موسسه
مطالعات تاريخ
معاصر ايران (مقالات) WWW.IICHS.ORG
نگاهی به سنت بست نشینی در ایران
محمد معيني شواهد تاريخي از دير باز حضور پديده بست نشيني1 را در اشکال مختلف در پاره اي از جوامع نشان داده و سير جريان را به شکلهاي گوناگون، از جمله اعتصاب، تحصن، پناهندگي و غيره باز کرده حتي امروزه نيز در کشور خود ما و در ساير نقاط مختلف جهان ميتوان مشاهده کرد و تأثير آن را در ظهور و سقوط حکومتها و پايداري و سرنگوني آنها در متن و حاشيه رويدادهاي سياسي، اجتماعي، اقتصادي در تحولات تاريخ معاصر ارزيابي کرد. در اين رهگذار شايد در هيچ دوره اي مانند دوره قاجار شاهد رواج گسترده بستنشيني نباشيم. اين عمل در نظر نويسندگان خارجي يک تاکتيک ايراني جهت احقاق حق بود. مردم مظلوم پيوسته به جهت دادخواهي در مکانهاي خاص (اماکن مقدسه، مساجد امامزاده و منازل علما و مجتهدين) بست مي نشستند و تا حدودي هم منجر به رفع ظلم ميشد. و لذا اين رسم پيوسته به کار گرفته ميشد، و حکومت به دنبال راهکار اساسي بود که اين رسم را ريشه کن نمايد. ميگويند ناصرالدين شاه که از رواج بست نشيني بيم داشت خطاب به آيت الله ملا علي کني مينويسد: شما که رئيس علما هستيد حکم بدهيد به رفع بستنشيني و آنرا مهمل گذاريد. حاج ملا علي در جواب ناصرالدين شاه مي نويسد: گمانم اين است دولت باب عدالت را باز نمايد، تا جميع ابواب بسته شود.2 خانم ليدي شل بست نشيني را در ارتباط به عمل نشدن قانون مي داند و در اين باره مي نويسد: « در ايران با اينکه ظاهراً مجموعه اي از قوانين وجود دارد ولي غالباً هيچ يک از آنها به مورد اجرا گذاشته نمي شود، چون عمل ضايع کننده قدرت مثل حب و بغض، تحريکات مختلف، فساد و اعمال نفوذ دائماً در کار است و براي سنجش خوب و بد کارها مصالح گوناگون را به جاي قانون مدنظر قرار مي دهند، در چنين جامعه اي مسلماً، وجود حق پناهندگي و بست نشيني اجتناب ناپذير است و مي تواند يکي از روشهاي حفاظت شخصي در برابر نارسايي قانون و جلوکيري از تضييع حق بي گناهان در مقابل حکومت زور و استبداد به حساب بيايد و نتيجه مناسبي را براي بست نشينان به ارمغان بياورد.»3 شيوه معمول بست نشيني چنين بود: اشخاصي که تقاضايي داشتند در محل امن و مقدس بست مي نشستند و اعلام مي نمودند تا وقتي به درخواستشان رسيدگي نشود از آنجا خارج نخواهند شد. و تا اين حد در عرف اجتماعي قابل قبول و به صورت قانوني در آمده بود. اما بعدها از حالت معمول خود خارج شد و به صورت زشتي درآمد، به طوري که حتي افراد مجرم به جهت فرار از مجازات از اين رسم سوء استفاده مي کردند تا جايي که امير کبير به شدت از آن جلوگيري مي کرد. البته مکانهاي ديگر مثل اصطبل شاهي و زير چرخ توپ مرواريد نيز به عنوان محل بست نشيني استفاده مي شد، ولي درايت و تيزبيني امير کبير اجازه نمي داد اين اماکن، محل امني براي افراد مجرم باشد، لذا افراد فرصت طلب، سفارتخانه دول خارجي خصوصاً روس و انگليس را پناهگاه خود قرار دادند و اين حرکت ناصواب از آن به بعد مرسوم گرديد و در جنبش مشروطه از آن استفاده شد. تحصن در سفارت انگليس در جريان نهضت مشروطهخواهي ملت ايران حرکتي مشکوک بود که در تغيير مسير آن نهضت ديني مؤثر واقع شد. بازتاب اين واقعه در منابع تاريخي به صورتهاي مختلف آمده4، عدهاي آن را حرکتي از سر ناچاري و عدهاي ديگر آن را حرکتي حساب شده با اشاره و راهنمايي بيگانگان معرفي مي نمايند در هر صورت اين اقدام بي سابقه يعني پناهنده شدن در سفارتخانه ها باعث گرديد دست بيگانگان در امور داخلي ايران به کار افتد و سبب بروز تشتت و اختلاف در صفوف متحد مردم شوند. --------------------------------------------
1. جهت اطلاعات بيشتر از سنت بست نشيني، رجوع کنيد به: تاريخچه بستنشيني همراه با شواهد تاريخي، تهران، علمي، 1366. 2. محمدعلي تهراني (کاتوزيان)، تاريخ انقلاب مشروطيت ايران، ص184-190 . 3. خاطرات ليدي شل، ص116 . 4. در اين خصوص رجوع کنيد به: محمد معيني، تصحيح و تحشيه نسخه خطي تاريخ انقلاب ايران، پايان نامه کارشناسي ارشد، تهران واحد علوم تحقيقات سال تحصيلي 1381، تحت عنوان رفتن مردم طهران به سفارتخانه دولت انگليس، ص 39-42 و ص 54-59. و نيز رجوع کنيد به: همايش يکصدمين سالگرد انقلاب مشروطيت، خبر نامه شماره دوم (نخستين سده) 1384، تحت عنوان ورقي از تاريخ انقلاب مشروطيت ايران، ص 39. و نيز رسول جعفريان، بستنشيني مشروطهخواهان در سفارت انگليس بررسي تحولات يک ماهه تحصن مشروطهخواهان در سفارت ...، تهران، مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، 1384. |