ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» مقالات » سيد ضياءالدين طباطبايي از نگاه روزنامه ميهن‌پرستان

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

138

غزه در آتش و خون

 

 

رقص چوبها به مناسبت کودتای 28 مرداد

 

 

پیشینه فرش

 

 

زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران
مطیع ترین وزیر امور خارجه ایران
سهم  ساواک در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
محمد باقرخان تنگستانی

اخبارNEWS

فروشگاه مجازي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران افتتاح شد  |+| بزودی آغاز به کار وب سايت جديد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

سيد ضياءالدين طباطبايي از نگاه روزنامه ميهن‌پرستان 

محمدحسن پورقنبر

 

بدون ترديد سيد ضياءالدين­ طباطبايي، يکي از چالش‌برانگيزترين و مرموزترين چهره­هاي عرصه سياست ايران طي چهار دهه نخستِ قرن چهاردهم (1300-1330) شمسي است. اگرچه مطالبِ قابل ­توجهي در قالبِ کتاب و مقاله، راجع به اين شخص ارائه گرديده است، اما در اين مقاله، سعي شده است تا به‌طور مختصر، به گوشه­اي از فعاليتهاي سيدضياء، از طريقِ رجوع به مطالبِ روزنامه ميهن‌پرستان 1 که در نيمه اول دهه1320ش منتشر مي­گرديد، پرداخته شود.

 
با شروع کار مجلس چهاردهم شوراي ملي در اوايل سال1323ش، سيدضيا طباطبايي با تشکيل حزب اراده ملي، نقش پُررنگِ خود، در عرصه سياسي ايران را آغاز نمود. اگرچه طيفي از سياسيون به هواداري از روزنامه او برخاستند، اما در آن سو، طيف گسترده­اي هم از اين رويداد، خرسند نبوده و به دلايلي، مخالفت خود را نسبت به اين سياستمدارِ کهنه­کار نشان دادند. يکي از گروههاي مخالفِ سيد ضيا، حزب ميهن­پرستان بود. رهبران اين حزب، خشم شديد خود را از اين واقعه، در يکي از شماره‌هاي ارگان خود، اواخر ارديبهشت 1323ش، به شرح زير نشان دادند: «در راه ايجادِ جبهه ملي، نيرويي که جبهه خائن شماره 1 ايران و خائنين ديگر را درهم خواهد شکست».
 
مسئولين روزنامه اظهار داشتند که اين اتحاد  بايد با شرکت کليه افراد در يک «مبارزه مقدس ملي» عليه عامل خطرناک تازه­اي که در سياست ايران ظاهر گرديد يعني سيدضيا طباطبايي انجام بگيرد. آنان، از سيدضيا به عنوان يک عنصر خبيث نام برده و لقب «خائن شماره 1» را به او دادند. بر اين اعتقاد بودند که سيدضيا، بزرگترين خطري است که سياست ايران را تهديد مي­نمايد، و دليل اين ادعاي خود را نيز چنين اظهار نمودند: «زيرا کعبه اميد مرتجعين و فاسدين و غارتگران طبقه حاکمه شد». 2 در همين شماره از روزنامه ميهن­پرستان، با آوردن عنواني به نام «لايحه شلاق و مسلسل، ارمغاني که وزير کشور به ملت ايران مي‌دهد»، از وزير کشور وقتِ ايران عبدالحسين هژير به دليل ارائه لايحه‌اي به مجلس مبني بر کاهش آزادي و ايجاد فشار به گروههاي سياسي، شديداً انتقاد شده و ميهن‌پرستان، اين اقدام را به تحريک و تاثير مستقيم سيدضياء مربوط دانستند. 3
 
بعد از انتشار اين شماره از روزنامه ميهن­پرستان، گويا برخي، به انتقاد از اين رويکردِ تندروانه مسئولين روزنامه مبادرت ورزيدند، که اين امر، موجب دفاع دست­ اندرکاران اين روزنامه از خط مشي خود شده، و عنوان نمودند:«سيدضياء مرد ماجراجوي خيانتکاري بيش نيست». آنان در ادامه عنوان کردند که «آيا منتظريد ما نيز به دليل اينکه مخالفت با سيد و عمّالِ سيد و با دست مرموزي که شايد پشتيبان ايشان است، کاري خطرناک و پردردسر است، دست از مبارزه مقدس خود برداريم و علي­رغم وظيفه و مسئوليت قطعي خود، سکوت اختيار کنيم».4 در همان شماره با تيتري به نام «احزاب دموکرات و مرام آنها، اشتباه بين فاشيسم و دموکراسي»، سيد ضيا و طرفدارانش را مورد هدف قرار مي­دهد. چنانکه به عدم آگاهي و دانش، و استنباط نادرست سيد ضيا و يارانش به خاطر همانند دانستن فاشيسم با دموکراسي مي­پردازد و رهبر حزب اراده ملي و حاميانش را به عنوان بي­سواد مورد تحقير قرار مي­دهد: «اينکه قطعا اين آخرين اشتباهي نيست که آقا و پيروان ايشان در بحث مطالب علمي و سياسي مرتکب مي­شوند». 5
 
