رضا فراستي 1
farasati@www.iichs.org
از نيمه دوم اسفند سال 1365 که فعاليت خود را در موسسه پژوهش و مطالعات فرهنگي (اکنون موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران) آغاز نمودم، ارزشيابي و شناسايي عکسهاي موسسه يکي از دغدغههاي ذهني من بود. عکسهايي که پس از پيروزي انقلاب اسلامي و بر اساس احکام دادگاههاي انقلاب مبني بر مصادره اموال رجال، به واحد حقوقي بنياد مستضعفان منتقل و سپس به موسسه انتقال داده شده بود.
در واحد حقوقي براي اشخاص پرونده عکس وجود داشت. بدين ترتيب که تعدادي از عکسها از مجموعه موجود جدا شده بودند، چهرهها و موضوعهاي آنها شناسايي و در امور حقوقي و قضايي از آنها بهرهبرداري ميشد. موسسه پژوهش رسماٌ در سال 1364 افتتاح و عملا فعاليت خود را از سال 1365 آغاز نمود. اسناد و عکسهاي موجود در واحد حقوقي، با تعدادي از کارمندان آن واحد که در جمعآوري حضور داشته و يا از کم و کيف مدارک اطلاعاتي داشتند، به موسسه و در مديريت آرشيو منتقل شدند.
تعدادي از عکسهاي انتقال يافته در آلبومها قرار داشتند و برخي جداگانه در داخل کيسههاي نايلوني، چمدانها و غير آن بستهبندي شده بودند. خوشبختانه بر روي آلبومها، بستهها و نيز بر روي کاغذ جداگانه در داخل آنها، نام هر يک از رجال به عنوان منشاء جمعآوري، نوشته شده بود.
کارمندان با سابقه آن زمان آرشيو، اغلب 25 تا 30 سال داشتند و به همين دليل انقلاب را درک کرده و با چهره تعدادي از رجال از طريق رسانهها آشنا بودند، از طرفي چهره تعدادي از رجال و خانوادههاي آنها را به دليل مراجعه به بنياد مستضعفان براي پيگيري امور حقوقي و قضايي خود، در ذهن داشتند.
با اين پيش زمينهها ابتدا تعدادي از پرترههاي رجال در دوره پهلوي بر روي تابلوهايي در معرض ديد روزانه همه همکاران مديريت آرشيو قرار داده شد. هدف آن بود که همکاران با چهرههاي آنها آشنا شوند تا پس از آنکه ملکه ذهنشان شد، نسبت به شناسايي عکسهاي تاريخي بخصوص عکسهاي دسته جمعي اقدام شود.
پس از مدتي بنا بر يک تصميم مديريتي، مقرر شد تا مديريت پژوهش موسسه نسبت به ارزشيابي و شناسايي عکسها اقدام نمايد. براي اين کار يک تيم مرکب از اشخاصي که با صدا و سيما همکاري داشتند به صورت پاره وقت با موسسه همکاري مينمودند. حاصل اين کار، شناسايي و جداسازي تعدادي از عکسها از کل مجموعه پک پرونده بود که با همان نام نگهداري مي شد.
|
تفکيک اوليه، پوشه و کارتنگذاري مواد استخراج شده از اوراق جمعآوري شده
|
|
اين روند شناسايي عکسهاي تاريخي ادامه داشت تا اينکه موسسه به مناسبت دهمين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي در دهه فجر سال 1367 اولين نمايشگاه اسناد و عکسهاي تاريخي خود را برگزار نمود. در طي برگزاري نمايشگاه مذکور، مرحوم دکتر باقر عاقلي از آن نمايشگاه ديدن نمود و پس از پايان آن، روزي با مديرعامل وقت موسسه ديدار داشت. چند روز پس از آن ديدار، مديرعامل، مرا که سمت مدير آرشيو را داشتم، خواستند و گفتند که شخصي با اين مشخصات که از طريق نمايشگاه با موسسه آشنا شده بود، به موسسه مراجعه و اظهار نمود که به دليل حشر و نشر با رجال و خانوادههاي آنها و نيز تدوين مطالب در مطبوعات گذشته، رجالشناس هستند و ميتوانند در شناسايي عکسها به موسسه کمک نمايند. من اين فرصت را غنيمت شمرده و خيلي فوري نسبت به همکاري ايشان با موسسه استقبال نمودم.
