ArticlesStatesmenWoman e-zineًRestorationAYAM contemporary Historical ReviewO.HistoryPublicationsViewpoints and untold eventswith caravan of history(doc)Foreign Policy StudiesNewsمصاحبهwith caravan of history(photo)conferences
» مقالات » 110 روز بحراني، بررسي اجمالي جنبش دانشجويي، 28 مرداد تا 16 آذر ۱۳۳۲

کلمات کليدی :
 همه کلمات
تک تک کلمات

 

نشریه الکترونیکی بهارستان

138

غزه در آتش و خون

 

 

رقص چوبها به مناسبت کودتای 28 مرداد

 

 

پیشینه فرش

 

 

زندگی و اقدامات لارنس آلمانی در ایران
مطیع ترین وزیر امور خارجه ایران
سهم  ساواک در شکل گیری و پیروزی انقلاب اسلامی
محمد باقرخان تنگستانی

اخبارNEWS

فروشگاه مجازي موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران افتتاح شد  |+| بزودی آغاز به کار وب سايت جديد موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران

Google

جوان و تاریخ

تاریخ و جلوه های عزاداری امام حسین(ع)در ایران با تکیه بر دوران صفویه

 

 

چند قطره خون برای آزادی

 

 

زندگی سیاسی و اجتماعی آیت الله العظمی حاج سید محمد تقی خوانساری

 

فصلنامه تاریخ معاصر 61-62

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 61-62

 

فصلنامه تاریخ معاصر 63

فصلنامه تاریخ معاصر ایران

شماره 63

کتابفروشی سرای تاریخ

Adobe Reader V 8.0

20.8 MB

 

110 روز بحراني، بررسي اجمالي جنبش دانشجويي، 28 مرداد تا 16 آذر ۱۳۳۲ 

درآمد

بدون ترديد کودتاي 28 مرداد 1332 سرآغاز فصل تازه اي در تاريخ سياسي معاصر ايران است که به سقوط دولت ملي دکتر مصدق و حاکميت خفقان شديد در جامعه انجاميد. با وقوع کودتا، دستگيري رجال سياسي، انحلال احزاب و تعطيلي بسياري از نشريات در دستور کار قرار گرفت. اما به رغم تضييقات و فشار دستگاه ديکتاتوري، از فرداي وقوع کودتا، مردم حتي يک روز نيز روند مخالفت با هيئت حاکمه را متوقف نکردند. در نوشتار حاضر موقعيت جنبش دانشجويي از 28 مرداد تا 16 آذر 1332 مورد بررسي قرار گرفته است، هر چند با محور قرار دادن نقش دانشجويان در 110 روز بحراني ياد شده، در حد بضاعت مزجاه و کاوش در مآخذ موجود سعي موجزي در تشريح جايگاه حائز اهميت آنان در آن برهه حساس به عمل آمده است.

 

فرصت حسيني

به نظر مي رسد نخستين نظاهرات آشکار دوره مورد بحث، پنج روز پس از کودتا در دانشگاه تهران در حمايت از دکتر مصدق و اعتراض به محاکمه او، دکتر شايگان و مهندسي رضوي انجام گرفته باشد. پس از آن در ايام عزاداري ماه محرم، تهران شاهد برپايي تظاهرات پرسروصداتري بود و در 4 محرم الحرام 1373ق/22 شهريورماه 1332ش، يعني بيست و پنج روز بعد از کودتا، در اعتراض به اقدامات سرکوبگرانه زمامداران کودتا، مقارن برپايي آيين سوگواري در چهارمين شب عزاداري حسيني، تظاهراتي سازماندهي گرديد و در جريان آن شعارهايي بر ضد سرلشکر زاهدي و در حمايت از دکتر مصدق سر داده شد. کانون تظاهرات بازار تهران بود و دامنه آن به مسجد شاه و سبزه ميدان کشيده شد.

