موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران  (مقالات)           WWW.IICHS.ORG

واکاوي عواملِ بروز چالشهاي خانوادگي در تهران (اواخر دوره ناصرالدين شاه)

محمدحسن پورقنبر

Mpourghanbar8@gmail.com

 

نهاد خانواده، از هر دو منظرِ مذهبي و ملي، براي ما ايرانيان، بسيار ارزشمند، محترم و حتي به نوعي، مقدّس است، همچنان که دين اسلام، توجه ويژه‌اي به خانواده مبذول نموده و در آموزه‌هاي قرآني نيز به طور مکرّر، از تحکيم بنيان آن سخن رفته است. علي رغم اين، همواره مسائلي وجود داشته که در مواردي سبب نابساماني و حتي فروپاشي اين بنيادي‌ترين و قديمي‌ترين نهاد اجتماعي گرديده، در نتيجه آن، سلامت جامعه را نيز به خطر انداخته است. با توجه به اهميت اين مسئله در تاريخ اجتماعي، مقاله پيش‌رو، با رويکردي تاريخي، بر موضوع آسيب‌شناسي خانواده با محوريت اختلال در مناسبات زناشويي در شهر تهران، مقارن با مقطعي از تاريخ ايران يعني مرداد 1265 تا تير 1267ش (شوال 1303- ذي قعده 1305)‌ متمرکز گرديد. پژوهش موردنظر، بر اساس گزارشهاي اداره نظميه تهران بوده، و سعي دارد تا با توجه به اطلاعات در دسترس و داده‌هاي تاريخي موجود، علل اين پديده ناخوشايند را در پايتخت ايران، طي دوره موردنظر که مقارن با دهه پاياني سلطنت ناصرالدين شاه و دو دهه قبل از انقلاب مشروطه ايران بوده، مورد واکاوي قرار دهد.

 

چالشهاي خانوادگي در تهران، در مقطع زماني مورد بحث، چند ضلعي و داراي ابعاد متنوّع و متعدّدي بود، که در اينجا، سعي بر آن است تا به طور خلاصه (جداي از منازعات زناشويي که به صورت موشکافانه و مفصّل بررسي خواهد شد)، مصداقي براي هر يک آورده شود. نزاع مشهدي جعفر با پدرزن و مبادرت به خودکشي1؛ کتک  خوردن مشهدي علي مکاري به وسيله پدر عيال‌‌اش2؛ زدوخورد قاسم خان کاشاني با داماد خود بر سر ارث همشيره‌اش3؛ اظهار شخصي به نام محمود مبني بر اين که دامادش به واسطه شرب خمر، «مست کرده در خانه مرا کتک زده»4؛ دادخواهي يک «ضعيفه» از رئيس محلّه، بدين خاطر که دامادش، او را مورد ضرب و شتم قرار مي‌دهد 5؛ اقدام علي آقا توپچي در راستاي خشونت جسمي نسبت به مادرزنش و حتي وارد نمودن جراحت به «ضعيفه»، با اين استدلال که «دو سه پارچه اسباب خانه‌اش را سرقت کرده»6؛ اظهار «زن جهانگير شيره‌چي مسيحي» مبني بر آنکه برادر شوهرش به خانه‌اش رفته و «به مطالبه ده تومان ادعايي که از برادرش طلب دارد فضاحي و هرزگي ميکند»7؛ گلاويز شدن «عيال مشهدي رضا بقال» با همسر برادرش8؛ زدوخورد «عيال اقامحمدعلي نام» با دختر شوهرش و آرام نمودن آنان توسط همسايه‌ها 9 (ج 1 ص167)؛ نزاع همسر استاد سلماني با زن پدرش و اقدام به خودکشي10؛ ادعاي مشهدي حسين مبني بر اينکه پسرِ همسرش، برخي اسباب خانه او را سرقت نمود11؛ منازعه عيال مشهدي جمعه با مادر شوهرش و اقدام به خودکشي12؛ جدال زن حاجي محمد با خواهر شوهر که با ميانجيگري همسايگان فرونشانده شد13؛ منازعه شيخ محمد ذاکي با پدرش، به علّت ازدواج با يک دختر در اوج سالخوردگي، «تو با اين پيري زن ميخواهي چه بکني اگر بضاعت داري براي اولادهاي خودت زن بگير مشاراليه به او جواب سختي داده به اين واسطه نزاعشان شده»14؛ کشمکش حاجي علي نام با دخترش، قهر «ضعيفه» و عزيمت او بسوي خانه خواهرش که با مخالفت حاجي علي و داد و فرياد طرفين در کوچه و محلّه همراه بود15؛ بدرفتاري نامادري با پسر دوازده ساله حاجي يعقوب، فرار پسرک به خانه دايي‌اش، و در پي آن نيز گلاويز شدن دايي با حاجي يعقوب16؛ زدوخورد پسر استاد نبي بنّا با نامادري‌اش به خاطر اينکه «ضعيفه» در غياب شوهرش به او فحّاشي کرده بود17؛ نزاع يک جوان به نام خسرو معروف به «خسرو سياه» که از اشرار محلّه محسوب مي‌شد با مادر خود، و مبادرت به خودکشي:
              ديروز ظهر با حالت مستي آمده نزديک تکيه خلجها به فصاد ميگويد ميخواهم خون بگيرم رگ مرا بزن اما قدري گشادتر بزن که هرچه اخلاط در بدنم هست خارج شود فصاد هم رگ او را ميزند همين که به قدر کفايت خون ميرود فصاد خواسته بود نگذارده گفته بود که من ميخواهم مثل اميرنظام جان بدهم هرچه فصاد و اهل محله اصرار کرده بودند نگذارده بود برخاسته به طرف خانه‌اش رفته مادرش هر چه اصرار و ابرام نموده بود که رگش را ببندد نگذارده گفته فلان فلان شده خاطرت هست پريروز بر سر من چه آوردي من بايد حتما بميرم خلاصه اينقدر خون رفت تا به هلاکت رسيد. 18
 
