ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» مقالات » 17 شهريور 1357؛ يک نقطه عطف تعيين‌کننده (ساواک، کشتار 17 شهريور و دولت شريف امامي)

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

138

غزه در آتش و خون

 

 

رقص چوبها به مناسبت کودتای 28 مرداد

 

 

پیشینه فرش

 

 

زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران
مطیع ترین وزیر امور خارجه ایران
سهم  ساواک در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
محمد باقرخان تنگستانی

اخبارNEWS

فروشگاه مجازي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران افتتاح شد  |+| بزودی آغاز به کار وب سايت جديد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

17 شهريور 1357؛ يک نقطه عطف تعيين‌کننده (ساواک، کشتار 17 شهريور و دولت شريف امامي) 

 

مظفر شاهدي

 

در حالي که در روز 28 مرداد 1357 حکومت با برگزاري مراسم بزرگداشت کودتاي 28 مرداد تلاش مي‌کرد وانمود کند رژيم از موقعيت مستحکمي برخوردار است، آتش‌سوزي سينما رکس آبادان، که به زودي شايع شد ساواک در آن دست دارد، دولت جمشيد آموزگار را با بحران جدي مواجه کرد. سپهبد ناصر مقدم رئيس وقت ساواک در ملاقاتي با شاه خاطرنشان کرد که با توجه به مجموعه شرايط، عمر نخست‌وزيري جمشيد آموزگار به سر آمده و او ديگر براي حل مشکلات حکومت تواني ندارد. شاه به توصيه مقدم و برخي محافل سياسي داخلي و خارجي، جعفر شريف امامي را مأمور تشکيل کابينه کرد. ناصر مقدم پيشاپيش در اين‌باره با افرادي چون آيت‌الله شريعتمداري نيز مشورت کرده و به اين نتيجه رسيده بود که حضور فردي با شعارهاي مسالمت‌جويانه‌تر، که در عين حال بتواند با محافلي از مخالفان ميانه‌رو حکومت نيز ارتباطاتي داشته باشد و وعده‌هايي براي نجات حکومت از بحران ارائه دهد، بيش از هر گزينه ديگري براي اشغال پست نخست‌وزيري مطلوب خواهد بود؛ تعداد قابل توجهي از افراد کابينه جعفر شريف امامي را اعضاي ساواک تشکيل مي‌دادند. 1 شريف امامي بسياري از طرحهاي دولت را با همکاري و رايزني مقدم برنامه‌ريزي مي‌کرد.2 هيئت دولت شريف امامي براي مهار بحران، نشستهاي مشترک متعددي با فرماندهان نظامي داشت که در اغلب اين جلسات ناصر مقدم نيز حضور داشت و راهکارهاي او درباره چگونگي مواجهه با مشکلات مبتلابه دولت و حکومت، بين اعضاي کابينه و فرماندهان نظامي با استقبال روبه‌رو مي‌شد.3 مقدم تلاش کرد تا بلکه آيت‌الله شريعتمداري در ملأعام مخالفت خود را با امام خميني اعلام کند، اما وي که از قدرت و اعتبار امام در بين مردم اطلاع داشت و از تبعات سوء خواسته ساواک نگران بود، تقاضاي مقدم را رد کرد. اما در مذاکرات و گفت‌وگوهاي طولاني و متعدد خود اظهار اميدواري مي‌کرد که به روش ديگري، از روش امام خميني در مبارزه با رژيم پهلوي انتقاد کند. در بسياري از موارد، ساواک براي مذاکره با شريعتمداري از رابطي به نام هدايت اسلامي‌نيا بهره مي‌برد که با سفارت امريکا در تهران و نيز ساير گروههاي ميانه‌رو مخالف حکومت نيز روابط نزديکي داشت. شريعتمداري خواستار پياده شدن اصول قانون اساسي مشروطيت و قدرت‌يابي دوباره مجلس شوراي ملي به عنوام مهمترين رکن مشروطه بود. وي همچنين هر از گاه به دليل قتل‌عامهايي که در تظاهرات صورت مي‌گرفت، دولتهاي وقت را سرزنش مي‌کرد. از ديگر اقدامات ساواک در اين دوره، آزادي تدريجي دهها نفر از علما و روحانيون بود و به غلط چنين تصور مي‌شد که با آزادي اين افراد، از دامنه نارضايتيها در بين علما و روحانيون کاسته خواهد شد.4

