ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» مقالات » چرا مشروطيت و كدامين مشروطه؟

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

138

غزه در آتش و خون

 

 

رقص چوبها به مناسبت کودتای 28 مرداد

 

 

پیشینه فرش

 

 

زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران
مطیع ترین وزیر امور خارجه ایران
سهم  ساواک در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
محمد باقرخان تنگستانی

اخبارNEWS

فروشگاه مجازي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران افتتاح شد  |+| بزودی آغاز به کار وب سايت جديد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

چرا مشروطيت و كدامين مشروطه؟ 

 

 

نهضت مشروطيت، حركتي بزرگ و مبتني بر آرمان‏هاي ديني و ملي ايرانيان بود كه توسط علما رهبري و با حمايت مردم به انجام رسيد. آشنايي با ديدگاههاي رهبران مشروطه ما را به مباني مشروطه ايراني آگاه مي‏سازد. در اينجا متن نامه حاج‏آقا نورالله نجفي‏اصفهاني را به حجهْ‌الاسلام ميرزا ابراهيم شيرازي مجتهد بزرگ شيراز با هم مي‏خوانيم. اين نامه ضمن روشن نمودن مواضع حاج‏آقا نورالله نسبت به مشروطيت و اوضاع ايران تلاش آن روح آزاده در تشويق ديگر علما به حمايت از مشروطيت را نيز آشكار مي‏سازد.
 
«رقيمه حضرت مستطاب حجت‏الاسلام بندگان حاجي آقا نورالله ثقهْ‌الاسلام سلمه‏الله تعالي»
 
به بندگان حضرت مستطاب حجت‏الاسلام آقا ميرزا ابراهيم مجتهد شيرازي سلمه‏الله تعالي
به عرض مي‏رساند مدتي بود گزارش حالات شرافت دلالات حضرتعالي را به توسط مرقومات اطلاعي نداشتم. ولي از هر عابر و وافدما خطرت من نحوكم نسمهْالا تمسكت به اذبالهااين ايام كه محترم رقيمه كريمه به توسط جناب مستطاب آقاي حاجي شيخ علي بابا سلمه‏الله زيارت شد. ايشان را خواستم و خصوصيات حالات را پرسيدم و خيلي از مراحم كامله امتناناتي داشتند. اما غريب آن است اين وقايع حادثه را مي‏گفتند ابدا آنجا آثاري ظاهر نشده. و با وجود مثل حضرتعالي بزرگواري اهالي فارس كه اول مصدر غيرت و فتوت شدند و بر عامه اسلاميان معني مردانگي و ثبات را خاطرنشان كردند و به واسطه تظلمات و پاداري آنها مردم دارالخلافه به شور شورا افتادند و اين نور نعمت شريعت و تمدن و ملت پرستي و دين داري و معدلت و مساوات و اتحاد دولت و ملت و اتحاد كلمه آفاق را روشن كرد و بر اقطار ايران كه ظلمات جهل بصائر و ابصار را پوشانده بود، مبرهن و آشكارا نموده كه غير از ظلم و نفاق چيزي ديگر هست كه نامش عدل و انفاق باشد. و بعد از آنكه ديگر اثري از اسلام و اسلاميان و دين و ايمان و عجم و ايران نمانده. و روح خلايق كه ثروت و صنعت و امنيت باشد هم از ميان رفته و خلق گدا و فاني و مصرف شده و دول خارجه اين ساعت و لقمه لمحه را نزديك بود فرو برند. و اسمي از دين و ملت محمدي صلّي‏الله عليه و سلم ـ باقي نگذارند. بحمدالله دست غيب آمد و برسينه نامحرم زد.
 
نظر عنايت الهي و شفاعت حضرت حجت‏اللهي واسطه وسيله اعلاي لواي بحمده شريعت گرديد. مردم عراق و آذربايجان به يك زبان مجلس شوراي ملي خواستند. و قلم مبارك اعلي‏حضرت شهرياري خلدالله تعالي ملكه مرآت تجلي حقايق گرديده، ملهم شدند براي تسجيل و اثبات اين امر و به اختيار خود سعي و جهد فرمودند. و نام بزرگشان را در قرون و اعصار و ممالك و امصار به اعلي مدارج بزرگواري باقي گذاردند. ملاحظه بفرماييد محاسن مجلس شوراي ملي و مشروطيت را به هزار كتاب نمي‏توان گنجاند. و از بدو اسلام كه معدودي اعراب بيش ايمان نياورده بودند، به همين ترتيب شورا و مشروطيت كه اساس دين ما بر آن است، در ظرف ده بيست سال قصور قياصره و كنوز اكاسره را دارا شدند. نور اسلام در تمام روي زمين ساطع گرديد. و اگر معاويه آن تيغ خلاف را در بين مسلمين نينداخته بود، تا ده سال ديگر متنفسي نمي‏ماند، جز آنكه اسلام اختيار مي‏نمود. باري فعلاً مختصري از منافع آن را عرضه مي‏دارم تا بعد به تفصيل جسارت شود:
 
اول ـ سابقا در مقابل دول خارجه كه دندان طمع تيز نموده بودند، اعلي‏حضرت ظل‏اللهي چند فوجي معدود بي‏استعدادي بيش نداشتند. اما امروز بحمدالله سي كرور لشكر مستعد متفق مجاهد در مقابل مي‏توانند بنمايانند. يعني مجموع ملت محامي و مدافع خواهند بود.
 
