مجيد تفرشي
روز پنجشنبه دوم ژانويه 1997/13 دي 1375 مطابق معمول ساليانه اداره عمومي اسناد بريتانيا (يا به عبارت سادهتر آرشيو ملي بريتانيا) اسناد مربوط به سال 1966 را پس از سي سال در دسترس علاقمندان و محققان گذارد. علاوه بر اسناد فوق مجموعههايي از اسناد سال 1946 نيز که شامل قانون نگهداري پنجاه ساله آن مؤسسه ميشد از طبقهبندي خارج و در اختيار محققان قرار داده شد. نگارنده در چهار سال گذشته به طور منظم پيگير و جوياي منابع مطالعاتي مربوط به تاريخ معاصر ايران بودهام، امسال نيز توانستم ضمن بررسي اجمالي اوليه گزارش زير را تهيه نمايم و آن را در اختيار دوستداران تاريخ ايران و محققان مسائل کشورمان قرار دهم.
بهطور کلي و چنان که گفته شد، دو دسته عمده از اسناد مربوط به کشورمان در ابتداي سال جاري مسيحي از طبقهبندي خارج شد. الف) اسناد مربوط به 1966 که زمان انتشارشان همين موقع بوده است. ب) اسناد مربوط به 1946 که بسياري از آنها در ابتداي سال 1977 منتشر شده بودند ولي اسنادي که به آنها اشاره خواهد شد به دلايل متفاوت امنيتي 20 سال بعد انتشار يافتهاند. فهرست کلي پروندههاي اسناد آزاد شده مربوط به وقايع سال 1966 به شرح زير است:
بخش اول ـ تحولات داخلي:
1. وضعيت سياسي داخلي ايران 2. تغيير کابينه و جنبش آزاديبخش عربستان [خوزستان] 3. حزب کمونيست (توده) 4. فعاليتهاي اسرائيل در خوزستان 5. سياست خارجي
بخش دوم ـ روابط خارجي:
6. بلغارستان 7. چکسلواکي 8. مجارستان 9. عربستان سعودي 10. مراکش 11. روماني 12. اتحاد شوروي 13. ترکيه 14. ايالات متحده 15. لهستان 16. يوگسلاوي 17. پاکستان 18. مالزي 19. بحرين 20 و 21. بريتانيا 22 و 23. مسافرتهاي مقامات بريتانيايي به ايران 24. مسافرتهاي مقامات ايراني به بريتانيا 25. روابط و ميانجيگري [ايران] در پاکستان و مالزي 26. شاه، ايران و سنتو
بخش سوم ـ مسايل اقتصادي:
27. اقتصاد 28. توسعه اقتصادي 29. کمکهاي ايالات متحده [به ايران] 30. بودجه 31. اظهارنظراتي پيرامون برنامه اقتصادي ايران
بخش چهارم ـ روابط بازرگاني:
32. اتحاد شوروي 33. ايالات متحده 34. بريتانيا 35. کمکهاي بريتانيا
بخش پنجم ـ مسايل نظامي:
36 تا 39. صدور اسلحه به ايران 40. صدور اسلحه به خاورميانه 41. بازديد ژنرال ايراني از بريتانيا 42. گزارش دفاعي ايران در سال 1965 43. مذاکرات پيرامون مانور مشترک نظامي 44. ديدار [ديپلماتهاي انگليسي] با شاه 45. نيروي دريايي 46. مذاکرات پيرامون نيازهاي نيروي دريايي و ارتباط افسران 47. عرضه ايرکرافت به زامبيا 48. نيروي هوايي 49. گزارش وابسته هوايي 50. آموزش [نظامي] 51. ادعاي 12 مايل محدوده قلمرويي.
بخش ششم ـ مسايل اجتماعي:
52. کشاورزي 53. ماهيگيري 54. هواپيمايي غيرنظامي 55. مرکز ارتباطات دفاعي 56. سفر يک کارمند سفارت بريتانيا به خوزستان 57. سرويس فارسي راديو بيبيسي 58. خدمات پستي 59. مطبوعات 60. اصلاحات ارضي 61. ادعاهاي وزارت دفاع [بريتانيا] عليه حکومت ايران 62. لولههاي گاز و ديگر پروژهها 63. مشکلات ايجاد شده توسط بازديدکنندگان [از بريتانيا] تحت حمايت مالي [دولت ايران] 64. آموزش پليس 65. توطئه حزب ملل اسلامي 66. نظراتي پيرامون مصاحبه شاه با روزنامه واشنگتن پست 67. آموزش اطلاعاتي 68. مسايل گذرنامه 69. ديدگاههاي ايالات متحده درباره سياست خارجي ايران 70. فرستادگان خارجي [به ايران] 71. از بين رفتن پست کنسولهاي افتخاري 72. خانواده سلطنتي 73. ديدار علياحضرت شاهزاده مارگارت از ايران 74. جشن روز ملي [عيد نوروز] 75. تلاش براي کنترل خارجيها 76. هيئت اعزامي انجمن جغرافياي سلطنتي 77. جلسه عمومي سازمان منطقهاي شرقي (EROPA) جهت دستگاه دولت 78. کمک تکنيکي اسرائيل 79. کمک تکنيکي بريتانيا.