بعد از نگاهي مختصر و نمونه‌وار به انواع آسيبها و اختلافات درون خانوادگي، در ادامه، بر روي ابعاد مختلف اختلالات و تنشها در مناسبات زناشويي، با تاکيد بر علل به وجود آمدن اين معضل، پرداخته خواهد شد.
 
مشکلات اقتصادي و عدم پرداخت نفقه
قسمتي از عناصر چالش‌برانگيز در مناسبات خانوادگي، مرتبط با مسائل مالي بود. از آنجا که پرداخت هزينه‌هاي خانواده در جامعه ايراني، هم از نظر شرعي و هم عُرفي، در زمره وظايف مرد تعريف شده، بنابراين، او موظّف بوده تا به تامين نيازهاي زن مبادرت ورزد. اِهمال و قصور در پرداخت نفقه و هزينه زندگي، سبب آسيب به روابط زناشويي مي‌گرديد. «ضعيفه‌اي به رييس محله متظلم ميشود که تقي نام شوهرم مدتي مرا بي مخارج گذارده از شهر رفته بود. من هرچه داشتم فروختم و خرج کردم حال که آمده است از من کناره ميکند»19. در روايتي ديگر: «استادحسين معمارباشي نظام به رييس محله پيغام مي‌دهد که استادنقي بنّا عيالي دارد که با من منسوب است سه سال است ضعيفه را در تهران گذارده ديناري مخارج نداده و در قم و آن نقاط متواري است امروز به شهر آمده بفرستيد او را بگيرند». 20
 
نزاع و زدوخورد شديد «عباس نام تفرشي» با همسرش به علت مخارج زندگي21، دادخواهي عيال محمدقلي و عيال عبدالحسين از رئيس محلّه به خاطر عدم پرداخت هزينه زندگي از سوي همسران‌شان و ضرب و شتم آنان22، کشمکش، قهر و رفتنِ عيال مشهدي حسين به خانه پدر به علّت مخارج زندگي23، نزاع «عيال مشهدي حيدر کفش‌دوز با شوهرش براي نفقه و کسوت»24، و ترک خانه شوهر حتي با داشتنِ طفلِ شيرخوار و عزيمت به سوي خانه پدري به خاطر عدم پرداخت نفقه و کسوت از سوي شوهر 25 از نمونه‌هاي برجسته در اين زمينه مي‌باشد.
 
