ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» نشريه الکترونيکي زنان » شماره ۲۰، اسناد

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

138

غزه در آتش و خون

 

 

رقص چوبها به مناسبت کودتای 28 مرداد

 

 

پیشینه فرش

 

 

زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران
مطیع ترین وزیر امور خارجه ایران
سهم  ساواک در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
محمد باقرخان تنگستانی

اخبارNEWS

فروشگاه مجازي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران افتتاح شد  |+| بزودی آغاز به کار وب سايت جديد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

شماره ۲۰، اسناد 

معرفي سند

وصيتنامه سرورالسلطنه حضرت عليا

 

آسيه آل احمد

 

در اين شماره وصيتنامه سرورالسلطنه ملقب به حضرت عليا، فرزند شاهزاده فيروزميرزا نصرت الدوله و همسر محبوب مظفرالدين شاه معرفي ميشود. حضرت عليا که به اداي امور ديني خود بسيار مقيد بود و حتي در اين مورد وسواس داشت با فوت دختر خود شکوه‌السلطنه به تنظيم وصيتنامه‌اي پرداخت. در اين وصيتنامه جزييات به دقت توضيح داده شده تا خيال حضرت عليا از بابت امور دنیوي و معنوي خود تا چند نسل آسوده باشد.

 

                                                         شيروخورشيد

                                                         وزارت عدليه

                                              ثبت اسناد واملاک کل مملکتي

                                                    ورقه معاملات متفرقه

                                                   نوع سند   وصيت نامه

                                   دفتر اسناد رسمي نمره بيست وهشت حوزه مرکز

 

[محل مهر] دفتر اسناد رسمي نمره 28                       [حاشيه] تمبر ظهر ورقه الصاق شد

 