 

از ديگر پيشنهادات مقدم به دولت شريف امامي و نيز شخص شاه، طرح حساب شده آزادي شماري از زندانيان سياسي در مناسبتهاي مختلف بود. به پيشنهاد ساواک در روزهاي چهارم آبان 1357 و سپس 19 آذر 1357 (مصادف با روزهاي تولد شاه و روز بين‌المللي حقوق بشر) شمار قابل توجهي از زندانيان آزاد شدند و حکومت درباره اين اقدامات، تبليغات پر سروصدايي به راه انداخت. 5 از ديگر اقدامات ساواک در اين دوره تلاش براي ارائه چهره‌هاي مدافع و حامي اصول و ارزشهاي ديني و مذهبي از دولت شريف امامي بود. شريف امامي تقويم رسمي کشور را از تاريخ مجعول شاهنشاهي به تاريخ هجري شمسي تغيير داد. ساواک تلاش مي‌کرد با تشبث به برخي شعائر و ارزشهاي اسلامي و مذهبي، بين علما و روحانيون اختلاف‌افکني کند و چنين القا کند که اقدامات و موضعگيريهاي امام خميني و روحانيون و علماي پيرو او با اصول و ارزشهاي اسلامي و ديني مغايرت دارد و بسياري از علما و روحانيون، مخالف ديدگاههاي سياسي، اجتماعي و مذهبي ايشان هستند.

 