روزنامه ميهن­پرستان در شماره ديگري، به کانون اقتصادي مرتبط با سيدضيا اشاره مي­کند. اين روزنامه، با موضوعي تحت عنوان «کانون بدبختي ايران يا مرکز ستاد مرموز سيدضياء»، نفوذ و قدرت تجارتخانه رشيديان در اقتصاد ايران را مورد توجه قرار داده و رابطه آن را با سيدضياء مورد توصيف قرار مي­دهد. مسئولين روزنامه اظهار مي­دارند که سيد ضيا و يارانش در ساختار حکومتي ايران، از منافع تجارتخانه مذکور حمايت نموده و در عوض آن، هزينه هنگفت تبليغات پرسروصداي حزب اراده ملي، به وسيله رشيديان تأمين مي­شود.6 روزنامه ميهن­پرستان، در يکي از شماره‌هايش رويکرد راديکال خود را نشان داده و با عنوان «بايد خراب کرد تا آبادي ممکن گردد»، تاکيد مي‌نمايد که با اکثر نيروهايِ حاکم در ايران مخالف بوده و نسبت به متنفّذين برجسته کشور منجمله سيدضياء و قوام ديدگاه مثبتي ندارد، زيرا آنان نمايندگان سيستم اجتماعي و سياسي کهن و پوسيده سابق هستند. آنان در ادامه عنوان مي­کنند، هدف ميهن­پرستان اين است که مي‌خواهند «يک طرز فکر جديد، طرز کار نو، و يک خط­مشي سياسي و اجتماعي جديد در ايران برقرار نمايند». 7
 
سيد ضيا طباطبايي که در نوک پيکانِ انتقادات شديد، و حتي حملات لفظي گردانندگانِ روزنامه ميهن‌پرستان قرار داشت، به ‌طور پي­درپي و مداوم، ارتباطش با رشيديان در عرصه سياسي ـ اقتصادي مورد توجه روزنامه قرار مي‌گيرد «رشيديان، يار غار مؤسس حزب وطن است و اينکه تاکنون چندين اتومبيل براي سواري آقا داده و هزينه زندگي آقا و خرج تبليغات او را مي­پردازد» 8، و در شماره ديگري از روزنامه آمده است: «مهمترين حربه تبليغ رشيديان و ياران سيدضياء موضوع مبارزه با حزب توده است، رشيديان و عمّال سيدضياء هرکجا سرمايه­داري بي‌سواد و ناداني نظير خود ديدند فوراً موضوع حزب توده و خطر کمونيستي ايران را پيش کشيده و با آب و تاب تمام به آنها مي­گويند توده ايهاي کمونيست و لامذهب، خيال دارند اموال شما را غارت کنند» 9.
 
روزنامه مورد بررسي، در اوايل خرداد1323ش با تيتر: «در آرزوي انتقام ملي پيام عُمّال هيتلر به آقاي سيد ضياء»، پس از اظهار اين مورد که، جبهه مشترک مطبوعات در مقابل فعاليت سيد و يارانش، داراي اتحاد و انسجام بيشتري شده است، به دو خصيصه مرتبط با سيدضيا يعني وابستگي به بيگانه: «يک سياستمدار بي‌غرض و عادي نيست بلکه مامور اجراي نقشه سياسي بخصوصي است که مورد مخالفت شديد ملت ايران است» 10، و درباره گرايش ارتجاعي او اشاره مي‌کند: « امروز سيدضياء مرکز ثقل و محور و نقطه اتکا طبقه حاکمه غارتگر و دزد و خائن ايران است. تمام کساني که خون ملت ايران را در اين 20 سال مکيده­اند اکنون در اطراف سيدضيا جمع شده‌اند». 11
 
روزنامه ميهن­پرستان در شماره ديگري، موضوع تحرّکات برخي عشاير ايران در آن برهه زماني را مورد توجه قرار مي­دهد و آن را نيز مرتبط با فعاليتهاي سيدضيا مي­داند. مسئولين روزنامه با اين عنوان که «خائنين براي اغفال عشاير خواب تازه مي‌بينند»، مي‌افزايد، سيد و يارانش از آنجا که نتوانستند توجه «مردم و توده حقيقي ملت ايران» را به سوي خود جلب کنند، در پي جلب نظر عشاير و تحريک آنها برآمده و به کمک حاميان خارجي خود، حتي به آنان اسلحه و تجهيزات نظامي مي‌رسانند، 12 در همين شماره روزنامه، آمده است که سيد ضيا به‌منظور آنکه بتواند بيش از پيش بر عشاير نفوذ داشته باشد و از آنان به‌عنوان يک اهرم قدرت استفاده کند، از طريق وزير کشور (هژير)، رياست اداره امور ايلات و عشاير را به يکي از حاميان خود سپرد. 13
 