چون حضرت عليه خانم حاجيه حضرت عليا دامت شوکتها صبيه مرحوم شاهزاده فيروز ميرزا نصرة‌الدوله در تواريخ سابقه بر تاريخ اين ورقه کليه دارائي و مايملک خود را از منقول و غيرمنقول و ملک و مستغل و ضياع و عقار و اثاث الدار و بالاخره انچه و هرچه که دارا و مالک بود في دون الانشاء بعنوان صلح و هبه منتقل و تمليک به اولاد و امجاد خود حضرتين عليتين خانم شکوه‌الدوله و خانم فخرالدوله و مرحومه سرورالملوک ملقبه به شکوه‌السلطنه و حضرت اقدس والا شاهزاده ناصرالدين ميرزا فرمود و به هر يک از ايشان قسمتي از ماليه خود را تخصيص داد و خاص کرد به اين معني که به هر يک از خواتين ثلث قسمتي از دارايي خود را بموجب مصالحه‌نامه‌هاي شرعيه جداگانه تمليک نمود و نسبت بحضرت اقدس والا ناصرالدين ميرزا بموجب اوراق مصالحه‌نامه‌هاي محضري شرعي و هبه‌نامه بخط خود قسمتهاي ديگري باو تمليک کرد خود را ازماليه دنيوي عاري و بري و تهي دست فرمود و پس از آن انتقالات مرحومه شکوه‌السلطنه برحمت ايزدي پيوست و حضرت عليه بما نسبت اختيار فسخي که در مصالحۀ با او داشت صلح او را فسخ نمود و مورد مصالحۀ او يعني آن قسمتي که بان مرحومه صلح شده بود و ازجملۀ آن سه دانگ از قريه پلائين و سه باب دکاکين بازارصندوقدار بمليکت خود حضرت عليه عودت کرد و اخيراً آن سه باب دکاکين بر اثر خرابي بلديه براي اتساع خيابان جبه‌خانه خراب و از بين رفت و فقط باقيمانده سه دانگ پلائين براي حضرتعليه يعني منحصر شد دارايي حضرتعليه بهمين سه دانگ پلائين لاغير چنانکه در حالت تحرير حضرت عليه تأکيداً و تسجيلاً اقرار و اعتراف نمود بر اينکه کليه دارائي و مايملک خود را درتواريخ متقدمه منتقل به دو خانم معزي اليهما و حضرت والا ناصرالدين ميرزا فرمود و بموجب اوراق جداگانه براي خود او مطلقاً از منقول وغيرمنقول و ملک و مستغل و اثاثيه و جواهرات و نقدينه و مطالبات و غيرها وغيرها هيچ نمانده و در اين تاريخ مالک هيچ چيز از ماليه  دنيويه نيست مگر همين سه دانگ پلائين که آن را هم براي اعاشۀ زمان حيوة خود و مصارف بعدالفوت خود گذارده است و در اين تاريخ حضرتعليه بموجب اين ورقه انشاء وصيت کرد و وصي شرعي خود قرار داد حضرت والاي معزي اليه را با حق در اين وصيت ناظر قرار داد حضرتين عليتين خانم شکوه‌الدوله و خانم فخرالدوله را که پس از آنکه حضرتعليه دعوت حق را لبيک گويد جنازۀ او را بفوريت غسل داده و کفن نمايند و بوسيله هر يک از آقايان علما که معتمد وصي معزي اليه باشد نماز بر آن گذارده و در صورت عدم مانع فوراً حمل بکربلاي معلي نمايند و در محلي که براي مقبره ايشان تهيه ميشود دفن [به علت تاخوردگي سند يک خط خوانده نمي‌شود] يک خادم مقبره [ناخوانا] چراغ مقبره را هم خوب ترتيب و محل را مرتب سازند و براي حمل جنازه و دفن [ناخوانا] هزار ريال و براي حقوق ساليانه قاري و خادم يکهزار و دويست ريال و براي چراغ ساختن مقبره هم يکهزار دويست ريال مقرر شده است و نيز مقرر داشت که مجلس ترحيم براي موصيه اقامه نمايند و مخارج آنرا پنجهزار ريال مقرر داشت و براي مخارج هفته و چله و سال هم پنجهزار ريال نيز مقررداشت که هشتاد سال صوم و صلوة براي موصيه معظمه استيجار نمايند از قراري دويست ريال با رعايت اينکه در هر مجلسي يک اذان و اقامه و در هر سالي چهار نماز آيات بخوانند و سالي يکصد و بيست ختم قران از قرارختمي ده ريال براي موصيه هديه کنند و سي و شش ختم هم براي مرحومه شکوه‌السلطنه از قرار ختمي ده ريال اما محل قرائت قران مرحومه شکوه‌السلطنه قم است و نيز مقرر داشت که هر ساله در دهه عاشورا [محرم] در قريه پلائين روضه‌خواني نمايند و شب عاشورا را هم اطعام و براي خرج اين روضه و اطعام در هر سال يکهزار و پانصد ريال مقرر داشت و محل اين مصارف هم عوايد سنواتي سه دانگ پلائين است که هر ساله وصي معزي‌اليه در تحت نظر دو خانم ناظر آن عوايد را استيفاء نموده بعد از وضع مخارج لازمه