بهاره فزوني
محمدتقي اسفندياري (1253-1328)؛ فرزند مرحوم محمدقلي خان منتخبالملک به مانند پدر کارمند دولت بود و در دورههاي يازدهم و دوازدهم از اين حوزه به مجلس رفت1. مدتها در وزارت امور خارجه به کار اشتغال داشت و چند سال متوالي در ممالک خارجه بهسمت سفارت و مدتي به کفالت وزارت کشور و همچنين به معاونت وزارت خارجه منصوب بود و در دوره 13 به نمايندگي مجلس شوراي ملي (حوزه بابل) انتخاب گرديد. وي شخصي شريف و از رجال وطنپرست و پاکدامن کشور بود2.
محمدتقي اسفندياري (منتخبالملک) فرزند قليخان منتخبالملک نوه حسن اسفندياري (محتشمالسلطنه) است3، در 1253 در تهران تولد يافت. بعد از انجام تحصيلات معمول زمان در 1275 به خدمت در وزارت امور خارجه درآمد، چندي در ادارات مختلف انجام وظيفه کرد، تا اينکه به معاونت کارگزاري خراسان منصوب شد. بعد به تهران انتقال يافت و معاونت و کفالت محاکمات وزارت خارجه به او محول شد. چندي نيز رئيس اداره حقوقي بود، سپس ژنرال قنسول بغداد شد. مدتي هم رئيس اداره انگليسي بود تا به مديرکلي وزارت امور خارجه منصوب گرديد. در اوايل سلطنت رضاشاه به وزارت کشور انتقال يافت و به معاونت آن وزارتخانه منصوب شد و چندسالي در آنجا بود تا در 1311 با سمت سفيرکبير به افغانستان رفت و در پايان 1313 به تهران احضار و بازداشت شد4. در سال 1316 در دوره يازدهم قانونگذاري با کسب 27258 رأي و در سال 1318 در دوره دوازدهم با کسب 27796 رأي 5 و با کمک و مساعدت حاج محتشمالسلطنه اسفندياري که از بني اعمام او بود، از حوزه انتخابيه بابل به نمايندگي مجلس شوراي ملي انتخاب گرديد ولي بعد از شهريور 1320 که اوضاع تغيير کرد نتوانست کرسي وکالت را حفظ کند6.
خاندان اسفندياري يکي از دودمانهاي حکومتگر در ترکيب استمراري کابينههاي عصر مشروطيت بودند، که حسن اسفندياري محتشمالسلطنه، موسي نوري اسفندياري، محمدتقي اسفندياري، محمود اسفندياري، رضا اسفندياري، مهدي نوري اسفندياري، اميرمحمد اسفندياري، سرتيب عباسقلي اسفندياري، دکتر حسينعلي اسفندياري (سناتور)، محسن صديق اسفندياري و فرشيد اسفندياري افرادي از اين جمله بودند7.
در رابطه با پروتکل قبول رأي حکميت دولت ترکيه راجع به تحديد حدود ايران و افغانستان، شاهنشاه ايران و پادشاه افغانستان، نظر به ميل فراواني که متقابلاً براي رفع اختلاف نسبت به موسيآباد و تعيين خط سرحدي در قسمتهاي تحديدنشده بين دو مملکت ايران و افغانستان داشتند و مايل بودند که بدينوسيله حسن موافقت و روابط برادرانه و دوستانه را تحکيم نمايند براي اجراي اين مقصود اختيارداران خود را که يکي از آنان ميرزا محمدتقي خان اسفندياري سفير کبير بود، معرفي نمودند8؛ به موجب قراردادي که در تاريخ 16 اسفند ماه 1312 به امضاي محمدتقي اسفندياري سفير کبير وقت ايران در کابل و فيض محمدخان وزير امور خارجه افغان رسيد با حکميت دولت ترکيه در اين مورد موافقت شد. از طرف دولت ترکيه در مهر ماه 1313 سپهبد فخرالدين آلتاي بدين امر منصوب و مشغول اقدام گرديد، نامبرده در 15 مه 1935 مطابق ارديبهشت ماه 1314 رأي حکميت خود را صادر کرد و به طرفين اعلام داشت. 9
محمدتقي اسفندياري به عنوان کارمند وزارت امورخارجه بيشتر عمر خود را در سمتهاي خارج از کشور سپري کرده بود. که از آن جمله ميتوان به رئيس دايره مربوط به امور بريتانيا در وزارت امور خارجه از سال 1919 تا 1929. مدير کل وزارت امور خارجه در سال 1929 اشاره کرد. همچنين معاون وزارت داخله از سال 1931 تا 1932 و سفير کبير ايران در کابل از سال 1932 تا 1935. به درستي و صداقت شهرت داشت اندکي فرانسه ميدانست ولي به زبان خارجي ديگري آشنا نبود10؛ تا اينکه در 1328 در تهران درگذشت. ابتدا لقب معتضدالممالک داشت، پس از فوت لقب منتخبالملک گرفت. روي هم رفته از ديپلماتهاي ورزيده و مطلع وزارت امور خارجه بود11.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. الهام ملکزاده، مجموعه مقالاتي در پاسداشت مقام علمي، فرهنگي و تاريخي دکتر عبدالحسين نوايي(تهران: نوگل، 1385)، ص 272.
2. اسدالله نوري اسفندياري، تاريخ خانواده اسفندياري ( تهران: [بينا]، 1329)، ص 105.
3. ريدر ويليام بولارد، خاطرات سريدر ويليلم بولارد سفيرکبير انگلستان در ايران (نامههاي خصوصي و گزارشهاي محرمانه) (تهران: طرح نو، 1378)، ص 415.
4. باقر عاقلي، شرح حال رجال سياسي و نظام معاصر ايران (تهران: نشر گفتار، نشر علم، 1380)، ج1، ص 115-116.
5. منوچهر نظري، رجال پارلماني ايران (از مشروطه تا انقلاب اسلامي) (تهران: فرهنگ معاصر، 1390)، ص 93.
6. باقر عاقلي، 115-116.
7. حسين ملکي، دولتمردان ايران و ساختار نهادها در عصر مشروطيت(تهران: نشر اشاره، 1370)، ج 2، ص 231.
8. ايران. وزارت امور خارجه. اداره پنجم سياسي، تحولات روابط دولت شاهنشاهي ايران با کشورهاي افغانستان ـ بنگلادش ـ پاکستان ـ ترکيه ـ سريلانکا (تهران: وزارت امور خارجه اداره انتشارات و مدارک، 1355)، ص 27.
9. غلامرضا فخاري، اختلاف دولتين ايران افغانستان در مورد رود "هيرمند" ( تهران: وزارت امور خارجه، 1371)، ص 30.
10. ريدر ويليام بولارد، ص 415.
11. باقر عاقلي، 115-116.