حجم 79 پرونده فوق يکسان نيست و البته ارزش محتوايي آنها نيز در يک سطح نميباشد ولي اکثر اطلاعات موجود در اين مجموعههاي اسناد بکر و قابل استفاده در مقالات و تحقيقات پژوهشگران ميباشد. دراين جا براي نمونه چند برگ از اين اسناد را معرفي مينمايم (عمدتا از بخش اول گزارشهاي مربوط به تحولات داخلي کشور.) در ميان اسناد فوق بهطور خلاصه ميتوان به اين موارد اشاره کرد:
گزارشهاي دستگيري و محاکمه خليل ملکي و يارانش (5 فوريه تا 29 مارس 1966)
گزارش دستگيري رهبران حزب ملل اسلامي (23 فوريه تا 7 مه).
گزارش محرمانه و سفرنامه دانشجويان انگليسي زبان فارسي در اصفهان (پاول برگن و پاتريک ودگان) پيرامون مسايل ايران به سفير انگليس در تهران.
محاکمه پرويز حکمتجو ـ علي خاوري، اعضاي حزب توده (28 آوريل 1966).
ناآراميهاي ايلات و عشاير در فارس (28 آوريل 1966)
گزارش سفر سفير انگليس به خراسان (مه 1966)
ديدار آدرين بيميش ديپلمات سفارت انگليس در تهران با پرويز راجي، منشي خصوصي نخستوزير [هويدا]. (13 ژوئيه).
گزارش سر دنيس رايت پيرامون دورنماي رژيم شاه و بازتاب درگذشت احتمالي او. (26 اوت)
وضعيت نامطمئن دولت هويدا(26 اوت)
گزارش مفصل ملاقات سر دنيس رايت با شاه (تاريخ گزارش اول سپتامبر) و مذاکره پيرامون وضعيت داخلي کشور، روابط ايران با بلوک شرق و مسايل نفتي، نامه اعتراض سه تن از وکلاي مجلس انگلستان (ويل گريفيت، استن نيونز و نذ فلچر) به اردشير زاهدي، سفير ايران در لندن، پيرامون دستگيري و محاکمه و اعدام بهمن قشقايي. سه وکيل نامبرده اعضاي کميته بريتانيايي دفاع از زندانيان سياسي ايران بودند. (تاريخ نامه: 21 نوامبر)
گزارش سفير انگليس در کابل (راسل) پيرامون نفوذ کمونيستهاي ايراني در افغانستان و گسترش فعاليت کمونيستي در مراکز آموزشي و فرهنگي آن کشور (2 فوريه 1966)
مذاکرات سر دنيس رايت با شاه پيرامون مسايل نظامي ايران، خريد اسلحه از غرب و رقابت تسليحاتي ايران و دول عرب خاورميانه. (10 ژانويه)
گزارش کاملاً سري و مفصل 17 صفحهاي وابسته نظامي بريتانيا در تهران به سر دنيس رايت پيرامون مسايل يکساله نظامي ايران در سال 1965 و نقطهنظرهاي رايت درباب اين گزارش (18 فوريه).
* * *
از ميان اسناد و مجموعههاي آزاد شده مربوط به سال 1946 ميتوان به موارد ذيل اشاره کرد:
مکاتبات پيرامون ارسال پول از تهران توسط فريتزا هلرز کنسول سابق اتريش در تهران و همکار اطلاعاتي بريتانيا براي تحصيل دخترش به اتريش و مخالفت مقامات لندن با اين امر (مه تا سپتامبر 1946).
مکاتبات شاهزاده سالارالدوله از اسکندريه مصر با مقامات انگليسي پيرامون ادعاهاي وي درباب دريافت مستمري و خسارات از دولت انگلستان. دولت انگلستان ارسال مستمري به او را تنها يک نقش واسطهاي ميان دولت ايران و سالارالدوله اعلام کرد و در مورد خسارات وارده به اموال سالارالدوله نيز هيچ مسئوليتي را به عهده نگرفت. (ژانويه تا ژوئن 1946) از خلال اسناد پراکنده ولي نسبتا فراوان مربوط به سالارالدوله از ابتداي مشروطيت تا اسناد مذکور (حدود 40 سال) ميتوان دريافت که سالارالدوله از يک چهره مورد توجه و حمايت بريتانيا به مرور مبدل به يک موجود مزاحم و دردسرآفرين شد. از خلال مکاتبات مربوط به 20 سال آخر اين روابط ميتوان دريافت که حتي لحن و برخورد انگليسيها به سالارالدوله، عليرغم حفظ ظاهر معمول آنها، تحقيرآميز و توأم با توهين بوده است.