 

چند روز بعد در 7 محرم/ 25 شهريور، تظاهرات گسترده تري برپا شد. تظاهرکنندگان دراين شب شعارهاي شديداللحني سردادند. تظاهرات يادشده با دخالت مأموران شهرباني و واحدهاي لشکر نظامي ضد شورش پايتخت سرکوب گرديد؛ هرچند فرونشاندن آتش اين غائله و سرکوب تظاهرکنندگان مانع از تداوم اعتراض هاي پراکنده و خودجوش مردمي بعدي نشد، به طوري که صبح روز عاشورا با استفاده از اوضاع آن روز، ضمن شبيه سازي تاريخي، پلاکاردهايي متضمن شعارهايي در اعتراض به حاکميت پهلوي دوم، همچنين شعارنويسي بر در و ديوار شهر بر ضد رژيم مستبد و خودکامه انجام گرفت.

 

16 مهر، پيش پرده 16 آذر

با آغاز سال تحصيلي و بازگشايي دانشگاه ها در مهرماه، بر اثر خيزش هاي مردمي و تحرکات دانشجويي، اوضاع سياسي رو به وخامت بيشتر نهاد. دانشجويان با راه اندازي تظاهرات، پخش اعلاميه و تعطيل کلاس هاي درس، آشکارا خشم و نفرت خود را نسبت به ديکتاتوري حاکم ابراز داشتند. در نيمه مهر، گروه هاي دانشجويي اعلاميه هايي منتشر کردند که در آن بر ضرورت توسل جستن به اعتصاب به مثابه يک حربه در برابر حاکميت، همچنين لزوم آزادي دکتر مصدق از زندان، رفع توقيف شماري از استادان دانشگاه و سرانجام جانبداري از تظاهرات محرم در بازار تهران، تأکيد شده بود. تهيه و توزيع اين اعلاميه ها تأثير ويژه اي در فضاي سياسي آن دوره بر جاي نهاد، به گونه اي که واکنش دولت کودتا را ارمغان آورد که به شکلي شتابزده اعلام کرد: "دولت در مقابل اين گونه تحرکات به شدت ايستادگي خواهد کرد."

 

به رغم خط و نشان هايي که دولت نظامي براي مخالفان خود، به ويژه دانشجويان مي کشيد، دانشگاهيان با معاضدت بازاريان، خود را براي برگزاري يک اعتصاب گسترده آماده کردند و روز 16 مهر/ 29 محرم، زمان و موعد مناسب اين اقدام تشخيص داده شد. اعتصاب آغاز شد و بازار بسته ماند. همان روز دانشجويان به برپايي تظاهرات آرام در محيط دانشگاه مبادرت کردند. متعاقب آن، فرمانداري نظامي سراسيمه و وحشت زده چند افسر را به همراه چند دستگاه کاميون پر از سربازان تفنگدار به سوي دانشگاه گسيل داشت. سربازان مسلح در جاي جاي دانشگاه تهران موضع گرفتند و همه جا را زير نظر قرار دادند. دراين روز نيروهاي نظامي دست به اقدام کم سابقه اي زده و در داخل محيط دانشگاه مبادرت به دستگيري شماري از دانشجويان (گفته مي شود حدود يازده نفر) به اتهام اخلال در امنيت عمومي و برهم زدن نظم، نمودند.

 

