گرچه دولت اسرائيل گناه اين کشتارهاي فجيع را به گردن فالانژيستها انداخت و گفت که آنها از شيعيان و فلسطينيان انتقام گرفتند؛ لکن بر اساس گزارش مخبر روزنامه هاآرتز که در 28 سپتامبر آن سال به چاپ رسيد، بنابر «نتايج تحقيق سازمان جاسوسي اسرائيل، قتلعام فلسطينيان در اثر يک خشم ناگهاني فالانژها ـ که بخواهند کينهجويي کنند، چنان که دولت اسرائيل مدعي شده است ـ نبود». در واقع، «هدف اصلي، ايجاد وحشت بين آنان براي خروج دستهجمعي فلسطينيان به طرف سوريه بود و اينکه آنها را مطمئن سازند که بيروت ديگر جاي امني براي آنان نيست.» 24
رئيس کميسيون تحقيق سازمان ملل در جواب سؤالي که پرسيده شد: «دولت اسرائيل تا چه حد به طور مستقيم يا غيرمستقيم در قتلعامها و يا کشتارهاي ديگري که توسط شبه نظاميان لبناني در اردوگاههاي صبرا و شتيلا انجام گرفته، و همچنين در حمله به لبنان، در کمک و کنترل وقايع و بيتفاوتي او نسبت به مقياس عظيم فاجعه، مسئول بوده است؟» چنين مينويسد: «... دولت اسرائيل مرتکب بزرگترين نقض ماده 17 کنوانسيون ژنو شده است. لذا مسئول اين نقض آشکار از قانون بينالملل ميباشد.» 25
اعضاي کميسيون معتقدند که «هتک احترام انسانها» وقتي به قول آن نويسنده اسرائيلي به آنها «حيوان دوپا» خطاب ميشود و ميگويند: «آنها ارزش آن را ندارند که در نعمات اين دنياي جديد شريک باشند»؛ وقتي آنها را «تروريست» ميخوانند، در واقع آنها را نه تنها از لحاظ فيزيکي، بلکه از لحاظ معنوي و «هويت فرهنگي و سياسي» نيز کشتهاند.
اعضاي کميسيون مذکور، پس از بررسي دقيق همه جناياتي که اسرائيليان از بدو اشغال فلسطين انجام دادهاند، و به عنوان مثال از کشتار جمعي اهالي دير ياسين که تحت رهبري مناخيم بگين گروه ايرگون «250 نفر بيدفاع» را کشتند و حمله آريل شارون در 14 اکتبر سال 1953 عليه اردوگاه پناهندگان در ساحل غربي رود اردن که منجر به قتل 66 نفر زن و مرد و کودک شد، و بسياري ديگر قتلعامهاي وحشتناک که همه آنها را «دولت اسرائيل انکار کرده است»، ميتوان ياد کرد، چنين نوشت: «حاصل آن بيتوجهيها، تشکيل گروه ضربت 101 تحت رهبري آريل شارون براي انجام عمليات خصمانه بود. اينها همه، نقض آشکار کنوانسيون ژنو است؛ لذا اسرائيل مسئول اين تخطيها از حقوق بينالملل بوده است و رهبران سياسي و نظامي آنان، مسئول انجام آن ميباشند.» عمليات کمکرساني و «تشويق و ترغيب به کشتار» و قصور آنان براي جلوگيري از اين فجايع عظيم عليه بشريت «حتي متهمکردن آن بيگناهان» و جهتدادن به همدستان براي ارتکاب چنين بيرحميهايي، مسئول ميباشد.» 26
کشتار اهالي ديرياسين را که آن هم در حد خود از فجيعترين کشتارهاي جمعي بود، بگين فتح بزرگ ناميد. 27 حالا هم «بگين و شارون» اين حمام خون را در اردوگاههاي آوارگان فلسطيني يعني صدها کيلومتر خارج از فلسطين اشغالي، در لبنان به راه انداختهاند تا به آرزوي خود که گسترش خاک فلسطين و کنترل آن کشور ميباشد، برسند. اگر با دقت توجه شود، حاصل همه اين جنايات يکي است. در فلسطين، منظور تخليه سرزمين فلسطين از اهالي و فرار آنها بود. در لبنان نيز مسئله همان فرار بيپناهان از اردوگاههاي خود بود؛ فرار ساکنين و تسلط بر زمين آنان.
