موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران  (نشريه الکترونيکي زنان)           WWW.IICHS.ORG

شماره ۱۶

 

مکتوبات

مکتوب از اصفهان

 

فاطمه معزي

 

روزنامه شکوفه يکي از نخستين روزنامه هاي زنان ايراني است که مدير مسئول آن مريم خانم مزين‌السلطنه مدير مدرسه مزينيه، از علاقه مندان به امور زنان در اواخر دوره قاجار است. در اين روزنامه به مسائلي زنانه اما منطبق با علم در خصوص حفظ الحصه اطفال، خانه داري، اخلاق، مدارس دخترانه و ... پرداخته مي‌شد. نويسندگان مقالات بيشتر اوقات مردان اديب اين دوره بودند اما مکتوبات زنان به وفور در آن منتشر مي‌شد و مسائلي که زنان در مکتوبات خود به آن مي پردازند شامل نکاتي است که در عنوان روزنامه به آنها اشاره شده است. در شماره 23 سال دوم مکتوبي از اصفهان منتشر شده که نويسنده آن: " خانم جناب مستطاب اعتضادالحکماء" است و در پايان مقاله نيز از اسم کوچک نويسنده خبري نيست و امضاي آن "خانم جناب آقاي اعتضاد" است. اين مسئله خود نکته جالبي است چرا که زناني که پيش از آن براي روزنامه حبل‌المتين يا ديگر روزنامه ها مکتوب مي نوشتند هيچ يک خود را به نام همسر معرفي نمي کنند و نامهاي خود را با پيشوندهايي چون کمينه و ضعيفه در پاي مکتوبات خود مي آورند.

 

خانم آقاي اعتضاد در " مکتوب از اصفهان " بر مصرف منسوجات داخلي براي پوشاک زنان تاکيد دارد و زنان را از تقليد از غرب برحذر مي دارد. او پس از مقدمه اي کوتاه و تمجيد از مشي روزنامه شکوفه از زنان ايراني مي خواهد که دست از تقليد از غربيان بر دارند و با استفاده از پارچه هاي وطني چون قلمکار و پارچه هاي ابريشمي يزد و کاشان بافندگان اين منسوجات را نيز تشويق به پيشرفت و نوآوري کنند. توصيه که به کار نرفت و بافته هاي ايراني را به موزه ها برد. خانم آقاي اعتضاد مي نويسد:

 

... از آن ذات محترمه نهايت تشکر را دارد که متصدي اين زحمت بزرگ شده اند مخصوص از مندرجات نمره 21 لذتي فوق العاده بردم چون که حسيات اسلام پرورانه اظهار فرموده و در خصوص البسه خانمهاي ايراني و تقليدات جاهلانه بحث فرموده اند. کمينه به خوبي مي داند عاقبت اين امورات ما نتيجه جز فرو رفتن در چاه عميق جهل و ناداني ندارد بيشتر تأثرم از اين است که نمي دانيم و نمي خواهيم که بدانيم. بلي کورکورانه قدم برداشتن جز ساعت به ساعت بر ذلت افزودن و عزت را از دست دادن سودي ندارد بدبختانه کي بداند کي بفهمد منسوجات اسلامي که براي بزرگترين زينت است پشت پا انداخته و خود را به زر و زيور فرنگ آراسته مي داريم. کمينه قدر پارچه هاي وطني را به خوبي مي داند و فوايد آنها را بي نهايت ادارک نموده چون که از دير زماني است قهرا پارچه هاي خارجه را متروک و با کمال افتخار لباس خود را از منسوجات اسلامي قرار داده.

 

... آه آه خيلي به موقع است که در اين عصر که تمام دنيا پا به دايره ترقي گذارده و زنان عالم پي به حقوق خود برده ما نسوان ايران هم باز از روي همان رويه تقليد تاسي به خانمهاي اروپايي نموده قدري منسوجات ايراني را عزيز بشماريم زيرا در اينجا ديده ام خانمهاي عالمه انگليس قلمکارهاي اصفهان را به طرزي مخصوص دستور داده روميزي و پرده هاي اطاق نموده. به علاوه پارچه هاي ابريشمي يزد را رنگهاي خواص انتخاب کرده و زينت منازل خود قرار داده. بايد گفت اي خواتين محترمات اگر مقصود شما فقط تقليد است اين هم يک قسم از تقليد. در اين تقليد کوتاهي نکنيد که خير دنيا و آخرت را خواهد داشت.

 

سالها دل طلب جام جم از ما مي کرد آنچه خود داشت ز بيگانه تمنا مي کرد خيلي افسوس دارم که در يزد و کاشان و اصفهان و غيره پارچه هايي عمل مي آورند که فرنگي ها هم باور ندارند آنها را بشود بدون کارخانه ترتيب داد وليکن ما ايرانيان آنقدر همت و حميت نداريم که آنها را خريداري نموده و رواج دهيم بلکه باعث تشويق آن بيچارگان شده بر زيبايي و لطافت آن بيفزايند ... .                

 

 

پارچه‌هايي که به

فراموشي سپرده شد

   

.


چاپچاپ
www.iichs.org