خود ملک از تعمير و [ناخوانا] و ماليات مصارف مزبوره را انجام نمايند و خداي متعال جل شانه را در هر حال حاضر و ناظر دانسته تخطي از آنچه موصيه مصلحت دانسته است ننمايند مگر مصرف حمل جنازه و ايام فاتحه و هفت و چله و سال که جمعا ًبيست هزار ريال است و برعهده شخص حضرت والا ناصرالدين ميرزا است که بوجه شرعي ذمه دارد و بموجب نوشته جداگانه ايشان که ضميمه اين ورقه است مديون و موظف بتاديه آن است و غير از اين بيست هزار ريال باقي مصارف محلش عايدات  سه دانگ پلائين است و با فرض اينکه بيست هزار ريال مزبور کافي براي مخارج حمل جنازه و ايام فاتحه هفت و چله و سال نشود بقيه آن را بايد حضرت والا قرض نموده مصارف مزبوره را انجام و بعد از عوايد سه دانگ مزبور [ناخوانا] بعدالفوت موصيه و اگر تکافو نکرد از عوايد سال دويم برداشته و قرض خود را ادا نمايد و خانم موصيه تاکيد و توصيه ميفرمايد که در صوم و صلوة او را وکذلک حمل جنازه را بکربلا در صورت عدم مانع در همان سال اول بعد از فوت موصيه انجام کنند و باقي معطوف بمرور سنواتي في حين فوت الموصيه الي الابد طبقه بعد طبقه و پس از صدور وصاياي مزبوره حضرت والا ناصرالدين ميرزا نيز قول وصيت و انجام وصايا از محل عوايد سه دانگ پلائين فرمود و چون مورد انجام وصاياي حضرتعليه عوايد سه دانگ پلائين است که دارائي منحصره حضرتعليه است بقضا ان الاشکال الشرعي و محصول [ناخوانا] و مصالحۀ شرعيه فرمودند حضرت عليه معزي اليها با حضرت والا شاهزاده ناصرالدين ميرزا بر تمليک سه دانگ مزبوراز قريه پلائين به نوابها [ناخوانا] که در ورقه مالکيت آن بنام خانم معزي اليها در تحت نمره 581 و قرار و در دفتراملاک 1-15 نمره 164 ثبت شده و حدود و مشخصات آنهم مطابق ورقه مالکيت است درمقابل مقدار [ناخوانا] ضمن العقود شرط شد بر حضرت والا  انجام امور مزبوره و معزي اليه هم قبول مصالحه و شروط مزبورنمود و بعلاوه به عنوان نذر شرعي بر خود لازم و واجب کرد که بايد سه دانگ مزبور را اداره براي انجام امور مصارف مزبور و در واقع بعنوان ثلث حضرتعليه مقرر داشته که الي الابد عين آن باقي بماند وعوايد آن درحيوة خانم موصيه بمصارف شخصي او و بعد فوتها بمصارف مقرره بعدالموت او برسد و از ماليه حضرت والا خارج است و زمامداري و توليت آنرا مادام حيوة موصيه با خود موصيه قرار داد و بعد از او بشخص خود  بنظارت خانم شکوه‌الدوله و خانم فخرالدوله و بعد از خود توليت را با خانم شکوه‌الدوله قرار داد و نظارت با خانم فخرالدوله و شاهزاده نصرالدين ميرزا فرزند ارجمند خود و بعد از شکوه‌الدوله بتوليت خانم فخرالدوله و با نظارت با نصرالدين ميرزا و بعد از خانم فخرالدوله توليت با نصرالدين ميرزا و نظارت با دختر اکبر از اولاد ذکور خانم فخرالدوله و بعد از نصرالدين ميرزا توليت اکبرذکور طبقه بعد طبقه و نظارت با دختر اکبراز ذکور فخرالدوله [ناخوانا] انقراض ذکور از ذکور ايشان توليت با ذکور از اناث نصرالدين ميرزا نظارت با ذکور از ذکور فخرالدوله تعاقب و تناسل و با انقراض ذکور و اناث و ذکور و اناث توليت راجع وصيت [ناخوانا] از فاميل پدري حضرت عليه موصيه که امور مرقومه را در هرعصري از اعصار انجام نمايند و تخلف از مرقومات در اين ورقه مورد لعن خداوند قهار و [ناخوانا] رسول و مبغوض موصيه خواهد بود و توضيحاً مرقوم ميشود که وصيتنامه حضرتعليه موصيه منحصر است بهمين وصيتنامه رسمي که مفاد آن لازم‌الاجراست و تمام وصيتنامه‌هاي ايشان که تاريخش قبل از تاريخ اين ورقه است باطل و از درجه اعتبار ساقط است و مورد هيچ اثري نيست و فقط بايد بموجب اينورقه رفتار شود والسلامُ علي من اتبع الهدي و خشي عواقب الروي و تحب في متابعة الهدي  و تحرير ذالک في شانزدهم جمادي الاخر يکهزاروسيصدوپنچاه ودو.

 

[حاشيه]:

مهر و امضاء حضرت عليا

 

(براي مشاهده سند کليک کنيد)




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org