مظفر شاهدي
ساواک (سازمان اطلاعات امنيت کشور) که طي سالهاي 1335- 1357 فعاليت ميکرد، مهمترين و تأثيرگذارترين نيروي اطلاعاتي ـ امنيتي دوره سلطنت و حکومت محمدرضاشاه پهلوي محسوب ميشد. ساواک با حمايت و راهبري سيا و آمريکاييان تکوين يافته، شکل گرفت و تقريباَ به سرعت دامنه فعاليتهاي خود را در ايران و بسياري ديگر از نقاط جهان گسترش داد و بالأخص از اوايل دهه1340ش بدان سو روابط بسيار نزديکي با موساد دستگاه اطلاعات اسرائيل برقرار نمود که تا واپسين ماههاي عمر رژيم پهلوي روندي روزافزون پيدا کرد.
هر چند ادارات دهگانه ساواک فعاليتهاي اطلاعاتي، امنيتي، حفاظتي و حراستي گوناگوني در داخل و خارج از ايران انجام ميدادند، اما برخوردهاي خشن و غير انساني اداره کل سوم اين سازمان با مردم ايران از اقشار و گروههاي مختلف طي سالهاي سه دهه 1330 و1340و1350 نام اين سازمان را در رديف تبهکارترين سازمانهاي اطلاعاتي و امنيتي جهان جاودانه ساخت. و در واقع، هر چند غير دقيق، عملکرد و فعاليتهاي اداره کل سوم (امنيت داخلي) ديگر اقدامات و فعاليتهاي ساواک در ساير ادارات کل آن را تحتالشعاع قرار داد و هنوز هم که بيش از سه دهه از پايان فعاليت ساواک سپري ميشود عملکرد و گستره فعاليت همين اداره کل سوم براي مخاطبان فراواني که عمدتاَ از طريق اسناد منتشر شده در جريان آن قرار ميگيرند، ايجاد جاذبه و علاقه ميکند. و در واقع اکثريت اسنادي هم که تاکنون پيرامون فعاليت و عملکر ساواک منتشر و در اختيار مخاطبان از اقشار و گروههاي مختلف قرار گرفته است، به کارنامه همين اداره کل سوم مربوط ميشود.
ساواک در طول بيش از دو دهه فعاليت و طي رياست تيمور بختيار (1335-1340)، حسن پاکروان (1340ـ 1343)، نعمتالله نصيري (1343ـ 1357) و ناصر مقدم (خرداد 1357ـ بهمن1357) تحولات اداري ـ تشکيلاتي گوناگوني را پشت سر گذاشت و نيز در موضوع گزارشنويسي و طبقهبندي اسناد و مدارک تهيه شده در آن (و به طور مشخص اداره کل سوم) هم به لحاظ کیفی و هم کمّی تغییراتی ایجاد شد. هر چه از سالهاي نخست دهه 1340فاصله ميگرفت دامنه فعاليتهاي مراقبتي و کنترلکننده اين سازمان در ميان اقشار گوناگون مردم کشور که مستلزم توسعه گستره حداقل کمّي گزارشنويسي و بايگاني اسناد بود افزايش چشمگير و در عين حال روزافزون پيدا کرد. تقريباَ تمام رجال و گارگزاران مهم و درجه اول حاکميت و دولت در بخشهاي مختلف کشور که معمولاَ هم پستهاي سياسي، اداري حساس و کليدي داشتند و نيز اکثريت قريب به اتفاق درباريان مهم و خاندان سلطنتي و ديگر کساني از متنفذان و صاحبان قدرت و مکنت و ثروت و ديگر تاثيرگذاران در مجموعه امور حکومت و کشور، در ساواک (اداره کل سوم) داراي پروندههاي ريز و کلان طبقهبندي شده و عمدتاَ انفرادي بودند. و نيز تمام احزاب و گروههاي سياسي نزديک و وابسته به حکومت و دولت و نيز وزارتخانهها، سازمانهاي دولتي و غيردولتي که در شئون مختلف سياسي، اجتماعي، فرهنگي، اقتصادي و غيرو فعاليت ميکردند در ساواک پروندههاي محرمانه و طبقهبندي شده جداگانهاي داشتند. اما مهمترين بايگانيهاي اسناد طبقهبندي شده ساواک به مخالفان و منتقدان سياسي رژيم پهلوي در ميان اقشار گوناگون ملت ايران اختصاص داشت و عمده نيرو، وقت و امکانات ساواک (و عمدتاَ اداره کل سوم) هم مصروف مراقبت و کنترل و تحت تعقيب قرار دادن خيل عظيم مردم ايران ميشد.
تمام افراد و شخصيتهاي شناختهشدهتر مخالف حکومت در ميان احزاب و گروههاي سياسي اجتماعي و فرهنگي گوناگون در ساواک پروندههاي طبقهبندي شده انفرادي داشتند. براي تمام احزاب، گروهها و تشکلهاي سياسي مخالف و منتقد حکومت هم پروندههاي مجزايي تشکيل شده بود. تشکيل اين همه پروندههاي انفرادي و گروهي براي اقشار گوناگون مردم کشور در ميان موافقان و مخالفان حکومت که اساساَ به هدف اطلاع از آخرين تحولات و وضعيت حاکم بر سوژههاي هدف صورت عملي به خود ميگرفت مستلزم و نيازمند بهرهگيري از نيروهاي فراواني بود که از سوي آن سازمان مامور کسب خبر و ارائه گزارش به مقامات مافوق خود ميشدند.