و اما... مناخيم بگين که با وقاحت تمام گفته بود: «من از قضيه هيچ اطلاع نداشتم. مطلب را از برنامه BBC شنيدم.» ناچار شد تا در برابر اعضاي کميسيون تحقيق به توطئه از پيش تهيه شده خود و يارانش اذعان کند و بگويد: «قضّات محترم! من فکر نميکردم، فالانژها اگر بخواهند وارد اردوگاهها شوند و با تروريستها بجنگند، چنين بيرحمي و قتلعامي به راه بيندازند... و حتي فکر نميکردم که غيرنظاميان را قتلعام کنند.» 28
اعضاي کميسيون پس از بررسي تمام مسائل، متفقآ به اين نتيجه رسيدند که: «نه تنها دخالت مستقيم و غيرمستقيم دولت اسرائيل در فاجعه لبنان محرز است، و آن دولت مسئول آن عمليات خصمانه عليه انسانها ميباشد، بلکه آن عمليات Genocide شناخته شدهاست و واژه همدستي در جرم Genocide بحد کافي براي اينکه دولت اسرائيل را مسئول اين اعمال بشناسند، کافي است.» 29 همچنين «انبوه بمبارانها در اردوگاههاي رشيديه، عينالحلوه 30 ، برجالبراجنه، صبرا، شتيلا، تلزعتر، برجالشماليه، الياسس و ديگر مکانها، حقيقت وحشتناکي است.» 31 که به تنهايي کافي است تا عمل اسرائيل را در طبقهبندي Genocide قرار دهد.
در تاريخ پنجم ژوئن سال 1982 سازمان ملل با توجه به گزارش کميسيون تحقيق طي قطعنامه «508»، قطع عمليات خصمانه را عليه لبنان صادر کرد و شوراي امنيت آن را «تهديد عليه صلح و نقض پيمان صلح يا عمل تهاجمي دانست؛ لکن اين تصميم شوراي 32 امنيت انجام نشد؛ زيرا با وتوي دولت آمريکا رو به رو شد.» 33
اين «وتوي» دولت آمريکا در حالي انجام شد که دولت اسرائيل حتي از عبور و مرور ناظرين سازمان ملل در غرب بيروت نيز جلوگيري به عمل ميآورد. بگين تصميمات سازمان ملل را «چرند و بيمعنا» ميداند و آن دولت، خود را موظف به انجام قطعنامههاي سازمان ملل نميداند.
صفحه 1
____________________________________
1. Sean MacBride et al. op. cit, p. 167.
2. Sean MacBride et al, op. cit, P. 7,8.
3. Ibid, P. 174.
4. Ibid, P. 176.
5. Wali
6. 11. Sean MacBride et al, op. cit, P. 177 - 187.
7.
8. Ibid, P. 178.
9. Ibid, P. 31.
10,15. Sean MacBride et al, op. cit, P. 194.
11.
12. Drori
13. Hobeika
14. Fady Freim
15. Sean MacBride et al. op. cit, P. 165 - 166.
16. Ibid, P. 168.
17. 19. Ibid, P. 168.
18.
19. Bir Hassan *
20. Sean MacBride et al, op. cit, P. 184.
21. Ibid, P. 179.
22. A. B. yehoshoa
23. Sean MacBride et al, op. cit, P. 181.
24. Michael Janson. op. cit, P. 107.
25. Sean MacBride et al, op. cit, P. 182.
26. Ibid, P. 168 - 183.
27. در تاريخ 27 سپتامبر 1982 Shipler در نيويورک تايمز نوشت: نام مناخيمبگين کلمه رمز ترور، خشم و انتقام در ميان اعراب ميباشد و کلمه ننگي است که آقاي بگين در طول زندگيش با آن مشخص شده است.
28. Sean MacBride et al, op. cit, P. 167.
29. Ibid, P. 196.
30. يرمياه افسر سالخورده اسرائيلي که خود از جمله قاتلين است آشکارا گفته که «در طول خدمتش در جبهه اروپا در جريان جنگ جهاني دوم، هرگز چيزي نديده است که با ويران کردن اردوگاه عينالحلوه مقايسه شدني باشد» کتاب مثلث سرنوشت. نوشته نوم چامسکي، صفحه324.
31. Ibid, P. 194.
32. تاکنون (1996) سيبار دولت آمريکا قطعنامههاي سازمان ملل را که محکوميت دولت اسرائيل را بيان ميداشت، وتو کرده است. آيا وقت آن نرسيده است که سازمان ملل ديگري که تحت نفوذ هيچ دولتي نباشد، تشکيل شود؟ سازماني که بدون حق وتو، بر اساس هر کشور يک رأي همه اعضاء برابر در کنار هم قرار گيرند. سازماني که داراي قدرت اجرائي باشد و آراء آن لازمالاجرا باشد.
33. Ibid, P. 188.