از منظري، آنچه روز شانزدهم مهرماه روي داد، نخستين واکنش همه جانبه دانشگاه و دانشگاهيان (استاد و دانشجو) در برابر دولت کودتا بود. افزون بر اين، براي نخستين مرتبه از زمان تأسيس دانشگاه تهران در سال 1313، مأموران نظامي وارد حريم دانشگاه شدند و به دستگيري جمعي از دانشجويان مبادرت کردند. چنين رفتاري طي نوزده سالي که از بنيادگذاري دانشگاه تهران مي گذشت بي سابقه بود. بي گمان ورود قواي مسلح به محيط دانشگاه و دستگيري دانشجويان نه تنها کمکي به بهبود اوضاع نکرد بلکه به گسترش دامنه بحران و افزايش تنش و تشنج موجود افزود. هرچند نمايش اقتدار حاکميت پهلوي بدين جا ختم نشد و پس از شکستن حرمت و قداست دانشگاه و دستگيري دانشجويان، کودتاچيان براي زهر چشم گرفتن از دانشجويان، شماري از سربازان مسلح را در برابر دانشکده هاي مختلف دانشگاه تهران مستقر کردند. البته در خارج از محيط دانشگاه وضع به مراتب بدتر بود، يک تانک و تعدادي کاميون مملو از نيروهاي مسلح و مجهز در حالت آماده باش مقابل درِ اصلي دانشگاه تهران مستقر بودند و تماي رفت و آمدها را زير نظر داشتند.

 

در ميدان 24 اسفند (ميدان انقلاب کنوني) که در فاصله نزديک دانشگاه قرار دارد، اوضاع نه تنها عادي نبود که از ديگر مناطق اطراف دانشگاه بدتر هم بود. سه دستگاه تانک و چند خودرو نفربر و اتومبيل هاي جيپ نظامي در حاشيه ميدان موضع گرفته بودند. تمامي خيابان هاي اصلي و کوچه هاي فرعي منتهي به محوطه مستطيل شکل دانشگاه در سايه نگاه مراقب و تيررس مأموران آشکار و نهان نظامي و انتظامي بود. آنان حتي رفت و آمد عابران در پياده روها را به دقت کنترل مي کردند و از اندک توقف و جزيي ترين کنجکاوي و تأمل آنان نسبت به آنچه در دانشگاه مي گذشت ممانعت به عمل مي آوردند.

 

اما به رغم تمامي تمهيدات حاکميت نظامي، در اين ايام بار ديگر تهران شاهد تظاهرات در خور توجه ديگري بود و اين مرتبه فرياد اعتراض نه از دل دانشگاه که از بيرون آن، حوالي چهارراه اميراکرم، مکاني در دو کيلومتري جنوب شرقي دانشگاه، به گوش مي رسيد. اين تظاهرات که از ساعت 10 صبح آغاز شده بود و موجب غافلگيري و برآشفتگي فرمانداري نظامي گرديد، با واکنش و عکس العمل سريع نيروي انتظامي و نظامي و تيراندازي هوايي و درگيري هاي پراکنده به منظور متفرق کردن تظاهرکنندگان، همچنين بازداشت شماري از معترضان، خاتمه يافت. به باور برخي تحليلگران رخدادهاي تاريخي- سياسي، اين نخستين تظاهرات وسيع به ابتکار نهضت مقاومت ملي بود که در اعتراض به دستگيري و حبس دکتر مصدق و يارانش انجام گرفت و در آن قشرهاي مختلفي از جمله دانشجويان، بازاريان، حتي دانش آموزان شرکت داشتند. برخي منابع، شمار تظاهرکنندگان در اين روز را بالغ بر دوهزار نفر تخمين زدند.

 

پيش به سوي انسداد سياسي

آنچه در روزهاي بعد روي داد فضاي سياسي جامعه، به ويژه دانشگاه را ملتهب تر ساخت. 9 روز پس از واقعه شانزدهم مهر، يعني 25مهر، هربرت هوور، مشاور وزارت امور خارجه آمريکا در امور نفت به منظور گفت و گو با دولتمردان ايراني وارد تهران شد. پنج روز بعد، اين کارشناس مسائل نفتي به اتفاق لويي هندرسن، سفير آمريکا در ايران براي مذاکره به ديدن شاه رفت. هوور پس از يک اقامت درازمدت 23 روزه در ايران براي بازديد از پالايشگاه ها و حوزه هاي مختلف نفتي و گفت و گو با مقامات بلندپايه دولت کودتا، تهران را به مقصد واشنگتن ترک کرد.