ثانيا ـ قبل از اين اوقات دولت در معارضه ملت و ملت در مقاومت با دولت مي‏گذشت.و هر دو به تضارع يكديگر را ضعيف نموده و دشمنان خارجي هر دو را مقهور و مأكول مي‏نمودند. امروز هر دو هم پشت يكديگر شده، دزد بيروني را از خانه مي‏دوانند. ملاحظه بفرماييد اگر دزدي به خانه فرود آيد كه همه خواب باشند، كسي هم اگر بيدار شده از ضعف حركت ننمايد، جز آن است همه متاع خانه را به غارت و آنها را به قتل مي‏رساند. ولي اگر همه از خواب بيدار و معاضد باشند، دزد وارد نمي‏شود و اگر هم وارد شده ، فوراًبيرون مي‏رود، خجل و منفعل.
 
ثالثا ـ مسلم است در اصلاح مقاصد و ترقيات ملت و دولت هزار رأي مستقيم كه منتخب و منعقد از ده كرور آراء مخلوق باشد، بهتر است از يك رأي مبتلا و اسير در دست اهواي فاسده و اغراض باطله و دوست گذاري و دشمن نوازي كه تمام اوقات خود را اگر به حفظ خود بپردازد مكفي نيست چه رسد ملت و مملكتي را نگاهدارد.
 
رابعا ـ وقتي اختيار امور و احكام و آراء در دست يك نفر باشد، اختيار مطلق را آنچه موجب مخاطرات و مهلك ممالك اسلامي باشد باكي ندارد؛ زيرا رقيبي در مقابل نمي‏بيند و خود را فعال مايشاء مي‏داند. مثل سابقين براي جلب نفع شخصي، دين و ايمان و ناموس و دولت و ثروت خلايق را به باد مي‏دهد. و به رشوه كه از داخله و خارجي مي‏گيرد، مخلوق را فاني صرف مي‏نمايد. اما وقتي مجلس وكلاي و جماعت باشد چون فرد فرد مجلس مراقب يكديگر هستند ممكن نيست ديگر به رشوه و ملاحظه و اغراض فاسده كسي خيانتي در دين و دولت كند. فلان وزير درياي خزر را نگويد يك قاشق آب گنديده چه قابل است بخشيديم . ديگر «مرو» و «سرخس» را قمار شب و خمار صبح به‏باد ندهد و هكذا.
 
خامسا ـ هر روز از اين جمعيت آراء براي اصلاح فاسدي مسلم است، بدعتي را رفع مي‏نمايند و سنتي را وضع مي‏كنند. و تجارت و زراعت و فلاحت و صناعت ايران را رواج مي‏دهند. و سالي صد كرور مكنت اين خلق گدا را كه خارجه مي‏برد، به ترويج صنايع داخله نخواهند گذارد، بيرون برود. بلكه عوض صد كرور هم هر ساله از خارج به داخل مي‏آورند. به علاوه كشف معادن و اصلاح طرق و ابداع كارخانجات خواهد شد. امور زندگي و مسافرت و تجارت خيلي آسان و اين مردم كه نصف آنها به گدايي مي‏گذرانند، همه داراي شغل و كار و تموّل مي‏شوند. و مثل ساير ممالك گدا اكسير خواهد شد.
 
ششم ـ سابقا اشخاص كه واسطه حلّ و عقد امور بودند، محض نفع شخصي خود دولت را از ملت منزجر و بري ساخته و ملت را از دولت ترسانده و به اصطلاح آب را گل مي‏نمودند، ماهي بگيرند. و فايده‏اي از اين رهگذر مي‏بردند كه رعايا را كرورها خراب نمايند تا خانه خود را آباد كنند. ولي امروزه وكلاي مجلس موظف به وظايف ملت هستند و مي‏دانند اگر خيانتي به موكلين خود بنمايند هم معزول و هم بدنام مي‏شوند حتي‏المقدور سعي در آبادي ملت و مملكت و رعيت خواهند نمود.
 
هفتم ـ قبل از اين اركان دولت خود را در اين في‏الواقع عاريه نشين و موقتي مي‏دانستند و اطمينان به ثبات و دوام سكونت خويش نداشتند. و تصور مي‏نمودند عنقريب از ملكيت و يد آنها خارج مي‏شود. لهذا هر چه مقدورشان بود از سنگ و چوب بنيان خانه كنده و بريده و مي‏بريدند؛ كه اين نتيجه عاجل است و واقعا خانه خود را به دست خود خراب مي‏نمودند. امروز مي‏فهمند اين خانه ملك طلق ابدي خودشان است، لابد سعي در آبادي و تعمير آن خواهند فرمود.
 
