
زنان در جامعه
زنان کارگر در ابتداي دوره مشرطيت
فاطمه معزي
در اين شماره موضوع مورد نظر براي زنان در جامعه موضوع زنان کارگر و استخدام آنان در کارخانههاي پيله کرم ابريشم يا نوغان در بارفروش قديم و بابل امروزي است. در اين گزارش شرحي از اقدامات حکام بارفروش در خصوص حضور زنان در کارخانه نوغان روايت شده و در نهايت يکي از عمّال حکومت به نام ناصرديوان متهم است که براي حضور زنان در اين کارخانهها از دو کارخانهدار نوغان رشوه دريافت کرده است. اخباري در اين خصوص و در اعتراض به وي در روزنامه حبلالمتين منتشر شد که ناصرديوان را به رد اتهامات و پاسخگويي به معترضين واداشت:
مازندران ـ سه سال قبل ميرزا محمدعلي مستوفي خواست از عمل نوقان فرنگيها چيزي دخل نمايد ضعيفهاي را به اسم رابطه بفرنگي به شهادت فراشان خود گرفته در ملاعام به جوال انداخته چوب زياد زده از وجودان خود شرم نکرده ضعيفه را متهم و شوهر آن از اين غصه بعد از يک ماه مرحوم شد. بعد به حکم شرع و عرف زنهاي مسلمه از کار نوقان ممنوع شدند.
در حکومت شاهزاده اعظامالسلطنه بنابر امر جناب آقازاده قرار شد زنهاي عفيفه هرگاه ميل دارند بروند از طرف حکومت و آقا دو نفر گماشته شود که اسباب اتهامي روي کار نيايد.
امسال حکومت به ميرزا ابوالقاسم عليآبادي داده شده جناب ناصرديوان وارد بارفروش شده به ايشان رسانيدند که از دستگاه نوقان فرنگيها سيصد تومان مداخل ميتوان کرد ملازم حکومت نزد فرنگيها رفته گفتند حکمران کمال مرحمت را با شما دارد زنهاي يهود را با اجرت زياد لازم نيست بياوريد مانع زنهاي مسلمه براي کار کسي نيست. پس از رفتن زنها به کارخانه حکايت تقي را بگير تقي را بگير شد مردها را گرفتند که زنهاي شما به خلاف حکم شرع و عرف سرکار فرنگي رفتهاند زياده از صد تومان از اين طرف مداخل شد. از آنطرف کار نوقان معطل ماند آخر هر کارخانه هفتاد و هشتاد تومان داد اجازه زنهاي مسلمه را گرفتند بار خود را بار و ناموس ملت را بر باد دادند و حال اينکه از طرف حضرت اشرف مشيرالدوله و جناب مستطاب آقاي شيخ کبير هم حکم قدغن صادر نموده بودند.1
مکتوب از بارفروش
اولا در بارفروش دو کارخانه پيله بيشتر ندارد که يکي متعلق به تجارتخانه مسيو استيونس انگليس است و ديگري متعلق به تجارتخانه واسيلي کوسيس تو فيلاکتس يوناني تبعه روس.
ثانيا ابدا همچه قذغني نبوده است که زنها نروند.
ثالثا حاکم به ملاحظه اينکه زنهاي جاهل مسلمه آنجا نرود و اسباب بدنامي نشود و مثل دو سنه ماضيه آن شرحي که در نامه مقدس در باب اتهام ميرزا محمدعلي حاکم آن سنه نوشته شده بود نشود. بدواً از رؤساي دو کارخانه پيله خواهش نمود که زنهاي جاهل شوهردار را به کارخانه خود راه ندهيد هر دو تجارتخانه هم اين خواهش را پذيرفتند و راه ندادند. و ديناري هم از فرنگيها مطالبه نکرده و ديناري هم نگرفتهاند. و حالا محض صدق اين مدعي در اين خصوص از دو کارخانه سوالي شده که صحت و سقم اين مطلب را جواب بدهند.
صورت سوال:
از تجارتخانه محترم جناب فخامت نصاب مسيو استيونس تبعه دولت فخيمه انگليس دام مجده سؤال مينمايد هذه السنه که دوستدار به نيابت حکومت بارفروش آمدهام در باب عملهجات زنانه که به کارخانه پيله سر کار به جهت پاک جور کردن پيله ميآمدند دوستار دوستانه خواهش نموده بودند که زنهايي جوان شوهردار را به واسطه عدم رضايت شوهر به کارخانه خودتان راه ندهيد تجارتخانه هم خواهش دوستانه را پذيرفتهاند و راه ندادهاند آيا در اين خصوص ديناري به دوستدار تعارف دادهايد و يا تعارفي از سرکار در اين خصوص خواستهام؟ خواهشمندم واقعه را مرقوم داريد.
صورت جواب:
چون جور نمودن پيله کار عملهجات زنانه است چنانچه در رشت هم مرسوم است که عملهجات زنانه پيله را جور ميکنند هذهالسنه به رسم معمولي سنوات ماضيه عملهجات زنانه به کارخانه تجارتخانه ميآمدند حضرتعالي غير از مطالب مرقومه درمتن قدغن نفرمودهايد و ديناري هم دراين باب نخواستهايد و چيزي داده نشده است. مطالب متن بيان واقع است.2
|
[61688- 275م]
کارخانه پيله کرم ابريشم در گيلان
|
|
_____________________________
1. روزنامه حبلالمتين. سال 14، شماره نهم، 9 شعبان 1324. ص 13-14 .
2. روزنامه حبلالمتين. سال 14، شماره 22، 28 ذي القعده 1324. ص 12-13.
