ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» مقالات » حاج‏آقا نورالله نجفي ‏اصفهاني از منظر حضرت آيت‏الله صافي گلپايگاني

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

138

غزه در آتش و خون

 

 

رقص چوبها به مناسبت کودتای 28 مرداد

 

 

پیشینه فرش

 

 

زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران
مطیع ترین وزیر امور خارجه ایران
سهم  ساواک در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
محمد باقرخان تنگستانی

اخبارNEWS

فروشگاه مجازي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران افتتاح شد  |+| بزودی آغاز به کار وب سايت جديد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

حاج‏آقا نورالله نجفي ‏اصفهاني از منظر حضرت آيت‏الله صافي گلپايگاني 

 

در ابتدا ضمن تشکر از فرصتي که در اختيار ما قرار داديد؛ با توجه به اينکه مرداد ماه 1384 مصادف با هشتادمين سالگرد شهادت آيت‏الله حاج‏آقا نورالله نجفي‏ اصفهاني مي‏باشد و به همين مناسبت انشاءالله همايشي جهت تبيين آراء و افکار و مبارزات ايشان برپا خواهد شد از محضر حضرتعالي تقاضا داريم از آن مجاهد بزرگ براي خوانندگان ما بفرماييد.

 
بسم‏الله الرحمن الرحيم ـ اين اقدام بسيار مفيدي است که در جهت معرفي شخصيت عالم بزرگي نظير مرحوم آيت‏الله حاج‏آقا نورالله اصفهاني رحمهْ‌الله عليه انشاءالله برخواهيد داشت. جايگاه و موقعيت ايشان در تاريخ معاصر و حرکت ايشان در آن زمان بسيار حائز اهميت بود. شرايط آن روزگار بسيار سخت و قيام در مقابل ديکتاتوري و خشونت غيرقابل تصور رضاخان مشکل بود. اوضاع و احوال باتوجه به تبليغاتي که به نفع رضاخان شده بود و وضعيتي که جامعه ما پس از مشروطيت دچار آن شده بود اصلاً مساعد نبود. شرح ماجراي روي کار آمدن رضاخان توسط انگليسي‏ها بسيار طولاني خواهد شد. اما وي با تکيه بر تبليغات گسترده اين‏گونه وانمود کرد که مي‏خواهد مملکت را از هرج و مرج پس از مشروطيت نجات بدهد و براي فريب افکار عمومي در لباس اسلام‏خواهي ظاهر شد و با حرکت کردن در جلوي دسته‏هاي عزاداري عده زيادي را فريب داد. مردم هم از ناامني‏هاي پس از مشروطه خسته شده بودند و مي‏خواستند کسي به اوضاع سروسامان بدهد. البته مردم نمي‏دانستند که پشت ناامني‏ها خود انگليسي‏ها قرار دارند. اگر انگليسي‏ها مداخله نمي‏کردند امنيت در ايران برقرار مي‏شد و نيازي به رضاخان نبود، اما آنها ناامني را مقدمه‏اي کردند براي ايجاد ديکتاتوري نظامي در ايران نظير آنچه مصطفي کمال در ترکيه ايجاد کرد. به هر حال پس از استقرار رضاخان بر اريکه قدرت وي مدتي سعي کرد با فريب دادن مردم و رجال کارهاي خود را پيش ببرد. با خلع قاجاريه و رسيدن رضاخان به پادشاهي وي ديگر ضرورتي براي پنهان کردن اهداف و اميال دين‏ستيزانه احساس نمي‏کرد و دست به اقداماتي زد که اساس اسلام و استقلال ايران را تهديد مي‏کرد.
 
در چنين شرايطي مرحوم حاج‏آقا نورالله با هوشياري و درايت متوجه شد که سرانجام اقدامات رضاشاه چه تأثيرات مخربي براي ايران و اسلام در پي خواهد داشت. قيام حاج‏آقا نورالله در چنين شرايط سختي صورت گرفت و ابتدا هم موفق شد و پهلوي تسليم شد ولي بعد ايشان را شهيد کرد. مرحوم حاج‏آقا نورالله شخصيت فوق‏العاده‏اي بود که علاوه بر جنبه‏هاي فرهنگي ـ سياسي به مسائل اقتصادي و مبارزه عملي با استعمار هم توجه داشت. تأکيد ايشان بر استقلال اقتصادي و ايجاد کارخانه و شرکت و انجام امور عام‏المنفعه نظير ايجاد بيمارستان که در مقابل فعاليتهاي تبليغي مسيحيان که در قالب امور بهداشتي و پزشکي انجام مي‏دادند انجام شد و سرپرستي يتيمان و... نشان مي‏دهد که عملاً با استعمار مبارزه مي‏کردند و براي توسعه طرح داشتند و اين براي استعمار خطرناک بود. توجه ايشان به لزوم توسعه و فراهم آوردن امکانات نشان مي‏دهد که هم ضرورت زمان را درک مي‏کرد و هم آينده‏نگر بود. و بهتر است که در اين برنامه به اين امور هم توجه کنيد.
 