ازجمله اقدامات دولت شريف امامي که ناصر مقدم رئيس ساواک در آن نقش مهمي داشت، اعلام حکومت نظامي در تهران و 11 شهر ديگر در شامگاه روز 16 شهريور 1357 بود. با اين اقدام فاجعه جمعه 17 شهريور 1357 در ميدان ژاله (شهدا) تهران رقم خورد و به نقطه عطفي در گسترش مخالفتهاي عمومي با حکومت پهلوي تبديل شد. چند روز قبل و در روز 13 شهريور 1357 ــ عيد فطر ــ تظاهرات گسترده‌اي در تهران و ساير شهرها روي داد و ساواک از روند حوادث و تبعات ادامه آن احساس نگراني مي‌کرد. سپهبد ناصر مقدم پس از تظاهرات روز عيد فطر (13 شهريور 1357) به ديدار شاه رفت و با اشاره به ناآراميهاي جاري کشور و ابراز نگراني از تبعات سوئي که مي‌توانست براي ارکان حاکميت به بار آورد، موافقت شاه را براي برقراري حکومت نظامي در تهران و برخي شهرها به دست آورد. به دنبال آن، در شامگاه روز 16 شهريور 1357 جلسه شوراي امنيت ملي دولت شريف امامي تشکيل شد و طي مذاکراتي به کارگرداني مقدم، نهايتاً به ضرورت برقراري حکومت نظامي در تهران و 11 شهر ديگر رأي داده شد. مقدم با ذکر اخبار و شايعاتي درباره آغاز موج جديد ناآراميها در تهران و ساير شهرها، حاضران در جلسه را متقاعد کرد که چاره‌اي جز موافقت با طرح او (که پيش از آن شاه نيز موافقتش را با آن اعلام کرده است) در برقراري حکومت نظامي ندارند. برخي از حاضران در جلسه استدلال کردند که در ساعات محدود باقيمانده تا صبح روز 17 شهريور (زمان آغاز برقراري حکومت نظامي) مردم امکان آگاهي از اين تصميم جديد دولت را نخواهند داشت، اما مقدم با اصرار بر ضرورت برقراري سريع حکومت نظامي تصريح کرد که رسانه‌ها (راديو و تلويزيون) اين تصميم دولت را به طور مکرر به اطلاع مردم خواهند رساند. اما همچنان که پيش‌بيني مي‌شد، مردم نتوانستند در جريان تصميم دولت قرار بگيرند،6 از صبح روز 17 شهريور 1357 در بسياري از نقاط تهران و ساير شهرها بسياري از مردم به خيابانها ريخته و بدون توجه به اخطارهايي که درباره برقراري مقررات حکومت نظامي داده مي‌شد، بر ضد رژيم به تظاهرات پرداختند. ميعادگاه اصلي تظاهرکنندکان تهراني در ميدان ژاله قرار داشت که نيروهاي انتظامي و ساواک بي‌محابا به روي مردم بسياري که در اين ميدان و خيابانهاي اطراف گرد آمده بودند، آتش گشوده و شمار زيادي مجروح و تعداد کثيري نيز به شهادت رسيدند. در اين روز علاوه بر شهادت وجراحت صدها نفر از تظاهرکنندگان توسط ساواک، خسارات مالي و اقتصادي قابل توجهي به منازل، مغازه‌ها و اتومبيلهاي مردم وارد شد و آتش‌سوزيهاي عمدي بسياري در بخشهاي مختلف شهر به راه انداخته شد. در ديگر شهرهاي کشور نيز ساواک و ساير نيروهاي نظامي و امنيتي بر روي تظاهر کنندگاني که حکومت نظامي را ناديده گرفته و به خيابانها ريخته بودند، آتش گشود و تعداد کثيري را شهيد و مجروح کردند. بيشترين اتهامات مربوط به فاجعه روز 17 شهريور 1357 متوجه ساواک شد.7 تبعات کشتار 17 شهريور براي رژيم پهلوي گران تمام شد؛ از آن پس ناآراميها وارد مرحله جديدي شد. در آن ميان شريف امامي نخست‌وزير وقت براي آرام کردن فضاي بحراني کشور، طي نطقي از واقعه ميدان ژاله ابراز تأسف کرد و کشته‌شدگان و جان باختگان 17 شهريور را مورد تکريم قرار داده و به مردم به دليل اين فاجعه تسليت گفت. اين موضع‌گيري شريف امامي از سوي ساواک تهران، که در آن نقش محوري داشت، مورد اعتراض واقع شد و پرنيان فر ــ رئيس ساواک تهران ــ طي نامه‌اي خطاب به مقدم، به اين موضع‌گيري نخست‌وزير انتقاد کرده و اضافه کرد که اگر سخن شريف امامي در اداي احترام به کشته‌شدگان و شهداي 17 شهريور مورد تأييد مجموعه حکومت بوده باشد، پس در اين ميان نيروهاي امنيتي و انتظامي که به دستور حکومت در آن روز مرتکب اين کشتار شدند، در چه جايگاهي قرار خواهند گرفت. پرنيان‌فر هشدار داد که سخنان نخست‌وزير آثار و تبعات سوئي در تضعيف روحيه نيروهاي ساواک و ديگر نيروهاي نظامي و انتظامي بر جاي خواهد گذاشت.8

 

در همان زمان شايع شد که علاوه بر ساواک و نيروهاي نظامي، واحدهايي از سربازان اسرائيلي نيز در جريان کشتار 17 شهريور 1357 دست داشته‌اند.9 روز پس از کشتار 17 شهريور، شوراي امنيت ملي دولت شريف امامي با حضور مقدم، بار ديگر تشکيل جلسه داد و درباره واقعه به بحث پرداخت. با اين احوال، به دليل گسترش دامنه بحران در نقاط مختلف کشور، به طور ضمني ضرورت ادامه سياست سرکوب مورد توجه حاضران در جلسه قرار گرفت و در تعداد ديگري از شهرهاي کشور نيز مقررات حکومت نظامي برقرار شد.10 پس از واقعه 17 شهريور، کارتر ــ رئيس جمهور امريکا ــ در تماسي، به شاه اطمينان داد که از روش قهرآميز و قاطع او در برخورد با مخالفان حمايت مي‌کند.11

 

