سکينه کريمي
حسين مکي فرزند باقر ميبدي، در ۱۲۹۰ در ميبد يزد متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در مدرسه سلطاني و دوره متوسطه را در دارالمعلمين و مدرسه معرفت تا کلاس دهم گذراند. سپس به شهر يزد رفت و به پيشنهاد رئيس فرهنگ يزد در اداره فرهنگ اين شهر به عنوان معلم کلاس ششم استخدام شد. مدت دو سال به معلمي پرداخت و پس از آن به تهران آمد و تحصيلات خود را نزد معلمين خصوصي ادامه داد. چندي ادبيات فارسي، صرف و نحو عربي، منطق و عرفان تحصيل کرد. در طول خدمت وظيفه، در زمينه هاي مختلف ادبي تتبع نمود و موفق به تصحيح و چاپ ديوان عاشق اصفهاني، گلزار ادب و ديوان مشتاق اصفهاني شد. وي پس از تشکيل نيروي هوايي به ارتش پيوست و درجه استواري را دريافت کرد، اما به دلايلي از خدمت در نيروي هوايي برکنار شد. او پس از مدتي در اداره راه آهن اشتغال يافت و به سمت مديرکل اين اداره رسيد.1
مکي بعد از شهريور ۱۳۲۰ و به وجود آمدن فضاي سياسي، رسماً فعاليت خود را در مطبوعات کشور آغاز کرد و به عنوان روزنامه نگار در روزنامه هاي مهر ايران، کيهان، اطلاعات، اطلاعات هفتگي و مجله آينده اقدام به نوشتن مقالاتي کرد. در همين زمان ضمن آشنايي با ملک الشعراي بهار تا سال ۱۳۲۵ موفق به چاپ سه جلد از کتاب تاريخ بيست ساله ايران شد.
وي در ۱۳۲۲ به اتفاق عده اي از مهندسين، حزب ايران را تأسيس کرد. در سال ۱۳۲۴، برابر با پنجمين دوره نخست وزيري قوام به معاونت شهرداري تهران انتخاب شد سپس با سمت مديرکل وزارتخانه کار به فعاليت پرداخت و پس از تشکيل حزب دموکرات (1325ش) به درخواست احمد قوام عضويت مؤسس حزب مزبور را پذيرفته عضو کميته تشکيلات شد و سرانجام به رياست تشکيلات حزب در غرب ايران منصوب گرديد. مکي در همين دوران، نماينده مردم اراک در مجلس پانزدهم شد. او در ۱۳۲۶ش پس از بازنگري در مواضع سياسي خود، در دوران حکومت رزم آرا و ساعد به مخالفت با قرارداد "گس-گلشائيان" پرداخت. در همين ايام با همکاري دکتر بقايي حزب اقليت را تشکيل داد. او در مجلس شانزدهم با همکاري دکتر مصدق به نمايندگي مردم تهران برگزيده شد و قوياً با دولت رزم آرا مبارزه کرد.
حسين مکي در زمره معترضان انتخابات دوره 16 مجلس به همراه دکتر مصدق و جمعي از مديران جرايد در کاخ شاه متحصن گرديد، همچنين به عنوان مخبر کميسيون نفت در همين دوره انتخاب شد و در سال ۱۳۲۸ به جبهه ملي پيوست و با سمت دبير آن حزب در ملي شدن صنعت نفت فعاليت کرد. در دولت دکتر مصدق به عنوان يکي از اعضاي هيئت خلع يد، از شرکت سابق نفت برگزيده شد و براي تحقق اين امر عازم خوزستان شد و پس از سه ماه مسئوليت امور عمراني خوزستان را بر عهده گرفت و در ۱۳۳۰ همه تابلوهاي شرکت نفت ايران و انگليس را پايين آورد و پيام تشکري از دکتر مصدق و نيز آيت الله کاشاني دريافت کرد. وي در همين هيئت براي دستيابي به اهداف نهضت ملي به خارج از کشور رفت. او در شمار افرادي بود که تهديد به جلوگيري از صادرات نفت ايران کرد و به همين علت روزنامه ها به او لقب "سرباز فداکار وطن" دادند.