از ديگر اسناد آزاد شده مربوط به سال 1946 ميتوان به بيوگرافي رجال ايراني که توسط بخش شرقي سفارت انگليس تهيه شده اشاره کرد. اين سلسله بيوگرافيها در واقع دفترچه راهنماي دپيلماتهاي انگليسي در تهران و لندن براي شناخت مختصر و فوري رجال ايراني است. هر سال اين بيوگرافيها کامل و روزآمد ميشدند. اطلاعات غلط حذف و اطلاعات جديد به آنها افزوده ميشد. رجال تازهوارد به ليست اضافه شده و درگذشتگان از فهرست حذف ميشدند. البته حدودا هر 10 سال يک بار نيز با تجديدنظري کلي ويرايش جديدي از اين بيوگرافيها تدوين ميشد. در مجموعه حاضر بيوگرافي 181 تن در متن اصلي آمده است.
اسامي رجال ايراني که زندگينامه مختصر آنها در اين گزارش آمده عبارت است از:
مصطفي عدل، رضا افشار، مجيد آهي، ژنرال محمدحسين آيرم، حسين علاء، دکتر علي اميني، احمد آقا اميراحمدي، جواد عامري، محمدابراهيم اميرتيمورکلالي، عبدالحسين مسعود انصاري، سرتيپ غلامعلي انصاري، فرجالله آقاولي، نادر آراسته، دکتر عليقلي اردلان، امانالله اردلان، ناصرقلي اردلان، حسن ارفع، محمدتقي اسعد، سلمان اسدي، محسن اتابکي، دکتر عبدالحميد اعظم زنگنه، يدالله عضدي، عبدالوهاب بدر، محمود بدر، ملکالشعراي بهار، فرجالله بهرامي، فضلالله بهرامي، مرتضيقلي صمصام بختياري، مرتضيقلي بيات، غلامحسين بايندر، آقاجواد بوشهري دهدشتي، مهدي دادور، علي دشتي، ابوالفتح دولتشاهي، ابوالحسن ديبا، [رمضانعلي] ديوانبيگي، خليل فهيمي، دکتر حسين فرهودي، مهدي فرخ، حسن فرزانه، محمود فاتح، مصطفي فاتح، مهدي ناظمي، سيفپور فاطمي، عباس فروهر، ابوالقاسم فروهر، تقي فداکار، محمدحسين فيروز، محمدولي فيروز، مظفر فيروز، اميرسهامالدين غفاري، حسنعلي غفاري، قاسم غني، عبدالحسين هژير، ابراهيم حکيمي، سرتيپ عبدالله هدايت، عزتالله هدايت، علياصغر حکمت، رضا حکمت، محمدعلي همايونجاه، آرداشس آوانسيان، ابوالحسن ابتهاج، غلامحسين ابتهاج، عبدالله انتظام، نصرالله انتظام، علي اقبال، منوچهر اقبال، اسدالله يميناسفندياري، فتحالله نوري اسفندياري، موسي نوري اسفندياري، احمد اعتبار، ناصرقلي اعتمادي، اميرلشکر امانالله جهانباني، محمدحسين جهانباني، محمود جم، حسينعلي کمال هدايت، عبدالصمد کامبخش، باقر کاظمي، مصطفي کاظمي، سيد ابوالقاسم کاشاني، غلامعلي خواجهنوري، سرتيپ احمد خسرواني، دکتر فريدون کشاورز، عيسي کورس، صادق کوپال، لاهوتي، شيخ حسين لنکراني، رجبعلي منصور، دکتر اسماعيل مرزبان، اکبر مسعود، عباس مسعودي، دکتر احمد متيندفتري، عبدالحسين مفتاح، اسماعيل مرآت، علينقي مصباح فاطمي، لطفعلي معدل، مسعود معاضد، امرالله مبصر، کاظم مدبر نوري، محمدعلي مقدم، سرلشکر حسن مقدم، دکتر محمد مصدق، حسن مشار، علي معتمدي، حسين ولي مظفري، تقي نبوي، ابوالقاسم نفيسي، فتحالله نفيسي، حسن نفيسي، سعيد نفيسي، ابوالقاسم نجم، محمد نخعي، محمد نخجوان، احمد نخجوان، سيد علي نصر، حبيبالله نوبخت، احمد نيکپي، ضياءالدين نقابت، غلامرضا نوزاد، عليمحمد اويسي، محمدرضا شاه پهلوي، خانواده سلطنتي پهلوي، جعفر پاکنظر، فتحالله پاکروان، حسن پيرنظر، حسين پيرنيا، ميرجعفر پيشهوري، ابوالقاسم پوروالي، دکتر حسين قديمي، ابوالفتح قاجار (سالارالدوله)، عليرضا