![]() تولد شوم؛ عشاق صهيون، آدمكشان قرن بيستم (صفحه 2)
اين، اولين جنگ بين فلسطينيان و مهاجرين صهيونيست است. در ژوئن 1945 وقتي كه جنگ بين فلسطينيان و مهاجرين يهود پايان گرفت، بن گورين به آمريكا رفت و در آنجا با سازمان يهوديها و بسياري از «اشخاص مورد اعتماد» وارد مذاكره شد و براي «ايجاد صنايع جنگي در بخش اسكان داده فلسطين گفتگو كرد.» او معتقد بود كه: «آيندهاي نزديك ممكن است ما را درگير جنگ با ارتشهاي ممالك عربي كند». او در كتاب خود به نام «اسرائيل يا سالهاي مبارزه» با افتخار نوشته است: «با مبلغي كمتر از يك ميليون دلار، ماشينآلات و دستگاههايي خريدم كه بيش از چندين ميليون دلار ارزش آنها بود ...» 8 اين، اولين كمك نظامي يهوديان آمريكا به دولت غاصب است. با آغاز جنگ جهاني دوم، يهوديان وارد ارتش انگليس شدند؛ در حالي كه همان موقع به دولت هيتلر نيز پيشنهاد همكاري داده بودند. حضور صهيونيستهايي همچون «حييم وايزمن» در قواي انگليس، موجبات شكست كنفرانس سران كشورهاي عربي را فراهم ساخت. سازمان پان عربيسم ضعيف شد. حاج امين الحسيني، رهبري فلسطينيان را به عهده گرفت. در اين وقت، سازمانهاي تروريستي صهيونيستها وارد صحنه شدند. سازمانهاي تروريستي صهيونيستي 1. هاگانا اين سازمان در سال 1920 توسط آن دسته از صهيونيستها كه در جنگ جهاني اول همراه قواي انگليس جنگيده بودند، تشكيل شد. مؤسس آن، يعني اولين كسي كه با سازمان جاسوسي صهيونيستها در فلسطين همكاري داشت، يك مرد كارگر به نام اولاهو گُلمب 9 بود. او سازمان جاسوسي مهاجرين روسي را كه يك سازمان نظامي جاسوسي بود، بنيان نهاد. 2. دفاع ملي، ايرگون جناح راست سازمان هاگانا كه به دفاع ملي 10 معروف بود، بعدآ به نام ايرگون 11 به مفهوم سازمان نظامي ملي معروف شد و به همان نام ايرگون خطاب ميشد. هاگانا نيز به همان كار جاسوسي و سرّي خود ادامه ميداد. دولت انگليس از وجود آنان اطلاع داشت و بارها خودش از آنان به عنوان «كمك پليس» استفاه كرده بود و همه آنها به تفنگهاي ساخت انگليس مجهز بودند. در آن روزها، فعاليت گروه هاگانا آن چنان چشمگير بود كه «... بن گورين و آرلوزوروف 12 ]يكي ديگر از صهيونيستها[ تصميم گرفتند امتيازات زيادي به فعاليتهاي هاگانا بدهند و در سال 1931 از كنگره صهيونيستها تقاضاي كمك مالي بيشتري براي آنان كردند ... در سال 1936 مبالغ هنگفتي از محل آژانس يهود كمك دريافت كردند كه همه صرف خريد اسلحه از طريق غيرقانوني شد و برنامه تعليمات نظامي آنان گسترش يافت». 13 بيشتر اعضاي هاگانا ماركسيست بودند؛ «همچون موشه دايان» و «ايگال» 14 كه بعدآ به «ايگال آلون» معروف شد. گروه هاگانا حتي «عليه يهوديان مخالف نيز اقدام ميكردند. آنها اين گونه عمليات را براي ريشهكن كردن شرِّ خائنان از سرزمين يهود، لازم ميدانستند و توجيه ميكردند». 15 وقتي كتاب سفيد از طرف دولت انگليس منتشر و در آن پيشنهاد شد كه فلسطين به سه قسمت يهودي نشين و سه قسمت عرب نشين تقسيم و اورشليم منطقه آزاد انتخاب شود، گروه تروريستي ديگري كه به مراتب مخوفتر و خونخوارتر از گروههاي قبلي بودند و به قول ماكسيم گيلان، تاريخ از آنان به نام «يكي از مخوفترين و منفورترين گروه تروريست» 16 ياد كرده است؛ (يعني جنگجويان راه آزادي) تشكيل شد كه به نام «گروه اشترن» معروف شدند و در اسرائيل آنان را «Lehy» خطاب ميكردند. براي اين گروه، عرب و يهودي و يا انگليسي و ديگري فرقي نميكرد ... در بررسي سوابق گروه «هاگانا»، بازرسين به نام «بيش از چهل تن از يهوديان نيز برخوردهاند» كه «به دست اعضاي ايرگون و لهي ]اشترن[ كشته شده بودند». اين افراد عمومآ انگليسي و عرب و يهودي بودند كه با صهيونيسم موافق نبودند. مناخيم بگين، رهبر گروه ايرگون بود. او در تاريخچه گروه مذكور نوشته است: «... افرادي را كه تصور ميشده است در صورت دستگيري اطلاعات خود را در اختيار پليس خواهند گذاشت، ميكشتند». 17 البته مجازات خبرچين در تمام گروههاي تروريستي مرگ بود. از فعاليتهاي «ضد صهيونيستي يهوديان» به عنوان «فعاليتهاي بيمارگونه» ياد ميكردند. از آنجا كه در اسرائيل تروريسم از مشاغل شريف است و تروريستهايي همچون مناخيم بگين و اسحق شامير، از جمله افرادي هستند كه داراي آبرو و احترام خاصي ميباشند و از آنها استقبال شايان ميشود و به نامِ نامي آنان تمبر چاپ ميشود، لذا بيمناسبت نيست اگر دولت آنان را به نام تروريستهاي خدمتگزار تروريستها بناميم. آنها نه تنها اعراب، بلكه يهوديان متديني را هم كه با اعمال ترور و وحشت مخالف بودند، ميكشتند. حال كه با گروههاي تروريستي صهيونيستها آشنا شديم، به شرح مختصري از كشتارهايي ميپردازيم كه آنها از فلسطينيان چه در داخل مرز فلسطين و چه در خارج از آنجا انجام دادهاند. _________________________________ 1. ژوزف باراتس. دهكدهاي در كنار اردن، ص 9 . 2. همان كتاب، صفحه 11 . 3. عذرا خطيبي ـ درگيريهاي اعراب و اسرائيل، ص 49 . 4. نقل از مجله خاورميانه، نوشته Dangillon، چاپ لندن 1969؛ مأخذ دوم، كتاب درگيريهاي اعراب و اسرائيل، عذرا خطيبي. 5. دولت انگليس به اين قسمت از قطعنامه جواب مثبت داد و دوستي اسرائيل را برگزيد. 6. Maxim Gilan. op. cit, P. 78. 7. Ibid, P. 78. 8. يوري ايوانف ـ صهيونيسم ـ صفحه 148 . 9. Elahu Golomb 10. Hagana Leumit 11. Irgun Tzwai Leumi 12. Chaim Arlozoroff 13. Howard M. Sachar. A History of 14. Picovitch * 15. نوم چامسكي ـ مثلث سرنوشت ـ ص 242. 16. Lohamey Herut 17. نوم چامسكي، صفحه 243. |