در گزارشها، علّت عدم پرداخت نفقه، صراحتا ذکر نشده، ازين‌رو، شايد در اين نوع دعاوي، به خاطر نظام مردسالاري و ناديده گرفتنِ حقوق زنان، در اکثر چالشهايي از اين نوع، حق به جانب زن بوده باشد، با اين حال، نمي‌توان مدعي شد که هميشه چنين بود. شايد در يک نزاع خانوادگي طبقه متموّل و اعيان، مانند دعوي دختر ظهيرالملک براي دريافت پانزده سال نفقه از پسر عمادالدوله26، مرد به هيچ وجه در مضيقه اقتصادي قرار نداشت و مي‌توانست تمام هزينه‌هاي زندگي زناشويي را به طور کامل و در حدّي مطلوب براي همسرش فراهم کند، اما اکثريت مردم که در زمره اقشار آسيب‌پذير و ندار جامعه محسوب مي‌شدند، توانايي اقتصادي لازم را براي برآوردن امکانات رفاهي و مادّي همسرانشان نداشته، نه تنها از بُعد جسمي بلکه از نظر روحي و رواني هم تحت فشار بودند. چنان که همسر «ملک نام» که شغل او حمّالي بود، «به رييس محله متظلمه ميشود که شوهرم متحمل مخارج من نميشود و بدون جهت مرا زده است»27. همچنين، بنابر روايتي ديگر، « شخص حمّالي به رييس محله شکايت نمود که زنش با او ناسازگاري مي‌کند و اغلب نزاع دارد رييس محله فرستاده معلوم شد به واسطه مخارج اينطور با او رفتار ميکرد». 28 زدوخورد «عيال مشهدي حسين نام» با شوهرش به علّت آنکه اسباب و لوازم شب عيد براي‌شان مهيا نبود، يکي ديگر از موارد در اين قسمت است، دعواي زناشويي که در نهايت، با ميانجيگري همسايه‌ها به صلح انجاميد. 29
 
بي بندوباري و فساد اخلاقي
از علل عمده در بروز چالشهاي زناشويي در اکثر جوامع، عدم پايبندي به اصول اخلاقي است. ازين‌رو، مسئله مزبور را مي‌توان يکي از عوامل تاثيرگذارِ ايجاد تنش در خانواده‌هاي تهراني، به حساب آورد، چنان که در برهه زماني موردنظر، گزارشات متعدّدي از سوي اداره نظميه تهران، مبني بر رفتارهاي غيراخلاقي خارج از سيستم خانواده، از هر دو سوي مرد و زن، تهيه شده است. از يک طرف، اخباري در راستاي فساد اخلاقي برخي از مردان منتشر گرديد، که داراي ابعاد متنوّعي بود.
 
دخالتهاي ديگران در زندگي زناشويي
يکي از مشکلات شايع در زندگي زناشويي، دخالتهاي ناصواب اطرافيان در مسائل خانوادگي بود که يا سبب تنش در روابط بين زن و مرد شده و يا آنکه بر شدّت اختلاف دامن مي‌زد. «ابراهيم نام به رييس محله متظلم ميشود که حسين نام برادرزنم عيال مرا فريب داده برده پنهان کرد رييس محله فرستاده مشاراليه را حاضر کنند تحقيقات شود حسين به امامزاده اسماعيل رفته متحصن شد پليسها مواظب هستند تا او را حاضر نمايند». 30
 