قراگوزلو، حسنعلي قراگوزلو، حسينعلي نظام قراگوزلو، محسن قراگوزلو، تقي قراگوزلو، محمدناصر قشقايي، ابراهيم قوام، احمد قوام، عباس قباديان، حسين قدس، دکتر رضا رادمنش، زينالعابدين رهنما، محسن رئيس، سرتيپ حاج علي رزمآرا، سرتيپ علي رياضي، دکتر عيسي صديق، سيد محسن صدر، عبدالعلي صدري، محمد ساعد، محمد سجادي، اللهيار صالح، حسين سميعي، کريم سنجابي، حميد سياح، کاظم سياح، انوشيروان سپهبدي، اسماعيل شفايي، ژنرال محمد شاهبختي، ژنرال حبيبالله شيباني، اسدالله شمس ملکآرا، هادي شقاقي، ابوطالب شيرواني، حسين شکوه، علياکبر سياسي، احمدعلي سپهر، علي سهيلي، محمد سروري، دکتر عبدالحسين طبا، محمدصادق طباطبايي، سيد ضياءالدين طباطبايي، سيد محمد تدين، دکتر هادي طاهري، حسن تقيزاده، صادق وثيقي، حسن وثوق، ژنرال مرتضي يزدانپناه، فضلالله زاهدي، ابراهيم زند، حسين زنجاني، علياصغر زرينکفش.
اين مجموعه راهنماي بسيار خوبي براي شناخت نسبي از رجال مهم آن روزگار است. همچنين ديدگاههاي مقامات انگليسي به آنها نيز شايان توجه است.
بايد دانست که چه در تلفظ اسامي و چه در اطلاعات مندرج در اين زندگينامهها اغلاطي به چشم ميخورد. ديگر آن که در فهرست بالا ذکر القاب سيد، دکتر و ... را عينا نقل کردهايم و در مواردي که پيشوند در متن اصلي نيامده، در ترجمه نيز ذکر نشده است. ضمنا در متن اصلي القاب قاجاري اغلب رجال ذکر شده که فعلاً از ذکر آن خودداري شد ولي هنگام ترجمه کامل متن همه آنها را خواهيم آورد.
آخرين مجموعه مهم آزاد شده مربوط به سال 1946، مکاتبات بسيار مفصل دولت ايران و مقامات انگليسي در مورد اموال رضاشاه در ژوهانسبورگ است. درباره دوران اقامت رضاشاه در موريس و ژوهانسبوگ اسناد نسبتا زيادي در آرشيوهاي بريتانيا وجود دارد. مجموعه اسناد حاضر احتمالاً آخرين بخش از اسناد باقيمانده و آزاد شدهاي است که در اين باب قابل ملاحظه ميباشد. به دنبال مرگ رضاشاه و لزوم انتقال اموال او به ايران، دربار شاهنشاهي کوشش خود را براي رفع و رجوع مسئله آغاز کرد. اما سه مانع مهم بر سر اين امر وجود داشت: يکي لزوم صدور انحصار وراثت به نام محمدرضا شاه و ديگري عدم اطلاع دقيق مقامات ايراني و حتي شخص شاه از ميزان اموال رضاشاه در ژوهانسبورگ و امتناع مقامات بريتانيايي از دادن هر اطلاعي پيش از تهيه انحصار وراثت و نهايتا بدهيهاي پراکنده افراد خاندان سلطنت به دواير مختلف انگليسي.
اکثر مکاتبات و پيگيريهاي اداري مسئله از سوي ايران توسط غلامرضا نورزاد رئيس دربار شاهنشاهي صورت ميگرفت. اطلاعات مندرج در اوراق انحصار وراثت رضاشاه حاوي اطلاعات رسمي شناسنامهاي همه همسران و فرزندان او ميباشد که از اين نظر حائز اهميت است.
ظاهرا موجودي عمده رضاشاه پس از کسر مالياتها و مطالبات اتباع انگليس در ژوهانسبورگ 109977 پوند و 8 تخته فرش به مبلغ تخميني 15820 پوند بوده است.
چنان که گفته شد در خلال اين گزارشهاي بالنسبه مفصل مطالب زيادي از زندگي رضاشاه در ژوهانسبورگ دريافت ميشود که در کنار ديگر اسناد موجود آرشيوهاي انگليسي زبان منبع بسيار مهمي در جهت تکميل مطالب موجود در آرشيوهاي داخلي ميباشند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. Public Record Office.