مکي در دوره 17 مجلس شوراي ملي نيز به عنوان نماينده اول از تهران انتخاب شد. در 29/12/1331 از سوي دکتر مصدق به عنوان مشاور انتخاب گرديد تا براي دفاع از حقوق مشروع کشور با وي همکاري و تشريک مساعي نمايد که البته به علت بروز اختلافاتي، وي از اين کار امتناع ورزيد.2
بعد از واقعه 30 تير ۱۳۳۱ فاصله او از دکتر مصدق بيشتر شد و با آيت الله کاشاني و بقايي به همکاري پرداخت. با اين همه در شهريور 1331 بنا به دعوت بانک جهاني از سوي دکتر مصدق عازم آمريکا شد تا حمايت بانک جهاني را از موضع دولت ايران در مسئله نفت به دست آورد.
در 16 فروردين ۱۳۳۲ به همراه قائم مقام الملک رفيع و دکتر عبدالله معظمي جزء هيئت هشت نفري از سوي مجلس مأمور شد تا از يک سو بين دکتر مصدق و شاه و از سوي ديگر ميان مصدق و آيت الله کاشاني آشتي برقرار سازد. در همين زمان به پيشنهاد دکتر مصدق از سوي شاه نامزد وزارت دربار شد که مکي نپذيرفت.3
در روز اول شهريور 1332 مکي طي نامه هايي خطاب به شاه و نخست وزير محاکمه دکتر مصدق را در دادرسي ارتش خلاف قانون دانست و متذکر شد مصدق بايستي طبق قانون محاکمه وزراء تحت تعقيب قرار گيرد. در 25 شهريور ماه طبق تصويب نامه هيئت وزيران به عضويت شورايعالي نفت انتخاب شد.
در سال ۱۳۳۴ به دنبال سوءقصد به حسين علاء، دادرسي ارتش، پرونده قتل رزم آرا را مورد رسيدگي قرار داد و عده اي در حدود 22 نفر بازداشت شدند که از جمله بازداشت شدگان حسين مکي بود و مدت زندانيش قريب يک ماه طول کشيد.
مکي به اتفاق دکتر مظفر بقايي در سال ۱۳۳۹ سازمان "نگهبان آزادي" را بنياد نهاد و عليه انتخابات تابستاني دوره بيستم اعلام جرم کرد، پس از مدت کوتاهي از اين فعاليت جلوگيري شد و پس از آن مکي از فعاليتهاي سياسي تا حدودي کناره گرفت و به کار تدوين و تحقيق تاريخ معاصر پرداخت.4
حسين مکي بعد از انقلاب اسلامي، دنباله تاريخ بيست ساله را ادامه داد و پنج مجلد ديگر انتشار داد که مجموعاً عنوان مذکور در هشت جلد انتشار يافته است. آثار ديگر وي عبارتند از: کتاب سياه در هشت مجلد، زندگاني سيد حسن مدرس (دو مجلد)، وقايع سي تير، نفت و نطق مکي، استيضاح مکي، بقايي و حائري زاده، مجموعه نطقهاي دکتر مصدق، خاطرات سياسي (2جلد) و گلستان ادب.
سرانجام در سال ۱۳۷۸ بر اثر بيماري سرطان درگذشت و در مقبره هنرمندان مدفون گرديد.5
________________________________
1. ميرزا محمد کاظميني، دانشنامه مشاهير يزد، ص 1495 .
2. محمدابراهيم امير تيمور، ناگفته هايي از دولت دکتر مصدق، ص 299 .
3. غلامرضا نجاتي، مصدق: سالهاي مبارزه و مقاومت، ج 2، ص 445 .
4. باقر عاقلي، شرح حال رجال سياسي و نظامي معاصر ايران، ج 3، ص 1530 .
5. روز شمار انقلاب اسلامي، ج 7، ص 428.