هشتم ـ كارگزاران ايالات سابقه چون اختيار امور را به دست يك نفر مي‏ديدند، بستگي و روابط خود را با آن يك نفر حتي‏المقدور محكم مي‏نموده و در محل فرمانفرمايي خود هرچه اداره مي‏كردند، مي‏بردند و مي‏خوردند و ظلم جاري بود، و مطمئن بودند از مؤاخذه. زيرا وقتي هزار يك اعمال آنها بعد از عمري به گوش آن يك نفر وزير مي‏رسيد، او را به تعارف و هديه مختصري راضي و ساكت مي‏نمود. ولي وقتي مجلس وكلا باشد، هر ساعت خبر اعمال كارگزاران ايالات كوچك اقصي بلاد و قراء هم به عرض مجلس خواهد رسيد. و ديگر زبان دويست نفر و پانصد نفر را محالِ عادي است به رشوه ببندند. و باب ظلم بالطبع مسدود خواهد شد.
 
نهم ـ غالب تنزلات اين مدت ما از نا امني بود كه فلان تاجر يا زارع يا صاحب پول يا صاحب علم يا هنر آنچه را داشت، از خوف رؤساي دولت و متقلبين مملكت مكتوم مي‏داشت. و چه ثروتها بيكار و بي‏فايده اندك اندك از مايه خورده و تلف مي‏شد. ولي امروز كه تأمين داده خواهد شد، هر كس آنچه مال و هنر دارد به كار انداخته، روزبه‏روز در نما و تزايد مي‏شود. اين را مخصوص نمايم كه فرضا مثل سابق نخواهد بود كه از شخص اول دولت تا ادني طبقه خلايق آنچه داشته باشند، به بانكهاي خارجه بدهند و از ايران بيرون نمايند. و اصل و نفع آن را ديگران بخورند و در دست آنها جز كاغذي نباشد. نقاشي به خط فرنگي كه يك صندوق از آن كاغذها را به ما بدهند و مملكت را تصاحب نمايند. و چه تلفات و اتلافات در ميان خواهند بود. بلكه امروزه كه تأمين حاصل شده، اگر افراد رعيت نفري بيست تومان هم روي هم گذارند، پانصد كرور پول خدا مي‏داند در ايران چه خرابيها آباد، و چه تجارتها وسيع ، چه صنايع داير، چه معادن كشف، چه ابواب خارجي مسدود و طرق نفع مفتوح خواهد شد. يا در هر بلدي شايد بيست هزار نفر هستند كه اوقات عمرشان را صرف اين مي‏نمايند براي حفظ خود يا بردن مال ديگري سالي را مراقب باشند، تا يك روز در كوچه فلان امير را ببينند، تعظيمي كنند، به اين نحو تلف عمر عزيز مي‏نمايند. ولي وقتي تأمين شد، دنبال آن مي‏روند براي شغلي و صنعتي پيش گيرند و درستكاري جلوه دهند و ترقي بدهند خود و ابناء وطن خود را. مكنتي به راه حسابي زياد نمايند و معرفتي كامل كنند.
 
دهم ـ دول بزرگ خارجه تمام همتشان را صرف مي‏نمايند جهت جامعي براي اتحاد كلمه و اتفاق آراي رعاياي خود تحصيل نمايند. بعد از كرورها تجربت و حك و اصلاح وطن را كه امر اعتباري است، جسته‏اند و چه اندازه حبّ وطن را در انظار عظيم نموده و مي‏دهند، شهيد وطن را به نام نيك ابدي مي‏ستايند. و علت آن است كه اولاً: آنها چندان ثبات و قوامي در دين خود ندارند و اهميتي به‏دين و مذهب نمي‏دهند، مابين خودشان. ثانيا: در مملكت آنها اديان مختلف و مذاهب متشتته از گبر و يهود و بت پرست و نصاري و غير... بسيار است. هرگاه دين را مصدر نمايند، به اختلاف مذاهب اختلاف در امورشان پيدا خواهد شد، كلمه متفقه جمعي نمي‏شود. ولي ايران كه نعمت خداداد دارد و تمام به يك دين هستند و قوامي هم دارند و كتابي مثل قرآن و احكام منقي از شرع مطهر در دست، اگر اين مشروطيت و مجلس شوراي ملي كاملاً جاري گردد و ميزان شرع پيش آيد، دولت و ملت ايران طفلي است يك شبه ره صد ساله مي‏رود. ترقي را به جايي مي‏رساند كه هزار سال ديگر خارجه آرزوي آن را به گور خواهند برد. باري مجال بيش از اين ندارم (تلك عشرهْ كامله)، متوقعم به وصول عريضه حضرت عالي هم زودتر در صدد تشكيل مجلس و انتخاب منتخبين برآمده كه از ديگران عقب نيفتيد.»
عبدالراجي نورالله بن محمدباقر

 




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org