي، يعني شوروي دگرگون ساخته بود. حضور اسرائيل که وظيفه مبارزه با دولت‌هاي عرب تندرو را بر عهده داشت، نه‌تنها استقرار حاکميت و آرامش به نفع امريکا را در منطقه ايجاد نکرد، بلکه ناآرامي و تشنج را افزايش داد، جنبش‌هاي آزاديبخش را ريشه‌دارتر کرد و از همه مهم‌تر، به احساسات خصمانه عليه غرب در بين توده‌هاي عرب دامن زد. 55

 

کشورهاي عرب، امريکا و جهان غرب را مسئول و حامي اقدامات تجاوزکارانه اسرائيل مي‌دانستند که اين امر، موجب توسعه نقش سياسي، اقتصادي و نظامي شوروي در خاورميانه شد. 56

 

ايران با بررسي تحولات خاورميانه تلاش کرد که از آن در سياست منطقه‌اي خود استفاده کند. شاه در مصاحبه‌اي با روزنامه واشنگتن ‌پست 57 در 7 تيرماه 1345 / 28 ژوئن 1966م گفت:

 

              ايران در خليج فارس بايد آماده دفاع باشد؛ چرا که جمال عبدالناصر مي‌خواهد پس از تخليه انگلستان از عدن، نيروهاي خود را از يمن به طرف شبه‌جزيره عربستان و شيخ‌نشين‌هاي خليج فارس بکشاند. 58

 

شاه همچنين طي مصاحبه‌اي با خبرگزاري آلمان در 21 ارديبهشت 1346 / 11 آوريل 1967م تأکيد کرد که ايران، حضور ناصر را در خليج فارس تحمل نمي‌کند. 59 خشم و نفرت ملت عرب نسبت به امريکا و اسرائيل، ايران را در حقيقت به بهترين و مهم‌ترين هم‌پيمان براي آنان تبديل کرد. نقش ايران از دو ديدگاه براي امريکا اهميت داشت:

 

1. ايران، کشوري عربي محسوب نمي‌شد و در نتيجه، در مسائل پيچيده اعراب و اسرائيل نيز درگير نبود.

2. ايران کشوري اسلامي بود و مي‌توانست تحت لواي دين، ضمن تأثيرگذاري بر اعراب مسلمان، به تثبيت منافع غرب نيز کمک کند.

 

ايران با دارا بودن اين ويژگي‌هاي خاص در دوران جنگ اعراب و اسرائيل به فروش نفت و رابطه با اسرائيل ادامه داد و پس از جنگ 1967م و به مخاطره افتادن جان اتباع غربي، تهران به عنوان امن‌ترين پايتخت خاورميانه به اقرار کارشناسان اروپايي، از آنان پذيرايي کرد. در واقع، ايران به تثبيت منافع امريکا مي‌پرداخت.

 

4. ثبات و آرامش داخلي

دولت امريکا در پي‌ريزي راهبرد منطقه‌اي خود، همواره در جستجوي متحداني بود که براي تداوم قدرت خود از ثبات و امنيت لازم برخوردار باشند. به عبارت ديگر، واشنگتن نمي‌توانست در دکترين نوين خود به هم‌پيماناني متکي باشد که شرايط داخلي آنان، به سادگي دستخوش ناآرامي شود و يا به دليل درگيري با مشکلات، نتوانند به منافع غرب خدمت کنند.

 

از ديدگاه استراتژيست‌هاي امريکا، ايران در اوايل دهه 1350ش / 1970م داراي اين ويژگي‌هاي مهم و ثبات کامل بود و در صورت بروز خطرات داخلي، شاه مي‌توانست بر اوضاع کشور مسلط شود. در حالي که شيوخ عرب از ثبات و امنيت لازم براي بر عهده گرفتن اين مأموريت در منطقه برخوردار نبودند. 60

 

مجموعه رويدادهايي همچون سرکوب جنبش اسلامي مردم ايران در 15 خرداد 1342؛ اجراي انقلاب سفيد، کاهش تدريجي فشارهاي امريکا بر ايران درباره اجراي برنامه‌اي براي پيشرفت کندي در دوران رياست جمهوري جانسون؛ افزايش کمک‌هاي اقتصادي و نظامي به ايران و؛ کابينه‌هاي امير اسدالله علم و اميرعباس هويدا ثبات و آرامشي نسبي را براي رژيم شاه به ارمغان آورد. به طوري که حکومت پهلوي دوم در اوايل دهه 1350ش / 1970م در خشن‌ترين و در عين حال، قوي‌ترين شکل خود به سر مي‌برد و مجموعه‌اي از سازمان‌هاي امنيتي و ابزار نظامي، اين امر را تشديد مي‌کرد.

 

شاه در راستاي نمايش آرامش داخلي و تثبيت پايه‌هاي رژيم، سفرهاي گوناگوني به اقصي نقاط جهان، از جمله مسافرت به دور شرق اروپا در سال 1344 شامل يوگسلاوي، بلغارستان، لهستان، مجارستان و روماني و همچنين، سفرهايي به برزيل، آرژانتين، کانادا، اتريش، آلمان غربي، انگلستان و به ويژه امريکا انجام داد تا حکومت خود را شايسته لقب جزيره ثبات نشان دهد. 61

 

5 . سياست خارجي توسعه‌طلبانه شاه

محمدرضا پهلوي، اشتياق فراواني به اجراي نقش سرپرستي و حاکميت سياسي و نظامي بر پيرامون خود داشت. تأکيد دکترين نيکسون در مشارکت جمعي و سياست دو ستون، جاه‌طلبي‌هاي شخصي شاه را اجتناب‌ناپذير ساخت. هدف عمده شاه، تثبيت پايه‌هاي حکومت، گسترش توانايي‌هاي خود به خارج مرزها و داشتن يک نقش بين‌المللي بود. و تمامي اينها نيز در سايه تأمين منافع غرب و وابستگي به آمريکا تأمين مي‌شد.

 

تاجگذاري شاه در سال 1346ش و لقب آريامهر و سپس، مراسم بزرگداشت 2500 سال شاهنشاهي در تخت جمشيد با حضور گسترده رهبران جهان، به ويژه شيوخ خليج فارس نشانگر اين بود که ايران به صحنه سياسي بين‌المللي وارد شده و مي‌بايست بر منطقه خود تأثير بگذارد. 62 شاه در مصاحبه با آرنودو برچگويو 63 ــ سردبير مجله نيوزويک ــ 64 در سال 1973م بر اين امر تأکيد ورزيد:

 

              من در سال 1959 و 1960م در اين باره فکر کردم و به اين نتيجه رسيدم که امريکا نمي‌تواند، مدت زيادي نقش ژاندارم بين‌المللي را بازي کند. در سال 1971 با خروج انگليسي‌ها از خليج فارس خلاء پديدار شد. امريکايي‌ها نيز براي اجراي نقش ژاندارمي بي‌ميل بودند؛ ديگر ما چاره نداشتيم. 65

 

صفحه 3

 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org