شماره 21


 

خون زمين (1)

جلال فرهمند

farahmand@www.iichs.org

 

     به درستي عصر ناصرالدين شاه را عصر اعطاي انحصارات و امتيازات نام نهاده‌اند. چون وي بي محابا به طمع پشيزي چه براي مداخل خود و چه براي خرج سفرهاي بي حاصل و پرخرج خود به اروپا بسياري از معادن و گمركات و ساير منابع ملي را (كه شايد براي خيلي از ايرانيان سر و دست شكستن اروپاييان براي به دست آوردن امتيازش تعجب‌برانگيز بود) براي سالهاي متمادي كه گاه به دوران معاصر و نزديك خودمان نيز رسيد به بيگانگان سپرد.

    تنها چيزي كه براي سران آن روز ايران ثروت به حساب مي‌آمد همانا طلا و نقره بود به طوري كه هنگام عقد قرارداد اكتشافهاي باستاني به هيئت فرانسوي مجوز همه‌گونه خروج آثار عتيقه به جز طلا و نقره داده شده بود. فرانسويان نيز از خدا خواسته پاي اين قرارداد را با ذوق بسياري امضاء كردند و چند سال بعد شماري از مهم‌ترين آثار قديمي ايران به موزه لوور منتقل شد و كپي آنها به موزه ايران باستان رسيد!

     نفت نيز همين شرايط را داشت. نفتي كه شايد طي هزاران سال به صورت مايعي لزج و بدبو در مناطقي از اين سرزمين پاي بر خاك مي‌گذاشت و تنها كاربرد آن در عمليات جنگي و ترميم قايقهاي شكسته و يا  حتي درمانهاي سنتي بود.

     يك عامل در اروپا موجب آشنايي آنان به راز مهم اين ماده بي خاصيت شد ماده‌اي كه ابتدا ” روغن معدني“ ناميده مي‌شد. آن عامل انرژي بود. اختراع موتورهاي درون سوز به آن شتاب داد. اين موتورها انرژي مي‌خواست. انرژي بخار توان انجام كليه آرزوهاي بشر را نداشت.

     برداشتهاي سنتي از معادن اين روغن سياه تكافوي احتياج بشري را نداشت در ابتدا در معادن تگزاس امريكا و اندكي نيز در كشور روماني نفت استخراج شد ولي نياز بيش از اين بود.  پس سطح جستجوي نفت به كل دنيا سرايت كرد. يكي از اين نقاط ايران بود. اولين حركت جدي در ايران با نام يكي از سرمايه‌داران يهودي تبار انگليس يعني بارون پل جوليوس رويتر شروع شد. وي استخراج كليه معادن ايران به جز طلا و نقره و سنگهاي قيمتي را به دست آورد (1872). هر چند مدتي بعد به علت مخالفت عمومي و مخالفت روسيه اين امتياز لغو شد ولي آغازي مناسب براي قراردادهاي بعدي محسوب مي‌شد.

     رويتر مجدداً در سال 1889 قرارداد ديگري براي اكتشاف معادن نفت در ايران به دست آورد. ولي با تمام شدن موعد اين قرارداد از نفت خبري نشد و با تمام شدن عمر رويتر آرزوي وي نيز براي اكتشاف نفت در خاورميانه به پايان رسيد.

     مطالعات هيئتهاي فرانسوي وجود نفت در غرب و جنوب ايران را تأييد مي‌كرد و اين بر حرص اروپاييان مي‌افزود. در اين زمان پاي كتابچي خان به جريان نفت باز شد. وي مديركل اداره گمركات ايران بود. وي كه از سرمايه‌گذاران فرانسوي نااميد شده بود حاضر شد قراردادش را به انگليسيها بفروشد. اين شخص پيدا شد: ويليام ناكس دارسي ثروتمند تازه به دوران رسيده‌اي، كه ثروتش را از سرزمين امريكا و از معدن طلايش به دست آورده بود.

