ويدا معزينيا
دکتر سيد حسن امامي، حقوقدان، سناتور، نماينده مجلس شوراي ملي و استاد حقوق مدني دانشگاه تهران فرزند سيد ابوالقاسم امام جمعه در سال 1282 شمسي در تهران به دنيا آمد. خاندان وي نسل اندر نسل و به شکل موروثي امام جمعه تهران بودند و با حاکمان وقت روابط حسنه داشتند، او نيز تا پايان حکومت پهلوي اين منصب را در اختيار داشت. وي پس از طي تحصيلات مقدماتي جهت تکميل تحصيلات عازم حوزه علميه نجف اشرف شد و به درجه اجتهاد نائل آمد.
سال 1308 به منظور فراگيري علم حقوق به سويس رفت و سال 1312 با ارائه رساله خود تحت عنوان «اساس قضايي مهر در فقه شيعه اسلامي » موفق به اخذ درجه دکتراي حقوق شد. 1 سال 1315 پس از مراجعت به ايران از کسوت روحانيت درآمد و رئيس محکمه بدايت در تهران گرديد و دو سال بعد قاضي وزارت دادگستري شد. سال 1323 به رياست کل دادگستري تهران منصوب گرديد. امامي در سال 1324 پس از فوت عمويش سيد محمد امام جمعه از طرف دربار به امامت جمعه تهران و رياست مسجد سلطاني منصوب شد و بار ديگر به کسوت روحانيت درآمد و در زمره مقربين دربار قرار گرفت. 2
سال 1329 هنگام خروج از مسجد سلطاني توسط فردي به نام نبيالله اکبري با چاقو مورد سوءقصد قرار گرفت و از ناحيه گردن و صورت آسيب ديد. اين سوءقصد به دکتر محمد مصدق نسبت داده شد. دکتر مصدق نيز در پاسخ به تهمت مضروب نمودن حسن امامي عين نامهاي را که ضارب به سال 1331 براي مصدق ارسال کرده و از وي تقاضاي بخشش نموده و اظهار داشته بود که به توصيه وکيل مدافعش سرهنگ هوشيار آن اظهارات خلاف واقع را در دادگاه به دکتر مصدق نسبت داده است، تسليم دادگاه نمود. 3
سال 1331 در انتخابات دوره هفدهم مجلس شوراي ملي از سوي مردم مهاباد به مجلس راه يافت و رياست مجلس را به عهده گرفت. در اين هنگام دکتر مصدق بر اثر اختلاف با محمدرضا شاه پهلوي از نخستوزيري کنار رفت و مجلس قوامالسلطنه را به جاي وي انتخاب نمود که به وقايع سيتير منجر گرديد و دکتر مصدق دوباره روي کار آمد. دوره رياست او در مجلس زياد دوام نياورد و از رياست آن استعفا داد و تا آخر دوره در جلسات مجلس شرکت نکرد، هر چند که با دکتر مصدق خويشاوندي داشت و برادرزاده همسر وي بود. او سپس سفري به اروپا کرد. 4
سال 1332 در دوره دوم مجلس سنا سناتور اول تهران شد. وي روحاني بود که همواره در اعياد به طور خصوصي به مراسم تبريک عيد (سلام) نزد شاه ميرفت. امامي در سال 1336 طي فتوايي ماليات بر صلح دارايي شوقي رباني بهايي را به مبلغ يکصد و پنجاه و هفت ميليون تومان از پرداخت ماليات معاف نمود. 5
از جمله فعاليتهاي وي ميتوان به رياست جمعيت حقوقدانان دموکرات، تدريس در مدرسه عالي حقوق، دانشکده معقول و منقول، دانشگاه تهران و دانشگاه ملي اشاره نمود. او همچنين سال 1338 عاقد محمدرضا پهلوي و فرح ديبا بود. نامبرده فراماسون و عضو لژهاي نور، اميرکبير، کورش و دانش بود. 6
او همچنين داراي تأليفاتي از جمله کتاب حقوق مدني ايران (شش جلد) و شرح قانون ثبت اسناد و املاک است.7 امامي در سال 1357 پس از خروج شاه از ايران به سويس رفت و يکسال بعد در همان جا درگذشت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. دانشنامه دانش گستر (تهران: موسسه دانشگستر روز، 1389)، ج3 ، ص 53.
2. بهرام دهناد، پارلمان ايران: شرح زندگاني شخصي و اجتماعي نمايندگان دوره نوزدهم مجلس شوراي ملي و دوره دوم مجلس سنا (تهران: [بينا]، 1335)، ص 7 .
3. محمدناصر صولت قشقايي، سالهاي بحران: خاطرات روزانه محمد ناصرالدوله، به تصحيح نصرتالله حدادي، (تهران: موسسه خدمات فرهنگي رسا، 1366)، ص 77 .
4. باقر عاقلي، شرح حال رجال سياسي و نظامي معاصر ايران (تهران: نشر گفتار؛ نشر علم، 1380)، ج 1، ص 180-181 .
5. اسماعيل رائين، انشعاب در بهائيت پس از مرگ شوقي رباني ([تهران]: موسسه تحقيقي رائين، 1357)، ص 318 .
6. فراماسونرها و روتارينها و لاينزهاي ايران (تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامي، 1377) ، ص 124 .
7. محمدرضا نصيري، اثرآفرينان: زندگينامه نامآوران فرهنگي ايران (از آغاز تا 1300 شمسي) (تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگي، 1384) ، ج1 ، ص 289.