ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» مقالات » حاج‏آقا نورالله و دفاع از ميراث فرهنگي

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

138

غزه در آتش و خون

 

 

رقص چوبها به مناسبت کودتای 28 مرداد

 

 

پیشینه فرش

 

 

زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران
مطیع ترین وزیر امور خارجه ایران
سهم  ساواک در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
محمد باقرخان تنگستانی

اخبارNEWS

فروشگاه مجازي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران افتتاح شد  |+| بزودی آغاز به کار وب سايت جديد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

حاج‏آقا نورالله و دفاع از ميراث فرهنگي  

 

هرچند مبارزات سياسي و اجتماعي حاج آقا نورالله عليه تعديات ظل‏السلطان خود داستان بلندي دارد: ولي آنچه در اين قسمت ذکر مي‏کنيم، ماجراي حفظ ميراث باستاني است، که حاج آقا نورالله را در مقابل تجاوزات فرهنگي و هنري شاهزاده قرار مي‏دهد.

 

در رابطه با آثار باستاني و بناهاي تاريخي شهر اصفهان از جمله مطلعترين محققين و دانشمندان مي‏توان از استاد محمد مهريار نام برد که ساليان دراز در اين زمينه تحقيق و کاوش انجام داده‏اند. در رابطه با موضوع اين قسمت که مربوط به نقش ظل‏السلطان در تخريب بسياري از ذخاير فرهنگي و هنري و مقاومت و جلوگيريهايي که مرحوم حاج آقا نورالله توانست انجام دهد، مطالبي را ذکر نموده‏اند، که به قسمتهايي از آن به طور اجمال اشاره مي‏شود:

 

«من بسياري از اين مطالب را از روي اسناد زنده‏اي که خود توانستم درک کنم، نقل مي‏نمايم. کساني که  شاهد و ناظر بسياري از اين خيانتهايي که شاهزاده ظل‏السلطان انجام داده، بوده‏اند. در بين اين اشخاص که مطلع و خود شاهد وقايع بوده، مي‏توانم مرحوم ميرزا ابوالقاسم خان جاويد را نام ببرم که نقلها و جريانات زيادي را خدمت دانشمند و محقق بزرگ علامه محمدباقر الفت نقل مي‏فرمود و من نيز آنجا حضور داشتم. از جمله از نقلهاي ايشان است که از آثاري که ظل‏السلطان در تخريب آن اقدام داشت، تالار و عمارت آيينه خانه بود. اين اثر زيبا بسيار شبيه به چهل‏ستون بوده است، منتها با اين تفاوت که در قسمتهاي مهم آن آيينه بکار رفته بود و ظل‏السلطان تصميم به خرابي اين اثر مي‏گيرد. به طور کلي ظل‏السلطان از ترس آقايان مسجدشاهي و مردم به طور علني جرأت تخريب نداشت. و براي اجراي مقاصد خودش متوسل به دو شيوه مي‏گرديد: يکي آنکه آثار باستاني را به قيمت ارزان به نزديکان و کساني که مورد اعتماد بودند، مي‏فروخت. و آنها هم دور از چشم مردم آنجا را تخريب مي‏کردند. البته شرط تخريب را قبل از فروش حتما ذکر مي‏کرد. دومين شيوه‏اي که در تخريب به کار مي‏برد، اين بود که بر روي نقشهاي زيبا و طلاکاريهاي نقاشي شده را گچ مي‏کشيد، تا آنها به مرور زمان از بين برود. در مورد خراب کردن عمارت آيينه‏خانه مرحوم جاويد نقل کرد که او به شيوة اول متوسل شده و اين عمارت زيبا و تاريخي را به دايي خودش حاج عليرضاخان فروخت. البته اين شخص با آقايان مسجدشاهي هم اختلافاتي داشت و از طرفي از آنها هم مي‏ترسيد. مرحوم جاويد نقل مي‏کرد در يکي از شبها در سکوت شب ناگهان صداي مهيب و وحشتناکي مانند انفجاري عظيم تمامي شهر اصفهان را لرزاند. و بعدا معلوم شد که اين صدا در اثر تخريب عمارت آيينه‏خانه بوده، که دايي و مأمور اجراي ظل‏السلطان نجارها را برده و آن قسمتهاي عمده و جاهاي بخصوص از ستونهاي اصلي را بريده و فقط از هر ستون مقداري را باقي گذاشته و نهايتا دفعتا تمام ساختمان را خراب و ويران نموده‏اند. البته از ديگر آثاري که ظل‏السلطان در تخريب آن نقش عمده داشت همين چهارباغ فعلي بود که متشکل از چندين باغ بزرگ و عالي بوده است، مثل باغ طاوس خانه، باغ شمس‏آباد، باغ فتح آباد، باغ بهشت آيين و غيره که اينها هر کدام يک سردرهاي عظيم و زيبايي داشته‏اند. در وسط هر کدام از اين باغها هم عمارت زيبايي بوده است که شاهزاده قسمتهاي عمدة اين عمارت و سردربها را خراب و نابود ساخت. و اين تخريبها و بي‏فرهنگيهاي اين شخص به قدري ناراحت کننده و مايه تأسف است که از حد و نقل بيرون است عارف شاعر معروف مي‏گويد:

 

چو بوم بر سر ويرانه‏هاي شاه عباس نشست عارف و لعنت به ظل السلطان کرد

 

از جمله اقداماتي که مرحوم حاج آقا نورالله در حد توان و تلاش خود توانست براي حفظ و جلوگيري از تخريبهاي شاهزاده انجام بدهد، يکي اين بود که روزي ايشان خبردار شدند که ظل‏السلطان، عشرت خانه را به انضمام ميدان شاه به شخصي معتبر و معروف فروخته و وي در خفا و دور از چشم همه مشغول تخريبهايي در گوشه و کنار است. مرحوم حاج آقا نورالله به محض اطلاع، عده‏اي از طلبه‏ها و مردم را فرستادند و جلوي تخريب بيشتر را گرفته و آن شخص را هم کتک مفصلي زدند.

 

نقلي هم مرحوم شيخ ابراهيم دهاقاني براي من نقل فرمودند، و آن ماجرا به اين صورت بوده است که: روزي به طلبه‏هاي مدرسه ناصري (از مدارس دينيه اصفهان بوده و هست) از طرف آقا نجفي و حاج آقا نورالله خبري مي‏دهند که درختان خيابان چهارباغ را به دستور ظل‏السلطان مشغول کندن هستند و شما و ساير طلاب مدارس ديگر از طرف ما برويد و نگذاريد اين عمل انجام شود. ايشان نقل مي‏کند ما و طلبه‏هاي مدرسه عربون، طلبه‏هاي مدرسه مرحوم ثقهًْ‌الاسلام و مدرسة اسماعيليه راه افتاده موقعي که رسيديم متوجه شديم نيمي از درختان را قطع و مي‏خواهند بقيه را قطع و قطع شده‏ها را هم اره کنند و از چوبش استفاده کنند. ما به محض رسيدن علاوه برآنکه از اقدام آنها جلوگيري کرديم و يک کتک سيري به آنها زديم. براي آنکه درس عبرتي به آنها بدهيم، نگذاشتيم که از چوب درختان قطع شده استفاده ببرند و آنها را از آنجا دور کرده و نتيجه کار را خدمت آقايان ارائه و مورد تشويق واقع شديم .

 

از جاهايي که مرحوم حاج آقا نورالله از تعرضات شاهزاده مصون و محفوظ نگاهداشت، صحن عمارت عشرت خانه بود که بسيار زيبا و جالب بوده است. و مانند بسياري از آثار صفويه روبه مشرف ساخته شده بود. و علت اين نوع ساخت اين بود که براي پذيرايي از ميهمانان در عصر بسيار مناسب و دلپذير بوده است. و حتي خود من (استاد مهريار) تا اين اواخر حوض مرمري يکدست بزرگ و زيباي آن را ديده بودم . در هر حال مجموعه آثاري که ظل‏السلطان با حيله و نيرنگ و دسيسه توانست ويران کند، متجاوز از صد مي‏باشد. ولي بسياري از آثار مهم و اصلي را که از درجة اعتبار و قدمت بيشتري برخوردارند در اثر ترس از علما و مقاومت آنان بخصوص از شخص حاج آقا نورالله و نفرت مردم نتوانست ويران سازد. و به طورکلي مرحوم حاج آقا نورالله علاوه بر خدماتي که به تاريخ اين ملت نمود در اين زمينه هم سهم بزرگ و به يادگار ماندني و قابل تحسيني دارد».1 و 2

 

________________________________

 

1 . نقل از استاد محمد مهريار.

2 . به غير از جنبه هاي هنري، حاج آقانورالله در ابعاد اجتماعي، سياسي و در مورد اجراي عدالت و احقاق حقوق مظلومان با خاندان ظل‏السلطان درگير بوده است. و جالب اينجاست که در تاريخ مي‏خوانيم همسر ظل‌السلطان که مونس‌السلطنه نام داشته، از ظلم و ستم پسرش صارم‌الدوله به منزل حاج آقانورالله رفته و بست‏نشيني اختيار مي کند که اين ماجرا با قتل فجيع مونس‌السلطنه به دست فرزندش به پايان مي‏رسد. مشروح گزارش اين جنايت را در کتاب «حکم نافذ آقا نجفي» از همين قلم مطالعه نماييد.

اين ماجرا و قتل تأثرانگيز تا ساليان دراز در اذهان باقي بوده و رسوايي آن تا آخر عمر گريبان شاهزاده مادرکش را گرفته است.

 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org