هر چند مجموعه نيروهاي رسمي ساواک در تمام دواير دهگانه که در داخل و خارج از ايران فعاليت ميکردند بيش از پنج هزار تن نبود، با اين حال حتي در همان روزگار هم شايع بود که اين سازمان براي پيشبرد اهداف اطلاعاتي و امنيتي خود از همکاري دهها هزار تن از جاسوسان، مأموران و خبرچينان غير رسمي که در پوششهاي گوناگون فعاليت ميکردند بهرهمند است. حتي معروف بود، از سه تني که با يکديگر گفتوگو ميکنند حداقل يک نفر از آنان خبرچين ساواک است. هر چند در اين باره اغراق هم صورت گرفته است، اما واقعيت اين است که ساواک بالأخص در ميان افراد و گروههاي هدف و سوژههاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي مهم در اقصي نقاط ايران داراي مأموران و جاسوسان رسمي و غير رسمي بسندهاي بود که برحسب نوع و کيفيت مأموريتهای محوله در موارد گوناگون گزارشهاي معمولاً مکتوبی را از حوزه فعالیت خود براي مسؤولان امر در آن سازمان ارسال ميکردند. تقريباَ تمام اين گزارشهاي ارسالي توسط مقامات گوناگون در دواير مختلف اداره کل سوم ساواک مطالعه و مورد بررسي و ارزيابي قرار گرفته درجهبندي ميشد. حداقل دو و حداکثر پنج مقام گوناگون که با عناوين رمز: نظريه شنبه تا چهارشنبه مشخص ميشد، معرفي ميشدند پيرامون اطلاعات و اخبار کسب شده نظرات کارشناسانه ميدادند و به تبع آن اسناد و گزارشهاي تهيه شده از منابع گوناگون که البته اهداف و مقاصد مختلفي را نيز دنبال ميکرد بر حسب اهميت و اعتبار به محرمانه، خيلي محرمانه، سري و به کلي سري طبقهبندي ميشد. اما آنچه در اين ميان مهمتر مينمود درجه شناخت، دقت و وسواسي بود که از سوي مأموران، خبرچينان و جاسوسان پرشمار ساواک در فهم و انعکاس اين اخبار و گزارشها به کار گرفته ميشد.
جاسوسان و مأموران مطلعتر، آگاه به امور تر از حوزه فعاليت خود گزارشها و اخبار صحيح و دقيقتر و در عين حال کاملتري تهيه و براي آن سازمان ارسال ميکردند و هر چند اسناد بر جاي مانده از ساواک هنوز در زمره دقيقترين و مستندترين مدارک طبقهبندي شده و آرشيوي پيرامون مسائل گوناگون محسوب ميشود که در همان زمان هم کارشناسان آن سازمان در سطوح مختلف سعي ميکردند اسناد مکتسبه از منابع گوناگون را اعتبارسنجي کنند، با اين حال ترديد نميتوان کرد که در ميان صدها و بلکه هزاران سندي که ساواک پيرامون اشخاص و موضوعات مختلف جمعآوري و طبقهبندي کرده است مواردي از گزارشهاي اشتباه و غير واقع هم که عمدتاَ از کم اطلاعي و يا درک ناقص خبرچينان ناشي ميشد به ميان آن انبوه گسترده اسناد راه يافته است. به همين دليل نظير بسياري ديگر از اسناد و مدارک آرشيوي و محرمانه در سازمانها و مراکز اسنادي، اسناد و مدارک گرد آمده توسط ساواک هم لزوماَ بايد با نگاهي کارشناسانه و نقادانه مورد مطالعه، بررسي و ارزيابي قرار گيرد و به اصطلاح سره از ناسره تفکيک شود.
در مواردي پيشامد ميکرد که افرادي از (عمدتاَ) خبرچينان و جاسوسان غيررسمي ساواک به دلايل حب و بغضهاي شخصي، گروهي و غيره و گاه خواسته و يا ناخواسته گزارشهاي نه چندان صحيح و احياناَ سقيمي براي مقامات مافوق در آن سازمان ارسال میکردند و یا به دلایل سطح نازل فهم و درک خبرچينان و مأموران گزارشهاي ارسالي حالات سوژههاي تحت مراقبت و تعقيب را تمام و کمال منعکس نميکرد و يا حتي ممکن بود برداشت متفاوتي صورت گرفته باشد. با اين حال مواردي از اين دست معمولاَ چندان گسترده نميشد که در پروسهاي طولاني مسئولان امر در ساواک را گمراه کند.
از مهمترين ويژگيهاي عمده اسناد ساواک که بالاخص در انجام پژوهشها و تحقيقات تاريخي ـ سياسي بر اهميت آن ميافزايد، تهيه روزانه و گاه لحظه به لحظه اين اسناد و گزارشها توسط مأموران و خبرچينان آن سازمان است که ميتواند ميان پژوهشگران دقيق و داراي آگاهي کافي با سوژه مورد مطالعه ارتباطي بدون واسطه و شفاف ايجاد کند تا تصوير دقيقتري از فضاي مورد بررسي ترسيم نمايد. بالأخص پژوهشگران و محققاني که اسناد و مدارک بر جاي مانده از ساواک را دست مايه انجام تحقيقات تاريخي قرار ميدهند بايد اسناد فوق را با ديگر منابع آشکار و يا آرشيوي و طبقهبندي شده در ساير مراکز اسنادي و غيرو تلفيق و احياناَ مورد سنجش و ارزيابي قرار دهند. با تمامي اين احوال کماکان اسناد و مدارک بر جاي مانده از ساواک را تقريباً در رديف معتبرترين، قابل استفادهترين و محل وثوقترين منابع مطالعه، بررسي و ارزيابي تاريخ تحولات سياسي، اجتماعي و ... آن روزگار ميشناسيم.