به دنبال کشتار 17 شهريور، مخالفان رژيم با صدور اعلاميه، بيانيه و ارائه سخنراني مراتب انزجار خود را از حکومت پهلوي اعلام کردند. در اين ميان آيت الله شريعتمداري نيز طي اعلاميه‌اي که مردم را به آرامش دعوت مي‌کرد، نيروهاي حکومتي را به دليل کشتار 17 شهريور نکوهش کرد. گفته مي‌شود اعلاميه آيت الله شريعتمداري توسط ساواک بهره ‌برداري شده و متن آن در شمارگان بسيار پخش شد.12 پس از واقعه 17 شهريور، مقدم در يکي از جلسات شوراي امنيت ملي دولت شريف امامي از وضعيت وخيم و ناکارآمد دستگاهاي تبليغاتي و رسانه‌اي حکومت انتقاد کرده و بر اين نکته تأکيد کرد که راديو و تلويزيون از برآوردن خواستها و نيازهاي تبليغاتي حکومت و نقشي که ضرورتاً اين دستگاه بايد در برابر مخالفان اتخاذ کند، عاجز و ناتوان است. مقدم همچنين از وزارت اطلاعات و جهانگردي دولت شريف امامي هم انتقاد کرد که در کنترل و هدايت نشريات و روزنامه‌ها ناتوان بوده و اجازه مي‌دهد روزنامه‌ها چنان که دلخواه مخالفان حکومت است به انعکاس اخبار، حوادث و رخدادهاي جاري کشور مبادرت کنند و حکومت را با مشکلات مضاعفي رو به رو سازند.13

 

بدين ترتيب به نظر مي‌رسيد به رغم جايگزيني مقدم در رياست ساواک، تحولات محسوسي در روش برخورد ساواک با مردم به وجود نيامده و اين سازمان کماکان به دليل سوء رفتارش پذيراي بيشترين انتقادات و اعتراضات بود. با اين احوال، دولت شريف امامي وعده‌هايي مبني بر ايجاد تحول در ساختار تشکيلاتي و حذف نيروهاي سرکوبگر و بدنام اين سازمان داد. به دنبال آن، به تدريج در محافل سياسي و اجتماعي شايع شد که به زودي تعدادي از نيروهاي بدنام ساواک از اين سازمان اخراج خواهند شد. به دنبال آن، ناصر مقدم فهرستي از چند ده نفر از افراد بدنام‌تر اين سازمان را براي اخراج از ساواک در اختيار شاه و دولت قرار داد. مشهورترين اين افراد پرويز ثابتي مديرکل بدنام و بي رحم اداره کل سوم (امنيت داخلي) بود؛ پرويز ثابتي نهايتاً در آبان 1357 از کشور گريخت. با اين احوال دامنه تغيير و تحول در ساواک در آن دوره چندان قابل اعتنا نبود و سرعت تحولات سياسي و اجتماعي بسيار پرشتاب تر از آن بود که دولت و نيز رياست ساواک، امکان، فرصت و نيز مجال جدي براي ايجاد تغيير و تحولات ساختاري در اين سازمان بيابند. طرح مسائلي چون لزوم تصفيه ساواک از عناصر بدنام و ناياب و سرکوبگر و ايجاد تحولاتي در ساختار و تشکيلات آن، بيش از پيش موجبات تضعيف روحيه نيروهاي اين سازمان را فراهم آورد و همزمان با آن، تهديدات و خطرات بالفعلي که همه روزه از سوي مخالفان، متوجه نيروهاي ساواک مي‌شد، مشکلات روحي و رواني اين نيروها را مضاعف مي‌ساخت.14

 

به تدريج آشکار شد که اقدامات دولت شريف امامي که تلفيقي از طرحهاي به اصطلاح مسالمت‌آميز و آشتي‌جويانه و نيز سرکوب بود، علاوه بر اين که نتيجه مطلوبي براي رژيم به بار نياورد، بر دامنه بحران نيز افزود. دولت شريف امامي کارنامه نوميد کننده‌اي براي حکومت داشت و چاره‌اي جز تغيير آن با کابينه‌اي ديگر در ذهن تصميم گيران حکومت و به ويژه ناصر مقدم خطور نمي‌کرد. در چنين شرايطي با زمينه سازيهاي پيشين ساواک، شاه متقاعد شد که جز برکناري شريف امامي از نخست‌وزيري و روي کار آمدن فردي نظامي، که سرکوب بيشتر مخالفان را پي‌گيرد، چاره ديگري نيست. ساواک از روز 13 آبان 1357 بر جنايات خود در تهران و ساير شهرها افزود و با ايجاد درگيريهاي خونين با تظاهرکنندگان و آتش زدنها و تخريبهاي عمدي در سطح وسيعي از شهر تهران، بيش از پيش موجبات نگراني شاه را از عواقب سوء ادامه نخست وزيري جعفر شريف امامي فراهم آورد. نهايتاً نيز مقدم در ملاقاتي با شاه موجبات انتصاب ارتشبد غلامرضا ازهاري را به نخست‌وزيري فراهم آورد.15

