ويدا معزينيا
فتحالله اکبر پسر حاجي خان امشهاي و برادرزاده علياکبر خان بيگلربيگي رشت ملقب به بيگلربيگي، اميرتومان، سالارافخم، سردارمنصور و سپهدار اعظم رشتي يکي از دولتمردان عهد قاجاريه بود که در سال 1234 شمسي در رشت به دنيا آمد . پدرش حاج ميرزا محمدعلي گيلاني يکي از ملاکين گيلان بود. او تحصيلات مقدماتي را در زادگاه خود فراگرفت و در اداره گمرک گيلان که در اجاره عمويش بود با دريافت مواجب ماهيانه سه تومان مشغول به کار گرديد. بعد از درگذشت اکبرخان بيگلربيگي، فتحالله خان با بيوه متمول عموي خود وصلت نمود و سرپرستي زندگي اکبرخان و اجاره داري گمرک شمال و عنوان بيگلربيگي را نصيب خود ساخت و به تدريج قسمتي از املاک گيلان را خريداري نمود و جزء اعيان و متمولين منطقه گرديد.1
سال 1272 شمسي با تقديم پيشکشي به ناصرالدين شاه و امينالسلطان درجه اميرتوماني و لقب سالاراعظم گرفت و از آن پس گهگاه در تهران اقامت مينمود و چون سرمايهداري بخشنده بود به زودي جاي خود را در صف رجال باز کرد. در سال 1278 به هنگام سفر سوم مظفرالدين شاه به اروپا، فتحالله خان اکبر با تقديم دوازده هزار تومان پيشکشي به شاه ملقب به سردار منصور گرديد. سردار منصور تا زمان آغاز نهضت مشروطيت چند بار به اروپا سفر کرد و تاحدودي با تمدن و افکار اروپائيان آشنا گشت و با ايرانيان آزاديخواه مقيم اروپا حشر و نشر داشت . او از طرفداران حکومت قانون و مشروطه در ايران بود و از مشروطهخواهان جانبداري ميکرد اما با به سلطنت رسيدن محمدعلي شاه به مخالفت با مشروطه و مشروطهخواهان پرداخت و پس از به توپ بسته شدن مجلس بازداشت و پس از آنکه مدتي در زندان باغشاه محبوس بود ابتدا به فيروزکوه و سوادکوه و سپس به اروپا تبعيد شد. سردار منصور در دوران استبداد صغير و فتح تهران در اروپا بود و چند روز قبل از سقوط محمدعلي شاه و همزمان با فتح گيلان به وطن بازگشت و در گيلان به نيروهاي محمدعلي خان سپهدار تنکابني پيوست. 2
پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان و خلع محمدعلي شاه از سلطنت در سال 1288 شمسي ، سردار منصور در کابينه بدون نخست وزير عهدهدار وزارت پست و تلگراف شد. محمدولي خان تنکابني پس از انتصاب به نخست وزيري، از مهر 1288 تا مرداد 1289 چهار بار کابينه تشکيل داد و سردار منصور در هر چهار کابينه وزير پست و تلگراف بود. نامبرده به سال 1294 در کابينه عينالدوله عهدهدار وزارت عدليه بود و در کابينه عبدالحسين ميرزا فرمانفرما که در همان سال تشکيل شد به وزارت پست و تلگراف منصوب گرديد.
