موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران  (نشريه الکترونيکي زنان)           WWW.IICHS.ORG

شماره 13

زنان در سفرنامه‌‌ها

 

سفرنامه‌ها يكي از بهترين منابع براي شناخت اوضاع اجتماعي است و در اين گونه از منابع گاه به اطلاعاتي دست مي‌يابيم كه به سختي در ديگر منابع يافت مي‌شود.  يكي از نكاتي كه در اين سفرنامه بسيار به آن پرداخته مي‌شود وضعيت پوشش و موقعيت و جايگاه  اجتماعي افراد است كه از چشم نويسندگان داخلي پنهان مي‌ماند. در اين مبحث قصد آن است كه در هر شماره به روايتي از سياحان در خصوص زنان ايراني بپردازيم كه مي‌تواند گاه شامل پوشش زنان باشد و گاه روايتي از سياحي در خصوص رفتار زنان و موقعيت آنان. ناگفته نماند كه اين روايات جاي نقد و بررسي عميق دارد و تأييد ديدگاههاي نويسنده نمي‌باشد و تنها تكرار روايتي است از منظر يك بيگانه.                                                     

 

پوشش زنان زرتشتي

پيترو دلاواله سياح ايتاليايي در دوره شاه عباس اول صفوي به ايران آمد و چند سال در ايران اقامت كرد. او در سفرنامه خود جزئيات را به خوبي و از ديدگاه يك غربي به تصوير مي‌كشد٬ دلاواله در مورد  پوشش زنان زرتشتي اصفهان مي‌نويسد:

 

لباس زنان يكسان است و بيش از آنكه به لباس زنهاي ايراني شباهت داشته باشد شبيه عربها و كلدانيها و همانند ردايي است كه من از ناپل به قصد اورشليم همراه آورده‌ام، يعني بدون كمر پوشيده  مي‌شود و بر تن فراخ است. چيزي كه به لباس زنهاي گبر لطف و ملاحت خاصي مي‌بخشد روسري آنان است كه رنگي بين سبز و زرد  دارد٬ ولي بيشتر مايل به زرد است. زنهاي گبر اين دستار را مانند عربها و كلدانيها دور صورت خود مي‌بندند٬ در حالي كه يك سر آن از جلو تا كمر و انتهاي ديگر آن از عقب به طرف زمين آويزان است و مجموعاً نماي خوشي دارد. زنان مزبور بر عكس زنهاي مسلمان با سر و روي باز به كوچه و خيابان مي‌روند.

 

منبع: سفرنامه پيترو دلاواله. ترجمه: شعاع‌الدين شفا. تهران٬ بنگاه ترجمه و نشر كتاب٬ 1348. ص 78-79.

   

 


www.iichs.org