در ابتدا ضمن تشکر از فرصتي که در اختيار ما قرار داديد؛ با توجه به اينکه مرداد ماه 1384 مصادف با هشتادمين سالگرد شهادت آيتالله حاجآقا نورالله نجفي اصفهاني ميباشد و به همين مناسبت انشاءالله همايشي جهت تبيين آراء و افکار و مبارزات ايشان برپا خواهد شد از محضر حضرتعالي تقاضا داريم از آن مجاهد بزرگ براي خوانندگان ما بفرماييد.
بسمالله الرحمن الرحيم ـ اين اقدام بسيار مفيدي است که در جهت معرفي شخصيت عالم بزرگي نظير مرحوم آيتالله حاجآقا نورالله اصفهاني رحمهْالله عليه انشاءالله برخواهيد داشت. جايگاه و موقعيت ايشان در تاريخ معاصر و حرکت ايشان در آن زمان بسيار حائز اهميت بود. شرايط آن روزگار بسيار سخت و قيام در مقابل ديکتاتوري و خشونت غيرقابل تصور رضاخان مشکل بود. اوضاع و احوال باتوجه به تبليغاتي که به نفع رضاخان شده بود و وضعيتي که جامعه ما پس از مشروطيت دچار آن شده بود اصلاً مساعد نبود. شرح ماجراي روي کار آمدن رضاخان توسط انگليسيها بسيار طولاني خواهد شد. اما وي با تکيه بر تبليغات گسترده اينگونه وانمود کرد که ميخواهد مملکت را از هرج و مرج پس از مشروطيت نجات بدهد و براي فريب افکار عمومي در لباس اسلامخواهي ظاهر شد و با حرکت کردن در جلوي دستههاي عزاداري عده زيادي را فريب داد. مردم هم از ناامنيهاي پس از مشروطه خسته شده بودند و ميخواستند کسي به اوضاع سروسامان بدهد. البته مردم نميدانستند که پشت ناامنيها خود انگليسيها قرار دارند. اگر انگليسيها مداخله نميکردند امنيت در ايران برقرار ميشد و نيازي به رضاخان نبود، اما آنها ناامني را مقدمهاي کردند براي ايجاد ديکتاتوري نظامي در ايران نظير آنچه مصطفي کمال در ترکيه ايجاد کرد. به هر حال پس از استقرار رضاخان بر اريکه قدرت وي مدتي سعي کرد با فريب دادن مردم و رجال کارهاي خود را پيش ببرد. با خلع قاجاريه و رسيدن رضاخان به پادشاهي وي ديگر ضرورتي براي پنهان کردن اهداف و اميال دينستيزانه احساس نميکرد و دست به اقداماتي زد که اساس اسلام و استقلال ايران را تهديد ميکرد.
در چنين شرايطي مرحوم حاجآقا نورالله با هوشياري و درايت متوجه شد که سرانجام اقدامات رضاشاه چه تأثيرات مخربي براي ايران و اسلام در پي خواهد داشت. قيام حاجآقا نورالله در چنين شرايط سختي صورت گرفت و ابتدا هم موفق شد و پهلوي تسليم شد ولي بعد ايشان را شهيد کرد. مرحوم حاجآقا نورالله شخصيت فوقالعادهاي بود که علاوه بر جنبههاي فرهنگي ـ سياسي به مسائل اقتصادي و مبارزه عملي با استعمار هم توجه داشت. تأکيد ايشان بر استقلال اقتصادي و ايجاد کارخانه و شرکت و انجام امور عامالمنفعه نظير ايجاد بيمارستان که در مقابل فعاليتهاي تبليغي مسيحيان که در قالب امور بهداشتي و پزشکي انجام ميدادند انجام شد و سرپرستي يتيمان و... نشان ميدهد که عملاً با استعمار مبارزه ميکردند و براي توسعه طرح داشتند و اين براي استعمار خطرناک بود. توجه ايشان به لزوم توسعه و فراهم آوردن امکانات نشان ميدهد که هم ضرورت زمان را درک ميکرد و هم آيندهنگر بود. و بهتر است که در اين برنامه به اين امور هم توجه کنيد.