سپهدار تنکابني در سال 1294 لقب سپهسالار اعظم گرفت و لقب سابق او يعني سپهدار اعظم رشتي به سردار منصور داده شد. در کابينهاي که محمدولي خان سپهسالار تشکيل داد، فتحالله خان سپهدار اعظم وزير داخله شد و در دولت وثوقالدوله نيز کماکان وزارت داخله با او بود. در سال 1297 در کابينه دوم وثوقالدوله که به دليل عقد قرارداد ننگين 1919 کابينه قرارداد نام گرفت، فتحالله خان سپهدار اعظم به وزارت جنگ برگزيده شد. 3
|
کابينه حسن وثوق (وثوقالدوله) موسوم به کابينه قرارداد از چپ به راست : احمد بدر، فيروز ميرزا فيروز (نصرتالدوله)، قاسم خان والي، فتحالله خان اکبر، اکبر ميرزا مسعود (صارمالدوله) ، رضاقلي خان نيرالملک، حسن وثوق، محمودخان کاشي غفاري و حسن مشار
|
|
بعد از کنارهگيري وثوقالدوله، مشيرالدوله جاي او را گرفت ولي او تاب ايستادگي در مقابل مشکلات را نداشت و به همين دليل کابينهاش بيش از چند ماه دوام نيافت. در اين هنگام احمدشاه دو نفر را براي صدارت در نظر گرفت، يکي محمدولي خان سپهسالار تنکابني و ديگري شاهزاده عبدالمجيد ميرزا عينالدوله که هيچکدام از آن دو نفر زير بار اين مسئوليت نرفتند و به ناچار احمد شاه در تاريخ آبان 1299 فرمان رئيسالوزرايي را براي فتحالله سپهدار رشتي صادر نمود. 4
او مجموعا دو کابينه تشکيل داد که در هر دو کابينه وزارت داخله را خود برعهده داشت اما دولت او با وجود حمايتهاي انگلستان دوام نياورد و در دي ماه 1299 مستعفي گرديد. دوره نخست وزيري و وزارت داخله سپهدار رشتي با کودتاي سوم اسفند 1299 که مقدمات آن از مدتها قبل فراهم شده بود پايان يافت و با تصرف تهران به دست قواي قزاق، سيد ضياءالدين طباطبايي به رئيسالوزاريي و رضا خان ميرپنج به فرماندهي ديويزيون قزاق منصوب شدند. 5
سپهدار اعظم رشتي در شب سوم اسفند 1299 به سفارت انگليس در تهران پناهنده شد و پس از چند روز با گرفتن تامين از طرف انگليسها از سفارتخانه خارج و سپس راهي اروپا شد. فتحالله خان اکبر پس از بازگشت به ايران، در انتخابات دوره سوم مجلس شوراي ملي از گرگانرود و در دوره پنجم از رشت به وکالت برگزيده شد.
او به زبان فرانسه آشنايي داشت و نسبت به سياست انگلستان در ايران هميشه روي موافق نشان ميداد. مورخالدوله درباره او اينگونه اظهارنظر نموده است: سردار منصور رشتي مردي نجيب و صميمي بود و غالبا اسرار کابينه از بيانات عادي او برملا ميگشت. 6 وي از اعضاي مجمع آدميت، جامع آدميت و لژ بيداري ايران بود. 7 سپهدار اعظم سرانجام در سال 1316 در تهران درگذشت و در گورستان ابنبابويه شهرري به خاک سپرده شد. 8
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مهدي بامداد، ايران در قرن 12 و 13 و 14 هجري (تهران : زوار ، 1347-1351) ، ج3، ص 51-52.
2. باقر عاقلي، شرح حال رجال سياسي و نظامي معاصر ايران (تهران: نشر گفتار؛ نشر علم، 1380)، ج1 ، ص 170.
3. حسن مرسلوند، زندگينامه رجال و مشاهير ايران (1299-1320ه.ش) (تهران: الهام ، 1369)، ج1 ، ص 246 - 249.
4. حسن مرسلوند، اسناد کابينه کودتاي سوم اسفند 1299 (تهران : نشر تاريخ ايران، 1374)، ص 6.
5. جعفر مهدينيا، زندگي سياسي ضياءالدين طباطبايي (تهران: پانوس، 1369)، ص 755 - 759.
6. همان، ص 758- 759.
7. حسين ملکي، رابطه تاريخي فراماسونري با صهيونيسم و امپرياليسم (تهران: نشر آينده، 1361)، ج1 ، ص 184.
8. ابراهيم صفايي، نخستوزيران ايران (تهران: انجمن تاريخ، 1351) ، ج1، ص 11-39.