اين آقايان مسجدشاهي‏ها يعني مرحوم حاج‏آقا نورالله، آقا نجفي و مرحوم ثقهْ‌الاسلام در امر به معروف و نهي از منکر و غمخواري جامعه نيز بسيار کوشا بودند و براي حفظ حيثيت اسلام اينان مردان بااراده و باتصميمي بودند و تسليم نمي‏شدند. در قضيه تحريم تنباکو نيز اينها پيشقدم بودند و ابتدا تحريم تنباکو به همت مرحوم ثقهْ‌الاسلام و برادرانش از اصفهان شروع شد. مرحوم والد بنده نقل مي‏کردند که از تهران فشار مي‏آوردند که تحريم بايد در اصفهان لغو شود و ظل‏السلطان مرحوم حاج شيخ محمدعلي ثقهْ‌الاسلام برادر مرحوم حاج‏آقا نورالله را احضار کرد و به ايشان اهانت زيادي کرد، پس از ملاقات مرحوم والد بنده با مرحوم آقا نجفي، ثقهًْ‌الاسلام را ديدند و پرسيدند چه شد و ايشان پاسخ داد همش توهين، همش تهديد. اما آنها در مقابل تهديدات تسليم نشدند و کار به جايي رسيد که مرحوم ميرزاي شيرازي آن حکم کوبنده را صادر کرد. نسبت به مستشارهاي خارجي و مسلط شدن آنها بر مسلمين حساس بودند و نسبت به تسلط اجانب بر امور کشور و به دست گرفتن امور توسط آنها خيلي حساس بودند. در کنار مبارزه با استعمار و عوامل اجنبي ظلم‏ستيز نيز بودند و در مقابل افرادي نظير ظل‏السلطان مي‏ايستادند و وجودشان مانع از اين بود که آنها هر کاري دلشان مي‏خواهد انجام دهند. در دورة رضاخان نيز مرحوم حاج‏آقا نورالله به خوبي پي بردند که استعمار و عوامل آنها نظير رضاخان، تيمورتاش، داور، سردار اسعد بختياري که بويي از ديانت نبرده بودند درصدد نابودي اسلام و شعائر ديني هستند. گذشت زمان و انتشار اسناد نشان داد که اينها عوامل استعمار بودند. آن موقع هم اين مسائل از اروپا و دشمنان اسلام نشأت مي‏گرفت که توسط رضاخان و مصطفي کمال‏پاشا مسائلي نظير کشف حجاب و ... تعقيب مي‏شد. حالا هم ما مي‏بينيم شيراک و صدراعظم آلمان و ديگران اين‏گونه با حجاب مخالفت مي‏کنند. اينها با اين مسئله که مسلمانان هويت ديني خود را حفظ کنند مخالفند از اين جهت است که با حجاب تا اين اندازه مخالفت مي‏کنند. مي‏گويند حجاب نشانة اسلام است و اسباب تبليغ اسلام مي‏شود لذا نبايد باشد. سياست‏هاي اتحاد لباس و کشف حجاب و کلاه پهلوي هم منطبق با همين سياست کلي بود که ظاهر جوامع مسلمان را تغيير بدهند و غربي کنند. عمق اين برنامه‏ها را حاج‏آقا نورالله متوجه شد و به مقابله با آن پرداخت و فضا طوري بود که غير از ايشان، هم کس ديگري نمي‏توانست به مقابله با رضاخان برود.
 
حضرت آيت‏الله صافي لطفا درباره مقام علمي شهيد حاج‏آقا نورالله اصفهاني هم اگر مطالبي به نظر مبارکتان مي‏رسد بفرماييد: مرحوم حاج‏آقا نورالله مقام علمي والايي داشت. البته اين مقام علمي تحت‏الشعاع جايگاه سياسي ايشان قرار گرفته و کمتر درباره آن بحث مي‏شود. حاج‏آقا نورالله از شاگردهاي مرحوم آخوندخراساني بودند که بسيار نيز مورد احترام ايشان قرار داشتند و از شخصيت‏هايي بود که مرحوم آخوند روي ايشان خيلي خيلي حساب مي‏کرد. مرحوم آقاسيد جمال‏الدين گلپايگاني نقل مي‏کردند که در يکي از سفرهايي که مرحوم حاج‏آقا نورالله به نجف داشتند مرحوم آخوندخراساني علما و فقها را به استقبال ايشان فرستاد و استقبال باشکوهي از ايشان در نجف به عمل آمد. علاوه بر اين مناعت طبعي مثال‏زدني هم داشتند. مرحوم آقاسيد جمال‏الدين گلپايگاني مي‏گفتند در مقطعي روس‏ها کليه اموال ايشان را مصادره کردند اما پس از مدتي پس دادند. من به ايشان گفتم الحمدالله، خدا را شکر مي‏کنم که اموال شما را پس دادند. گفتند نه از گرفتنش غصه خوردم و ناراحت شدم و نه از پس دادن آن خوشحال شدم. خدا ان‏شاءالله بر علو درجاتشان بيفزايد. وقتي مرحوم حاج‏آقا نورالله از دنيا رفت در شهرهاي ايران عزا برپا شد. در گلپايگان ما هيئت به راه افتاد و والد ما هم شعرهايي گفته بودند که دسته‏ها مي‏خواندند. در آن زمان در تهران نيز مرحوم حاج ابوالقاسم امام جمعه وفات کرده بودند و والد ما سروده‏اي داشتند.
 
از يک طرف به تهران خلقي به غصه اندر     از يک طرف به قم بين غوغاي روز محشر


خداوند آن بزرگواران را بيامرزد و شما را هم در اين راه بزرگ توفيق دهد.

 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org