شکايت محمدهاشم نمدمال از پدر همسرش بدين خاطر که «عيالش چند روز است به تحريک پدرش از خانه رفته و در خانه پدر است»31، قهر و عزيمت «عيال حاجي آقانام» به خانه پدرش که در نهايت سبب نزاع داماد با پدرزن گرديد32، دخالت برادر زن محمدقاسم بيگ در اختلاف زناشويي او و همسرش33، ادعاي نعمت‌الله زنجاني مبني بر آنکه «زن سيدحسن زنبورکچي عيال او را فريب داده پنج روز به خانه عسگرخان غلام برده»34، اظهار مشهدي عبدالله عطار در اين راستا که «پنج روز است عيال من مبلغ بيست و پنج هزار دينار پول مرا برداشته فرار کرده است از قراري که فهميده‌ام ضعيفه دلاله از او خبر دارد»35، از نمونه‌هاي قابل ذکر در اين زمينه است. همچنان که، روايت ذيل نيز از سوي اداره امنيه تهران گزارش گرديد: «زن و مادرزن آقاسيد اسماعيل دلال ديشب براي اينکه مشاراليه هفت سين را علي‌الرسم حاضر نکرده بود با او بناي منازعه و اوقات تلخي را گذارده بودند بيچاره هفت ساعتي آمده هفت سين را از قبيل سير و سرکه و سنجد و غيره گرفته و از جمشيد شکايت ميکرد که بنا را گزارده». 36
 
چندهمسري
تعدّد زوجات به طور همزمان، اعم از رسمي و غيررسمي، يکي از مهمترين مسائلي بود که سبب ظهور تنش در نهاد خانواده مي‌گرديد. علي رغم رواج گسترده تعدّد زوجات و مرسوم بودن چندهمسري در دوره زماني موردنظر، مسئله مذکور، براي همه زنان، قابل هضم نبوده و ترجيح مي‌دادند تا توجّه و افکار شوهران‌شان، به عنوان شريک زندگي، به طور کامل و فقط به آنان معطوف گردد.
 
چندين نمونه از اين چالشهاي خانوادگي که پيامد تعدّد زوجات بوده، در همان زمان، از سوي نظميه گزارش شد. چنان که: «صفرنام علاف دو نفر زن دارد يکي از آنها قدري بابضاعت است با مشاراليها نزاعشان شد او هم اسبابهاي خود را برداشته قهرا ميرود ديروز مشاراليه ضعيفه را در کوچه ديده گريبانش را گرفته که به خانه‌اش ببرد دختر ضعيفه و يک نفر از بستگان او به حمايت برامده قيل وقال ميکردند چون واقعه نزديک خانه جناب حاجي ملاعلي بوده آقاشيخ پسر او ايشان را صلح ميدهد». 37
 
همچنين، دادخواهي عيال مشهدي کريم به رييس محله، به واسطه کتک خوردن از شوهرش، که علّت آن هم اعتراض به ازدواج مجدّد او بود38، ترک خانه و بچه خردسال از سوي همسر اسدلله نام و رفتن او به خانه پدري‌اش در نتيجه تجديد فراش اسدالله39، نزاع استاد رضا بزاز با عيال‌اش به دليل ازدواج مجدد رضا40، نمونه‌هاي ديگري در اين زمينه هستند.
 
در برخي موارد، طلاق يکي از زوجين، راه‌حل مسئله بود، چنان که بر اساس گزارشي از اداره نظميه: «کهزاد نام ملايري ضعيفه کُردي را صيغه ميکند زن ديگر هم داشته، ديروز مشاراليه با زن کُرد به خانه زن قديمي خود رفته در آن جا نزاعشان شده ضعيفه کُرد زده سر شوهرش را مجروح مينمايد، نايب محله خواسته متعرض ضعيفه ضاربه شود شوهرش راضي نشده ضعيفه را برده در محضر شرع مطلقه ميکند». 41
 
همچنين: «نظرعلي خان اغلب اوقات با عيالش نزاع دارد و جهت آن اينست که مشاراليه عيالي جوان گرفته و او پير است به مشاراليها اعتنايي ندارد ديشب هم باز بناي نزاع و زدوخورد گذارده بي نظمي ميکردند نايب محله رفته آنها را ساکت کرده قرار ميگذارد که او يکي را طلاق دهد». 42
 