مرحوم دکتر عاقلي حدود يکسال هفتهاي دو روز و بعداٌ چندين سال هفتهاي يک روز به منظور ارزشيابي و شناسايي عکسها به موسسه مي آمدند. علاقهام به معيارهاي ارزشيابي و نيز شناسايي عکسها موجب شد تا در سال اول، همه جلسات، در دفتر خودم و با حضور دکتر عاقلي و يکي از کارشناسان به نام ابراهيم حديدي تشکيل گردد. حديدي از بدو تشکيل بنياد، در واحد حقوقي حضور داشته و بعد به موسسه منتقل شده بود و به دليل ممارست در کار با عکسها نسبت به بقيه همکاران، چهرهها را بيشتر ميشناخت.
سياست پژوهشي موسسه در آن زمان، اقدام در تاريخ سياسي معاصر ايران (دوران قاجاريه و پهلوي) بود. دکتر عاقلي با توجه به اين سياست، عکسها را به سه قسمت تقسيم مينمود. دسته اول، آنهايي که در تدوين تاريخ سياسي کاربرد داشتند. اغلب عکسهاي اين دسته را تصاوير رجال تشکيل مي داد. دسته دوم آنهايي که در ساير پژوهشها از جمله تحقيقات اجتماعي مثل عکسهاي طهران قديم، مورد بهرهبرداري بودند. دسته سوم آنهايي که نسبت به تاريخي بودنشان يا استفاده در تحقيقات تاريخي ابهام وجود داشت، با اين وجود ميبايست که نگهداري ميشدند. دکتر عاقلي اطلاعات خود را در خصوص دسته اول و دوم ميگفت و کارشناس آنها را يادداشت ميکرد. بدين ترتيب پايه اصلي کار يعني ارزشيابي و شناسايي عکسها خيلي قوي گذاشته شد و من که به مطلوب خود رسيده بودم، با اطمينان کامل مرحله بعدي را انجام دادم.
|
|
سرويسدهي و تحويل و تحول اسناد و مدارک به همکاران مديريت اطلاعرساني
|
گام بعدي با توجه به يادداشتهاي تهيه شده از توضيحات دکتر عاقلي، از عکسها فهرست تهيه گرديد. سپس بانک اطلاعاتي، طراحي و فهرستها به رايانه داده شد و بدين ترتيب منبعد پژوهشگران از رايانه براي بازيابي اطلاعات استفاده مينمودند. سالها بعد به دليل پيشرفت تکنولوژي، موسسه از عکسها اسکن تهيه و تصاوير را به بانک اطلاعاتي الحاق نمود. از اين پس بازيابي عکسها با تصوير آنها توام بود و کار انتخاب مطالب مستقيم و آسان گرديد. از طرفي اين اقدام در جهت حفظ و نگهداري اصل عکسها که ديگر دست به آنها زده نميشد، مفيد بود.
با توجه به اقدامات موسسه در جهت شناسايي، فهرستنويسي، اسکن، حفظ و نگهداري و طراحي بانک اطلاعاتي، عکسهاي موسسه به تعداد 300000 قطعه به عنوان بزرگترين و يکي از مهمترين مجموعه عکسهاي دوران قاجاريه و پهلوي در سيزدهم دي ماه سال 1389 در فهرست حافظه جهاني جمهوري اسلامي ايران به ثبت رسيد.
|
حفاظت و نگهداري بهينه از DVD و CDهاي ديجيتالي تهيه شده از اسناد و مدارک
|
|
مسلماٌ تاثير مرحوم دکتر باقر عاقلي در شناسايي عکس، فقط در موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران نبود، بلکه در معاونت اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملي، بنياد تاريخ انقلاب اسلامي و جاهاي ديگر از نظرات کارشناسي ايشان بهره ميبردند. از طرفي ايشان شاگرداني را در موسسه همچون ابراهيم حديدي، مهدي جنگروي، رزيتا ميري، مريم مهراب محسني در شناسايي عکس تعليم دادند که هر کدام منشاء اثر بودهاند از جمله تعداد زيادي از عکسهاي مرکز اسناد انقلاب اسلامي توسط ابراهيم حديدي شناسايي گرديد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. مدير اطلاعرساني و سرپرست مديريت اجرايي معاونت پژوهش.