 

در 27 مهرماه، وارن، رئيس اداره همکاري فني آمريکا، چکي به مبلغ 4 ميليون و 700 هزار دلار به عنوان کمک فني ايالات متحده به ايران، تسليم علي اميني، وزير دارايي زاهدي کرد. دو روز بعد- 29مهر- آنتوني ايدن، وزير خارجه انگليس طي نطقي در مجلس عوام اين کشور اعلام کرد: "انگلستان بار ديگر دست دوستي به سوي ايران دراز مي کند و براي تجديد مناسبات سياسي ميان دو کشور از هر جهت آماده است."

 

در واپسين روز مهر به دستور دولت، حکومت نظامي در خوزستان، گيلان، اصفهان و فارس به مدت سه ماه ديگر تمديد شد. در همين روز، مأموران حکومت نظامي مبادرت به دستگيري عده زيادي از مخالفان سياسي و فعالان نهضت ملي کردند. اين در حالي است که همان روز، شمار اندکي از زندانيان از جمله دکتر غلامحسين صديقي، مهندس زنگنه و بهاءالدين کهبد، آزاد شدند.

 

نقش نهضت مقاومت ملي در تحولات سياسي ايران پس از کودتا

افزايش رفت و آمدهاي دولتمردان آمريکايي و انگليسي به ايران و بازداشت هاي بي ضابطه فرمانداري نظامي، ضمن انسداد سياسي فضاي آن روز، جامعه را به سوي وقوع درگيري جديد سوق داد. شناخت رويدادهاي اين ايام بدون توجه به نقش حياتي و کارکرد مؤثر "نهضت مقاومت ملي" امکان پذير نيست. اين تشکل سياسي يک روز پس از کودتاي 28 مرداد 1332 در خانه آيت الله سيدرضا زنجاني به حضور رجال و شخصيت هاي سياسي با گرايش ديني و ملي شکل گرفت و به هيچ فرد و گروه خاصي تعلق نداشت و در شهرهاي گوناگون و حتي خارج از کشور، شعبه ها و شاخه هايي متأثر و مرتبط با آن شکل گرفته بود.

 

خط مشي نهضت در سه اصل:

1- تداوم جنبش مردم و اعاده استقلال ملي؛

2- مبارزه با هرگونه استعمار خارجي (سرخ و سياه)؛

3- مبارزه بر ضد حکومت هاي دست نشانده خارجي و عمال فساد، پيش بيني شده بود.

 

نهضت مقاومت ملي، پايگاه اجرايي و عملياتي خود را بر روي دو محور دانشگاه و بازار استوار ساخته بود. بازاريان به مثابه پشتوانه مالي و تدارکاتي و دانشجويان به عنوان نقش آفرينان و نيروهاي عملياتي و خط مقدم رويارويي با رژيم به شمار مي آمدند.

 

در کميته دانشگاه نهضت مقاومت ملي افرادي نظير حيدر رقابي، مصطفي چمران، باقر رضوي، رضا کاشف، مسعود حجازي، ابراهيم يزدي، عباس شيباني، عزت الله سحابي و ... حضور داشتند.

 

کميته بازار متشکل از حسن شمشيري، عباس رادنيا، محمدتقي انواري، نوروزعلي لباسچي، محمود مانيان، تحريريان و ... بود.

 

ترکيب کميته روحانيان مجاهد را آيات: سيدمحمود طالقاني، سيدضياءالدين حاج سيدجوادي، غروي و ... تشکيل مي دادند.

 

در کميته بين الاحزاب داريوش فروهر، محمدعلي خنجي، حسين راضي، علي اکبر نوشين و ... حضور داشتند.

 

صفحه 2




نام:                
*رايانامه( Email):
موضوع :
*نظر شما:


تماس با ما : 38-4037 2260 (9821+) -

کليه حقوق اين سايت متعلق به موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران مي باشد
درج مطالب در سایت لزوماً به معنی تاييد آن نيست

استفاده از منابع اين سايت با ذکر ماخذ مجاز است
بهترین حالت نمایش: IE8 یا نسخه بالاتر


 
www.iichs.org