در تعدادي ديگر از اين نوع، ازدواج مجدّد، حتي اگر با مخالفت جدّي و آشکار زوجه اول مواجه نمي‌شد، با اينحال، بي توجّهي، دل‌زدگي، سوء رفتار و حتي خشونت شوهر نسبت به عيال نخستين، سبب مي‌شد تا در درازمدت، اين مسئله، پيامدهاي روحي و رواني زيانباري براي اعضاي خانواده در پي داشته باشد. بدرفتاري آقا سيدرضا نسبت به همسر اول‌اش بعد از ازدواج با زني ديگر43، عدم پرداخت مخارج زندگي و اقدام به ضرب و شتم از سوي ميرزا محمدعلي نفت‌فروش44 و ميرزا علي عطار در نتيجه گرفتنِ همسر دوم 45، از موارد گزارش شده در اين عرصه هستند.
 
براي برخي از زنان، مسئله اختيار کردن همسران متعدّد از سوي شوهر، به حدّي غيرقابل تحمّل بوده که حتي مبادرت به قتل طرف مقابل46 و يا خودکشي مي‌نمودند. منازعه و سپس اقدام به خودکشي از سوي عيال مشهدي رحيم47 و عيال محمدعلي عطار بعد از اينکه متوجه شدند، شوهرانشان، داراي همسر ديگري هستند48، نزاع ميان دو زوجه مشهدي حسين خبّاز که خودکشي و در نهايت مرگ عيال دوم او را به همراه داشت49، نزاع بين دو همسر ملااسدالله مکتب‌دار که منتهي به اقدام به خودکشي يکي از آنان گرديد. 50 البته اين ترفند، کاملا هم بي فايده نبوده، بلکه بعضا حتي در راستاي رسيدن به اهداف موردنظر سودمند به‌نظر مي‌رسيد: «ميرزا محسن نام ضعيفه‌اي را يک ماهه صيغه کرده زن سابق او مستحضر شده با مشاراليه بناي نزاع را گذارده و جزيي ترياک ميخورد حالتش منقلب ميشود کسانش درصدد معالجه برآمده بهبودي حاصل کرده شوهرش ضعيفه را که گرفته بود بيرون کرد صلح نمودند». 51
 
رويکرد مردسالارانه در جامعه
درهم تنيده شدن فرهنگ مردسالاري با ساختار سنّتي جامعه در دوره قاجار، در بروز چالشهاي خانوادگي مقارن با برهه زماني موردبحث، نقشي برجسته ايفا مي‌نمود. براي نمونه: «ديشب عيال مشهدي غلامعلي نام به رييس محله متظلمه ميشود که شوهرم بلاجهت مرا زده رئيس محله فرستاده مشاراليه را حاضر کرده با او به اداره فرستاد. معلوم شد ضعيفه بدون اذن شوهر به خانه اقوام خود رفته از آنجا به مجلس تعزيه رفته‌اند نزاعشان شد صلح شد و قرار گرديد که ضعيفه بدون اذن شوهر از خانه بيرون نرود». 52
 
