موسسه
مطالعات تاريخ
معاصر ايران (رجال) WWW.IICHS.ORG
سرلشکر قرني
فريده شريفي سيد محمد وليالله قرني فرزند ميرزا آقاخان در سال 1292ش در تهران متولد شد. او تحصيلات ابتدايي خود را در دبيرستانهاي دارالفنون و نظام به پايان رسانيد و در سال 1309 وارد دانشکده افسري شد و 2 سال بعد با درجه ستوان دومي فارغالتحصيل شد. 1 قرني دوره ستاد جنگ دانشگاه جنگ و دوره 3 ماهه اين دانشگاه را نيز با موفقيت طي نمود. وي در سال 1329 با درجه سرهنگي فرمانده تيپ مستقل رشت شد و در سال 1330 سرتيپ شد وي بعد از کودتاي 28 مرداد به رياست رکن دوم ستاد ارتش رسيد و در مهرماه سال 1336 درجه سرلشکري گرفت. 2 از مهمترين حوادث اواخر سال 1336 افشاي کودتاي سرلشکر وليالله قرني بود که گفته شد در نظر داشت با حمايت سيا طي کودتايي شاه را از سلطنت خلع و حکومتي نظامي در ايران برقرار سازد. درباره انگيزه قرني و نيز موضوع پشتيباني آمريکا از به راه انداختن کودتايي واقعي بر ضد محمدرضا و نيز نقشي که انگليسيها و MI6 در افشاي اين کودتا و مجريان آن برعهده داشتند ارزيابي دقيقي در دست نيست. عليالظاهر به رغم اتهام بسيار سنگين که متوجه قرني بود مجازات قابل اعتنايي براي او تعيين نشد و به خاطر وساطت آمريکا برخورد شديدي با او صورت نگرفت. در سال 37 او فقط به 3 سال زندان محکوم و چند ماه قبل از پايان محکوميت آزاد و از ارتش اخراج گرديد. 3 فردوست در خاطراتش در رابطه با کودتاي قرني ميگويد: «سرويس اطلاعاتي بريتانيا پرده از روي ماجراي کودتاي سرلشکر قرني برداشت و بازجوئي از دستگيرشدگان روشن ساخت که واشنگتن اميني را مهرهاي همطراز شاه ميداند و جايگاه اميني در طرح اين کودتا مشخص شد». 4 پس از آن شاه با خشم گفت «عدهاي خائن از تاريکي شب استفاده کرده نقشة خائنانهاي در سر دارند» 5 قرني بعد از آزادي در سال 1339 خود را به رهبران جبهه ملي دوم و نهضت آزادي ايران نزديک کرد و در بهمن 1342 به اتهام داشتن رابطه با آيتالله طالقاني و جمعي از روحانيون براي بار دوم زنداني شد و پس از چند ماه که در زندان قزل حصار به سر ميبرد در سال 1343 به زندان قصر منتقل شد. در اواخر سال 1343 از زندان آزاد شد و اين بار تحت مراقبت شديدتري قرار گرفت و ممنوعالخروج گرديد. در طي سالهاي بعد از وي اعادة حيثيت شد و به کار خود ادامه داد ليکن شديداً تحت نظر قرار داشت. 6 از اواسط سال 1357 قرني گرايش محسوسي نسبت به افسران ضد رژيم پيدا کرد و سعي داشت خود را به آنها نزديک کند. همراهي قرني با انقلابيون باعث شد تا پس از پيروزي انقلاب به رياست ستاد کل ارتش برگزيده شود. وي پس از انتصاب بايستي ارتشي را که بيشتر يگانهاي آن متلاشي شده بود و اسلحه و مهمات آن غارت شده بود سازمان ميداد، از دستاوردهاي انقلاب پاسداري ميکرد و نظم و امنيت را در نواحي مختلف به خصوص کردستان برقرار ميساخت و در عين حال با تحريکات افسران ارشد که يک شبه انقلابي شده و خواستار شغل و مقام بودند مبارزه ميکرد. 7 نهايتاً در جريان وقايع کردستان و سرکوب شورشياني که قصد حمله به پادگان سنندج را داشتند با دولت اختلاف نظر پيدا کرد و در برابر پيام آقاي صدر حاج سيد جوادي وزير کشور مبني بر جلوگيري از پرواز هواپيماي جنگي بر فراز شهر سنندج که محل مذاکرات هيئت اعزامي دولت و نمايندگان مردم کردستان بود، مقاومت کرد و پاسخ داد تا زماني که از طرف رهبر انقلاب مسئوليت اداره ارتش را به عهده دارم... تسليم دستور وزير کشور نخواهم شد». در اثر اين اختلاف نظرها سرلشکر قرني در 6 فروردين سال 1358 به دستور نخستوزير، بازرگان از رياست ستاد کل بر کنار شد و در 3 ارديبهشت همان سال توسط گروه فرقان در منزل خود ترور شد. 8 در اطلاعيهاي که از طرف گروه فرقان منتشر شد وي متهم به سرکوب خلق کرد شده بود. اين گروه که در اواسط دهه 50 توسط طلبهايي به نام اکبر گودرزي که در اوج فعاليتش 20 ساله بود شکل گرفت و 50 تا 60 نفر عضو داشت که اکثر اعضاي آن در مدت کوتاهي انتخاب شده بودند. گروه فرقان پس از پيروزي انقلاب اسلامي مشي بسيار راديکال و تندي عليه روحانيت مبارز و انقلابي و انقلاب اسلامي اتخاذ کرد. 9 _______________________________ 1. اعتماد ملي، س 86 ، ش 493 ، ص 8 . 2. اسفنديار بزرگمهر، " کاروان عمر"، سخن، تهران، 1382، صص 416 الي 422 . 3. مظفر شاهدي، ساواک سازمان اطلاعات و امنيت. 4. پيتر آوري، تاريخ معاصر ايران، ج 3، تهران، عطائي، 1368، ص 84 . 5. مصطفي الموتي، بازيگران سياسي از مشروطه تا سال 57، ج 2، ص 393. 6. آيتالله حاج سيد محمدهادي ميلاني، ج 2، تهران، وزارت اطلاعات، 1380، ص 95 . 7. غلامرضا نجاتي، ماجراي کودتاي سرلشکر قرني، تهران، رسا، 1373، صفحه 89 الي 93. 8. همانجا. 9. يحيي فوزي، تحولات سياسي اجتماعي بعد از انقلاب اسلامي در ايران، ج 1، تهران، عروج، 1384، ص 431. |