_______________________________

 

1. مصطفي الموتي، ايران در عصر پهلوي، ج13، چاپ اول، لندن، پکا، شهريور 1371/1992 م، ص183. و اشرف پهلوي، من و برادرم، با مقدمه محمود طلوعي، چاپ اول، تهران، علم، 1375، ص 345ـ346.

2. مسعود بهنود، از سيد ضياء تا بختيار، چاپ ششم، تهران، جاويدان، 1374، ص 744.

3. امير اصلان افشار، سروها در باد: آخرين روزهاي شاه در تهران، به کوشش محمود ستايش، چاپ اول، تهران، البرز، 1378،ص 169 ـ 197 و ص 220 ـ 221.

4. مجموعه اسناد لانه جاسوسي آمريکا، ج 12، بخش دوم، چاپ اول، تهران، مرکز نشر اسناد لانه جاسوسي آمريکا، 1365ـ 1366، ص 22ـ 24. و جهانگير آموزگار، فراز و فرود دودمان پهلوي، ترجمه اردشير لطفيان، چاپ اول، تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب، 1375، ص 533.

5. احسان نراقي، از کاخ شاه تا زندان اوين، ترجمه سعيد آذري، چاپ اول، تهران، رسا، 1372، ص 141ـ143. و انقلاب اسلامي به روايت اسناد ساواک، ج5، چاپ اول، تهران مرکز بررسي اسناد تاريخي، 1378، ص 250.

6. عمادالدين باقي، بررسي انقلاب ايران، ج اول، چاپ اول، قم، نشر تفکر، 1370، ص 254ـ 255. و عباس قره باقي، اعترافات ژنرال، خاطرات ارتشبد عباش قره باغي (مرداد ـ بهمن 57)، چاپ اول، تهران، نشر ني، 1364، ص 2 ـ 25.

7. رمضانعلي شاکري، انقلاب اسلامي و مردم مشهد، چاپ دوم، تهران، بي نا، 1362، ص 93ـ 94 و حسين فردوست: خاطرات ارتشبد سابق، حسين فردوست: ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، جلد اول، چاپ سوم، تهران، مؤسسه اطلاعات، 1370، ص 578 ـ 589.

8. بايگاني مؤسسه مطالعات و پژوهشهاي سياسي (اسناد ساواک).

9. وحيد الزمان صديقي، انقلاب اسلامي ايران از نگاه ديگران، به کوشش و ترجمه مجيد رويين تن، چاپ اول، تهران، مؤسسه اطلاعات، 1378، ص 72 ـ 73.

10. روزشمار انقلاب اسلامي، جلد 5، چاپ اول، تهران، حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي، 1378، ص 306 ـ 309. و تصميم شوم: جمعه خونين، چاپ اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1376، ص 97 ـ 100.

11. جان دي استمپل، درون انقلاب ايران، ترجمه منوچهر شجاعي، چاپ اول، تهران، رسا و نگارش، 1377، ص 166 ـ 169.

12. تصميم شوم: جمعه خونين ، ص 101 ـ 102.

13. همان، ص 123 ـ 124.

14. شهيد آيت الله حاج شيخ محمد صديقي به روايت اسناد ساواک، چاپ اول، تهران، مرکز بررسي اسناد و تاريخي، 1377، ص 498.

15. عمادالدين باقي، ص 264 ـ 273. و غلامرضا نجاتي، تاريخ سياسي بيست و پنج ساله ايران، ج2، چاپ اول، تهران، رسا، 1371، ص 116 ـ 126.  

 

 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org