مشاجره مشهدي حسين با همسرش به خاطر آنکه بدون اجازه او، همراه با همسايه‌ها، به زيارت حرم عبدالعظيم رفته بود53، منازعه و سپس طلاق همسر، بدون هيچ قيدوبند، از سوي رجب‌علي 54، اقدام «محمدعلي خان خواهرزاده جليل خان سرهنگ قزاق» در اختيار نمودن يک «ضعيفه» به عنوان همسر صيغه‌اي، رها کردن او پس از مدتي، خشونت فيزيکي عليه اين «ضعيفه» به خاطر درخواست پنج هزار دينار حق‌الزحمه‌اش55، ضرب و شتم «عيال مشهدي غلام‌علي دبّاغ» از سوي اين شخص، بدين خاطر که بدون اذن شوهر به مجلس تعزيه رفت56، سوءرفتار کربلايي حيدر بزاز نسبت به همسرش در نتيجه رفتن به خانه اقوام بدون اجازه او57، خشونت فيزيکي پسرِ شوهر يک «ضعيفه» نسبت به او، به اين علّت که « شوهر ضعيفه در شهر نيست ديروز به مجلس تعزيه رفته پسر شوهرش مواخذه نموده»58، دادخواهي «عيال مشهدي کاظم» از رييس محله، به خاطر کتک خوردن از برادر شوهرش، چرا که «مشاراليها شوهرش به سفر رفت و ديروز به خانه اقوام خود ميرود برادر شوهر او مواخذه نموده»59، منازعه مشهدي ميرزا با همسر و برادرهمسر به خاطر بدون اجازه شوهرش، همراه با زنهاي همسايه، به مسجد رفته بود. 60 البته اين نگرش مردسالارانه در نهاد خانواده، همواره توام با موفقيت و سلطه کامل براي مردان نبود، بلکه بعضا موجب چالش در موقعيت مرد خانواده مي‌گرديد: «رضانام به خانه‌اش آمده ملاحظه ميکند درب صندوقي که خودش قفل زده زن به جايي نرود مشاراليها باز کرده لباس فاخر پوشيده ميخواهد به مهماني برود مشاراليه مواخذه نموده نزاعشان ميشود بناي زدوخورد را ميگذارند و مادر ضعيفه دامادش را کتک ميزند به رئيس محله شکايت ميکنند». 61
 
در برخي مواقع، ترفندهاي زيرکانه زنان، موجب انعطاف و حتي عقب‌نشيني مردان خانواده مي‌گرديد: «ديشب زن کريم نام با شوهرش براي اينکه مشاراليه اجازه نميداد به جهت تعزيه از خانه بيرون رود نزاعشان شد بناي زدوخورد را ميگذارند اهل خانه آنها را ساکت ميکنند بعد ضعيفه براي تهديد شوهرش جزيي ترياک ميخورد کسانش او را مداوا نموده آخرالامر شوهر مجبور ميشود اجازه رفتن او به تکايا را بدهد». 62
 
از سوي ديگر، فرهنگ مردسالارانه، يکي از عناصر مهمِّ بروز خشونتهاي خانوادگي محسوب مي‌شد، «عباس نام که در حوالي مسجد شاه منزل دارد با عيالش نزاع کرده زنش را کتک ميزند ضعيفه هم ميرود به اقوامش شکايت ميکند»63. بعلاوه، تظلّم‌خواهي عيال مشهدي هاشم64، عيال مشهدي رضا خرّاط65، عيال قربانعلي66 و عيال رضاقلي67 از رييس محلّه، به علّت آنکه بي جهت توسط شوهران‌شان مورد ضرب وشتم قرار گرفتند. اگرچه اکثر اين دادخواهيها، در نهايت، منجر به صلح و سازش ميان طرفين، و عدم تغيير خاصّي در شرايط زنان همراه بود، با اين حال، در برخي مواقع، قضات و معتمدان محلي در برابر اين نوع رويکرد خشونت‌آميز، واکنش نشان مي‌دادند: «کريم حداد با عيالش نزاعشان شده او را کتک زد. زن رفته به ملا زين‌العابدين پيشنماز واقع را تظلم ميکند ملا، کريم را احضار کرده در همان مجلس ضعيفه را مطلقه مينمايد»68. در پايان، نکته شايان ذکر، اين است که حتي در آن جامعه مردسالار نيز، رفتار توام با خشونت، منحصر به مرد نبوده، بلکه زنان هم به اين سوءرفتار توسّل مي‌جستند، چنان که بر اساس گزارشي از سوي اداره نظميه: «اکبرنام طوّاف با عيال خودش گفتگو و نزاعشان شده زدوخورد کرده ضعيفه شوهرش را کتک زده مشاراليه هم از فرط غيرت مقداري ترياک خورده يکي از همسايه‌ها مستحضر گرديده درصدد معالجه برآمده مداوا شد». 69
 

چاپچاپ
www.iichs.org