فاطمه معزي
احمد آرامش در سال 1287ش در يزد متولد شد. پس از پايان تحصيل در کالج آمريکاييها مدتي کوتاه در شرکت نفت انگليس و ايران در آبادان به کار مشغول شد. پس از بازگشت به تهران به استخدام وزارت طرق و شوارع درآمد و تا سال 1320 در اين وزارتخانه ماندگار شد و پس از اشغال کشور توسط متفقين او تقاضاي انتقال خود را به وزارت دارايي داد و سپس به وزارت بازرگاني و پيشه و هنر منتقل شد. با روي کار آمدن دولت قوامالسلطنه او که باب دوستي با قوام را از سالها قبل گشوده بود به معاونت وزارت بازرگاني و پيشه و هنر ارتقاء يافت. قوامالسلطنه براي سامان دادن به وضعيت اقتصادي از سويي و براي مقابله با تبليغات شوراي متحده کارگري، شوراي عالي اقتصاد و شوراي عالي کار را تشکيل داد که احمد آرامش در هر دو شورا عضويت داشت. پس از تشکيل حزب دمکرات ايران توسط قوامالسلطنه در تير ماه 1325، آرامش در دو کميسيون مالي و تشکيلات آن فعال شد.
در تير ماه 1325 اعتصاب کارگري بزرگي در جنوب کشور توسط کارگران شرکت نفت انگليس و ايران شکل گرفت که قوام هيئتي را براي مذاکره با کارگران روانة جنوب کرد. احمد آرامش نيز يکي از اعضاي هيئت بود. با روي کار آمدن دولت ائتلافي قوام و حزب توده ايرج اسکندري به وزارت پيشه و هنر منصوب شد و اولين اقدام وي برکناري آرامش از معاونت اين وزارتخانه به دليل صدور جواز فروش کالاهايي چون برنج، گندم و جو بود. منافع فروش اين جوازها به حزب دمکرات منتقل ميشد.
آرامش در حزب دمکرات تا مقام معاونت حزب ارتقاء يافت و مسئوليت شاخه جوانان حزب نيز برعهدة او گذاشته شد و سردبيري دو روزنامه حزب به نام ديپلمات و بهرام را نيز عهدهدار بود. آرامش با فروپاشي حزب دمکرات و برکناري قوام تا مدتي خانهنشين بود و به مقالهنويسي در نشريات ميپرداخت و اقدام ديگر وي انتشار يادداشتهاي قوامالسلطنه در مجله خواندنيها پس از مرگ قوام بود.
آرامش پس از کودتاي 28 مرداد در سال 1333 از سوي مجلسين به عضويت در هيئت نظارت سازمان برنامه درآمد و از همان زمان با حضور کارشناسان خارجي مخالفت خود را اعلام کرد. در سال 1334 گروه ترقيخواهان را بنا نهاد و اين گروه به مناسبتهاي مختلف اعلاميه صادر ميکرد و با حضور بيگانگان در کشور اعلام مخالفت ميکرد. آرامش همچنان به روزنامهنگاري ادامه ميداد و مواضع خود را در مقالاتي چون « در چهارراه خاورميانه» که در تهران مصور منتشر ميشد ابراز ميکرد. او در دورة نخستوزيري برادر همسرش، مهندس جعفر شريف امامي به سرپرستي سازمان برنامه منصوب شد و در جلسة مجلس شوراي ملي، سرپرست سابق سازمان برنامه، ابتهاج را به علت تخلفات متعدد محکوم کرد. مدت انتصاب وي در اين پست چندان طولاني نبود و در ارديبهشت 1340 با استعفاي دولت شريفامامي او نيز برکنار شد و از آن پس به صورت مخالف جدي حکومت شاه درآمد و با صدور اعلاميهها و بيانيهها مخالفتهاي خود را اظهار کرد تا سرانجام در سال 1344 به مدت 6 سال محبوس شد و سرانجام پس از تحمل شدايد فراوان در سال 1350 از زندان آزاد شد. آرامش سرانجام در سال 1352 به دست عوامل سازمان امنيت در پارک لاله (فرح) ترور شد و به قتل رسيد.