زهرا عباسي
خودشيفتگي و چاپلوسي را که با هم مخلوط کنيد شايد بشود چيزي شبيه نامه اميرفريدون گرگاني به وزارت اطلاعات و درخواست وي براي تبيين و تفسير کتاب انقلاب سفيد تا با عنايت به تجارب ارزشمند وي، اثر تاثيرگذار و عميقي همچون اين کتاب آن طور که بايد و شايد براي مردم شناخته شود.
اميرفريدون گرگاني طي نامهاي به وزارت اطلاعات، مدعی ميشود که به دلیل مطالعه مستمر کتاب انقلاب سفيد به منظور تفسیر کنفرانس بينالمللي حقوق بشردر اجراي برنامهای در راديو ايران، به اهمیت مباحث کتاب پی برده است. وی اعتقاد دارد، حکومت آنچنان که برازنده مباحث علمی کتاب مزبور است، در معرفی و تفسیر آن نکوشیده. گرگاني به استناد تحصیلات عالیه و سابقه خدمات پیشین خود به رژيم و درک ارزش و اهمیت مبحث انقلاب سفید ــ به زعم خويش ــ کسی را شایستهتر از خود برای پژوهش و تفسير در این مورد نمیداند.به طوري که خودشیفتگی نگارنده و قلم به قول وی عاری از چاپلوسي و تزوير، از فحوای سند عيان است! اين نامه که در زير آمده در موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران قراردارد.
وزارت اطلاعات
اينجانب اميرفريدون گرگاني، متوجه نکتهاي شدهام که به عنوان يک فرد ايراني وطنپرست و شاه دوست، وظيفه خود ميدانم آن را عنوان کنم، تا در صورت مصلحت بودن در آن باره اقدامي شود.
عرض بنده مجملا اين است که تاکنون کتاب انقلاب سفيد آن طور که بايد و شايد و مناسب با ارزش واقعي آن معرفي نشده و مورد بحث و تفسير علمي قرار نگرفته است. بالنتيجه افراد ملت از طبقات مختلف از تحصيلکرده و روشنفکر تا مردم عامي معصومانه از آن بيخبر ماندهاند. تنها کوششي که انجام شد، تهيه سي برنامه راديوئي بوسيله راديو ايران بود. ولي کتاب انقلاب سفيد اثري نيست که بتوان بدين سادگي از آن گذشت.
طي برگزاري کنفرانس بينالمللي حقوق بشر، از طرف راديو ايران، وظيفهاي باينجانب محول گرديد، تا روزانه برنامهاي نيم ساعته در تفسير روزانه کنفرانس مزبور بنويسم. اين برنامهها را جناب آقاي دکتر آزمون تصويب ميکردند. هر روز در ضمن بحث و تفسير درباره جريان کنفرانس حقوق بشر به کتاب انقلاب سفيد مراجعه ميکردم و هر نکتهاي تازه از آن در مييافتم. اين کتاب اثري است که از روي روشن ضميري مطلق نوشته شده و رازهائي در آن نهفته است که آنها را بايد از روي معرفت درک کرد و توضيح داد و گفت و نوشت تا مردم عليالخصوص طبقه جوان و تحصيل کرده، که فرداي کشور براي آنان آماده ميشود و بديشان واگذار ميگردد، راز بقا و ترقي ميهن خود را بدانند و بدان دلبستگي بيشتري داشته باشند. از اين رو بر خود واجب ديدم که به عرض برسانم، تا در معرفي علمي و تحقيقي اين اثر اقدام و کوشش شود. اين کوشش به نظر من بايد از روي علاقه و ايمان محض به شخص شاهنشاه و اعتقاد به اثر مورد بحث توام با سواد کافي و معلومات فراوان و قلمي شيرين و خالي از هر گونه چاپلوسي و تزوير و طمع و کيسهدوزي انجام شود، تا اين وظيفه کلي حقيقتا و آنطور که بايد موثر واقع گردد.
اين جانب پس از تحصيل در انگلستان مدتي را در پاکستان گذرانيده و برخلاف بسياري از دانشجويان و يا افراد بي حقيقت، که به مجرد بيرون رفتن از کشور، خدا و شاه و مملکت را از ياد مي بردند، بي آنکه مزدي دريافت دارم و بلکه از کيسه خود نيز صرف کردم، خدماتي براي اعتلاي نام ايران و شاهنشاه در خارج از کشور انجام دادم و يک بار نيز از طرف جناب آقاي دکتر اقبال که در آن زمان عهدهدار وزارت دربار بودند، رضايت خاطر شاهانه از اقدامات اينجانب ابلاغ گرديد. همين افتخار است و بس . اکنون با توفيقي که در نويسندگي کسب کردهام و کتابهايي که ترجمه نمودهام و خدماتي که در راديو انجام داده و ميدهم و تجربههايي که در خدمت سازمان ملل متحد اندوختهام، در صورتي که مصلحت دانسته شود، خود را براي به جامه عمل درآوردن اين وظيفه ملي آماده ميدانم و اگر عرايضم مورد تائيد قرار گيرند، ميتوانم طرحي را که در اين باره در فکر دارم، به عرض برسانم.
تقديم مراتب احترام و خواستار بودن موفقيت در راه خدمت به شاهنشاه و کشور
امير فريدون گرگاني
[10 و 9-2018- 111ـ آ]