اما يکي از موضوعات مهم سياسي ـ اقتصادي ايران در سال1323ش، فعاليت مستشار مالي امريکايي آرتور ميلسپو در ايران بود. او با راي مجلس سيزدهم و در آبان 1321ش، به‌منظور سروسامان دادن به اقتصاد ايران شروع به فعاليت نمود. موضع­گيري عليه او، از اوايل سال1323ش آغاز گرديد، تا آنکه لغو اختياراتش در مجلس مطرح شد و سرانجام در دي 1323ش اين اتفاق افتاد. مسئولان روزنامه ميهن‌پرستان نيز که از مخالفان حضور ميلسپو در ايران بودند، با ارائه مطلبي تحت عنوان «بايد عمليات ميلسپو مورد رسيدگي قرار گيرد»، رويکردي منتقدانه نسبت به فعاليتهاي اين شخص در اقتصاد ايران ابراز نمودند. آنان در ادامه مطالب، از حمايت سيدضياء و رابطه نزديک او با ميلسپو سخن به ميان آورده، يادآور شدند سيدضياء حق دارد با اخراج ميلسپو مخالفت کند، زيرا «با رفتن ميلسپو، درخت مراد خود را از دست مي­دهد. در دست ­داشتن امور اقتصادي و مالي کشور براي او جنبه حياتي دارد. او هرگز مردي مطيع­تر و بي­اراده­تر از ميلسپو پيدا نخواهد کرد». 14
 
روزنامه ميهن­پرستان که از هر فرصتي براي حملات لفظي عليه رهبر حزب اراده ملي استفاده مي‌نمود، در مطلبي با عنوان «عارف قزويني و سيد ضياء»، مدعي مي­شود، عارف قزويني که در سال 1302ش، با سرودن شعري از سقوط دولت سيدضياء ابراز تاسف نمود، اگر الآن زنده مي­بود، مي­توانست به شخصيت واقعي و همچنين عملکرد سيدضيا طباطبايي پي برده و از آن رويکرد مثبت خود نسبت به اين شخص، پشيمان مي­شد. 15
 
مرامنامه حزب اراده ملي 16، موضوع ديگري بود که مسئولان روزنامه ميهن­پرستان، از طريق آن، سيدضيا و حزبش را آماج حملات خود قرار دادند. اين روزنامه، با بررسي مفصل مطالب مرامنامه، عيوب آن را برجسته نموده و شديداً به سيد ضيا حمله کرد: «از سراسر مرامنامه آقا همانطور که انتظار مي­رفت آثار ارتجاع و پوسيدگي و جمود فکري و مخالفت با هرگونه ترقي خواهي حقيقي نمايان است». ميهن­پرستان مدعي بودند که اين مرامنامه با فهرست يک سِري اصلاحات ظاهري مثل احداث بيمارستان... با عوام­فريبي، مانع از برآورده ­شدن نيازهاي تجددگرايانه ملت ايران است، و اينکه اين اقدام نيز از نقشه‌هاي شوم ارتجاع بين­المللي مي­باشد که درصدد هستند ملت ايران را همانند دوره ديکتاتوري رضاشاه، با تعدادي اصلاحات ظاهري اغفال نمايند: «اگر ارتجاع بين­المللي ديروز يک قلدر نظامي بدون حزب براي ما تراشيد امروز چنين مقتضي مي­بيند که يک قلدر غير نظامي را منتها با يک حزب پوشالي تقويت نمايد» و در ادامه مي­آورد که ارتجاع بين­المللي تمايل ندارد تا خائنين، سرمايه­داران و عمال دوره ديکتاتوري شديداً به مجازات برسند، روزنامه ميهن‌پرستان در پايان مي‌آورد: «مرامنامه آقا بايد چندين بار به منزله اعلام خطري تلقي شود و عموم آزاديخواهان و ميهن‌پرستان بايد براي مبارزه با اين مزدور اجنبي و دارودسته او در حال هشدار باشند». 17
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. بهروز طيراني، اسناد احزاب سياسي ايران، تهران: سازمان اسناد ملي ايران: پژوهشکده اسناد، 1376، ج 2، ص 388-414؛ حسين ابوترابيان، مطبوعات ايران از شهريور1320 تا 1326، تهران: اطلاعات، 1366، صص187-188 .
2. روزنامه ميهن‌پرستان، شماره 191، صص1و 2 و 4.
3. ش 191، صص 1و4.
4. ش 192، ص 4.
5. ش 192، ص 1.
6. ش 193، ص 1.
7. ش 194، صص 1و4.
8. ش 195، ص 18 .
9. ش 196، ص 19.
10. ش 200، ص 1.
11. ش 200، ص 4.
12. ش 209، صص 1و4.
13. ش 209، ص 4 .
15. ش 225، ص 4.
16. ش 228، ص 2. براي اطلاعات بيشتر در مورد مشخصه‌هاي اين حزب، نک: بهروز طيراني، همان، ص 48-79.

17. ش 229، ص 2.

 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org