     زمان، زمان مظفرالدين شاه بود. با تطميع امين‌السلطان قرارداد جديدي منعقد شد كه حيطه وسيعي به جز پنج ايالت همجوار روسيه را در اختيار دارسي جهت اكتشاف نفت قرار مي‌داد. چند سال اكتشاف نفت به جايي نمي‌رسد و دست و دل دارسي را براي خرج پول بيشتر كه تا آن زمان سر به سيصد هزار پوند زده بود مي‌لرزاند.

    در اين موقع دولت انگليس به كمك وي مي‌آيد. تغيير سوخت كشتيهاي زغالي انگليسي به نفت موجب بالا رفتن قيمت نفت و بالطبع صرفه اقتصادي براي سرمايه‌گذاري استخراج آن مي‌شد. در سال 1907 دارسي كل سهام خود را به شركتي تحت پوشش دولت انگليس فروخت.

   پس از آن اين انتظار يك سال بيشتر طول نكشيد. در يكي از روزهاي سال 1908 انگار كه نيزه استعمار پير بر قلب زمين فرو نشست. زمين زخمي شد و خون آن به ارتفاع 17 متر و حتي بالاتر از دكل حفاري شركت در منطقه نفتون مسجدسليمان فوران كرد و برقي هفتاد ساله بر چشمان صاحبان شركت جهيد. تاريخ ايران و مسجدسليمان يكي شد و دوران جديد استعمار غرب در ايران شكل يافت و در همين هنگام مظفرالدين شاه با تفرعني احمقانه بر ماشيني كه با بنزين مي‌سوخت و دود غليظي از آن خارج مي‌شد در خيابانهاي پاريس به تفرج مشغول بود. و شاه نمي‌دانست در وراي اين تفرج ساده‌لوحانه وقايع مهمي چون انقراض خاندانش، آمدن خانداني ديگر، ملي شدن صنعت نفت، كودتاي 28 مرداد... نهفته است.

     تعدادي از عكسهاي مرتبط با نفت در اين شماره و شماره آينده انتخاب شده كه با هم مي‌بينيم.

117-114ز 

كارگران ايراني در حال لوله‌گذاري جهت انتقال نفت به پالايشگاه آبادان

2744-3    

مسجدسليمان، محل تلمبه نفت و كارخانه برق

2745-3    

 منظره‌اي از مسجدسليمان و اتومبيلهاي عوامل شركت نفت انگليس

2748-3    

مسجدسليمان و كارگاههاي مربوط به شركت نفت

   

2763-3    

لوله‌هاي نفت و ساختمانهاي اداري شركت نفت انگليس در مسجدسليمان

 

2764-3    

بيمارستان شركت نفت انگليس در مسجدسليمان

2766-3  

   ماشين حفاري

2768-3    

كارگران اروپايي و ايراني در دكل حفاري نفت

   

2769-3    

دكل حفاري

2773-3   

  دكل حفاري

   

2778-3    

كارگاه تراشكاري در منطقه مسجدسليمان

2780-3    

كارگاه آهنگري و عكس يادگاري كارگران بومي!

   

2781-3    

كشتي متعلق به شركت نفت در اسكله ناصريه

2784-3   

 كارگاه كمپاني نفت در اهواز

 

2791-3   

  كلوپ تفريحي كاركنان انگليسي شركت نفت در مسجدسليمان

2795-3    

 دفتر محاسبات كمپاني در مسجدسليمان

 

2666-1 

 سال 1310؛ تيمورتاش وزير دربار رضاشاه جهت مذاكرات نفت در اروپا.

تيمورتاش نفر دوم از راست در كنار همسرش تاتي يانا

2898-1   

  علي دشتي در كنار يك دكل حفاري در جنوب ايران

   

259-124خ 

شركت نفت ايران و انگليس در سال 1314

244-124ط 

رضاشاه پهلوي در حال بازديد از تأسيسات نفتي آبادان

 








 









 
 
www.iichs.org