اين آقايان مسجدشاهيها يعني مرحوم حاجآقا نورالله، آقا نجفي و مرحوم ثقهْالاسلام در امر به معروف و نهي از منکر و غمخواري جامعه نيز بسيار کوشا بودند و براي حفظ حيثيت اسلام اينان مردان بااراده و باتصميمي بودند و تسليم نميشدند. در قضيه تحريم تنباکو نيز اينها پيشقدم بودند و ابتدا تحريم تنباکو به همت مرحوم ثقهْالاسلام و برادرانش از اصفهان شروع شد. مرحوم والد بنده نقل ميکردند که از تهران فشار ميآوردند که تحريم بايد در اصفهان لغو شود و ظلالسلطان مرحوم حاج شيخ محمدعلي ثقهْالاسلام برادر مرحوم حاجآقا نورالله را احضار کرد و به ايشان اهانت زيادي کرد، پس از ملاقات مرحوم والد بنده با مرحوم آقا نجفي، ثقهًْالاسلام را ديدند و پرسيدند چه شد و ايشان پاسخ داد همش توهين، همش تهديد. اما آنها در مقابل تهديدات تسليم نشدند و کار به جايي رسيد که مرحوم ميرزاي شيرازي آن حکم کوبنده را صادر کرد. نسبت به مستشارهاي خارجي و مسلط شدن آنها بر مسلمين حساس بودند و نسبت به تسلط اجانب بر امور کشور و به دست گرفتن امور توسط آنها خيلي حساس بودند. در کنار مبارزه با استعمار و عوامل اجنبي ظلمستيز نيز بودند و در مقابل افرادي نظير ظلالسلطان ميايستادند و وجودشان مانع از اين بود که آنها هر کاري دلشان ميخواهد انجام دهند. در دورة رضاخان نيز مرحوم حاجآقا نورالله به خوبي پي بردند که استعمار و عوامل آنها نظير رضاخان، تيمورتاش، داور، سردار اسعد بختياري که بويي از ديانت نبرده بودند درصدد نابودي اسلام و شعائر ديني هستند. گذشت زمان و انتشار اسناد نشان داد که اينها عوامل استعمار بودند. آن موقع هم اين مسائل از اروپا و دشمنان اسلام نشأت ميگرفت که توسط رضاخان و مصطفي کمالپاشا مسائلي نظير کشف حجاب و ... تعقيب ميشد. حالا هم ما ميبينيم شيراک و صدراعظم آلمان و ديگران اينگونه با حجاب مخالفت ميکنند. اينها با اين مسئله که مسلمانان هويت ديني خود را حفظ کنند مخالفند از اين جهت است که با حجاب تا اين اندازه مخالفت ميکنند. ميگويند حجاب نشانة اسلام است و اسباب تبليغ اسلام ميشود لذا نبايد باشد. سياستهاي اتحاد لباس و کشف حجاب و کلاه پهلوي هم منطبق با همين سياست کلي بود که ظاهر جوامع مسلمان را تغيير بدهند و غربي کنند. عمق اين برنامهها را حاجآقا نورالله متوجه شد و به مقابله با آن پرداخت و فضا طوري بود که غير از ايشان، هم کس ديگري نميتوانست به مقابله با رضاخان برود.
حضرت آيتالله صافي لطفا درباره مقام علمي شهيد حاجآقا نورالله اصفهاني هم اگر مطالبي به نظر مبارکتان ميرسد بفرماييد: مرحوم حاجآقا نورالله مقام علمي والايي داشت. البته اين مقام علمي تحتالشعاع جايگاه سياسي ايشان قرار گرفته و کمتر درباره آن بحث ميشود. حاجآقا نورالله از شاگردهاي مرحوم آخوندخراساني بودند که بسيار نيز مورد احترام ايشان قرار داشتند و از شخصيتهايي بود که مرحوم آخوند روي ايشان خيلي خيلي حساب ميکرد. مرحوم آقاسيد جمالالدين گلپايگاني نقل ميکردند که در يکي از سفرهايي که مرحوم حاجآقا نورالله به نجف داشتند مرحوم آخوندخراساني علما و فقها را به استقبال ايشان فرستاد و استقبال باشکوهي از ايشان در نجف به عمل آمد. علاوه بر اين مناعت طبعي مثالزدني هم داشتند. مرحوم آقاسيد جمالالدين گلپايگاني ميگفتند در مقطعي روسها کليه اموال ايشان را مصادره کردند اما پس از مدتي پس دادند. من به ايشان گفتم الحمدالله، خدا را شکر ميکنم که اموال شما را پس دادند. گفتند نه از گرفتنش غصه خوردم و ناراحت شدم و نه از پس دادن آن خوشحال شدم. خدا انشاءالله بر علو درجاتشان بيفزايد. وقتي مرحوم حاجآقا نورالله از دنيا رفت در شهرهاي ايران عزا برپا شد. در گلپايگان ما هيئت به راه افتاد و والد ما هم شعرهايي گفته بودند که دستهها ميخواندند. در آن زمان در تهران نيز مرحوم حاج ابوالقاسم امام جمعه وفات کرده بودند و والد ما سرودهاي داشتند.
از يک طرف به تهران خلقي به غصه اندر از يک طرف به قم بين غوغاي روز محشر
خداوند آن بزرگواران را بيامرزد و شما را هم در اين راه بزرگ توفيق دهد.