موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران  (مقالات)           WWW.IICHS.ORG

اسناد تاريخ مجسم يک ملت

بهاره فزوني

Fozooni@www.iichs.org

 

آرشيوها، تشکيلاتي با مأموريتهائي خاص و ويژه هستند؛ مأموريتهائي فراتر از موانع و مرزهاي مکان و زمان. آرشيو، حلقه پيوند ميان گذشته، حال و آينده است؛ آينده‌اي که ما معتقديم ساختن آن، تنها با حفظ پيشينه‌هاي فرهنگي جامعه و بهادادن به اسنادي محقق مي‌شود که امروز مسئوليت حفظ و نگهداشت آنها به ما سپرده شده است و اين مهم ميسر نخواهد شد، مگر با زدودن غبار غربت از چهره آرشيوها، با استمداد از مردمي که خود پديدآوران اسناد و نگهدارندگان و بهره‌برداران آن هستند. 1

 

تعريف سند از ديدگاه حقوق اسلامي
"در اصطلاح و فقه اسلامي روايت يک حديث را "سند" گويند. سند به معني طريق متن است و منظور از متن، متن حديث است که آن را لفظ حديث گويند و معني سند بطريق متن براي آن است که دانسته شود حديث، مأخوذ از قول چه کسي است."
 
تعريف سند از ديدگاه قانون مدني ماده 1284
"سند عبارت است از هر نوشته‌اي که در مقام دعوي يا دفاع قابل استفاده باشد."
 
تعريف سند در قانون سازمان اسناد ملي ايران
"کليه اوراق، مراسلات، دفاتر، پرونده‌ها، عکسها، نقشه‌ها، کليشه ها، نمودارها، فيلم‌ها، نوارهاي ضبط صوت و ساير اسنادي که در دستگاه دولت تهيه شده و يا به دستگاه دولت رسيده است و به طور مداوم در تصرف دولت بوده از لحاظ اداري، مالي، اقتصادي، قضايي، سياسي، فرهنگي، علمي، فني و تاريخي به تشخيص سازمان اسناد ملي ايران ارزش نگهداري داشته باشد".
 
تعريف سند از ديدگاه علم کتابداري
"هر نوع نوشته خطي، چاپي، عکسي و يا به صورتهاي ديگر و هر شيئي مادي را که بتوان از محتواي آن اطلاعاتي به دست آورد "دبيزه" يا "مدرک" گويند."
 
پس از تجزيه و تحليل وجوه اشتراک و افتراق تعاريف ياد شده، عبارت زير به عنوان تعريف سند پيشنهاد مي‌گردد: "سند عبارت است از اطلاعات مضبوط اعم از نوشتاري، ديداري، شنيداري که توسط اشخاص حقيقي يا حقوقي ايجاد شده و داراي ارزش نگهداري باشد». 2
 

 

ارزش اسناد آرشيوي
از بررسي اسناد اصطلاحات خاص هر دوره شناسايي و بازشناسي مي‌شوند؛ از بررسي اسناد ترتيب قباله‌نويسي، نحوه تهيه اسناد قضايي و مالي دوره‌هاي گذشته، آداب و رسوم اجتماعي، سنتهاي مردمي، کيفيت ازدواجها و طلاقها، روش تهيه اسناد حقوقي و قضايي و روش برخورد با مسايل قضايي، اجتماعي و سياسي؛ وضعيت اقتصادي دولتها، کيفيت معيشتي مردم، انواع مالياتها و روشهاي ماليات‌گيري، وضعيت داد و ستد و امور تجاري؛ طرز رفتار کارکنان و مأموران دولتي با مردم، رفتارهاي اجتماعي مردم نظير مشارکت در امور خيريه و عام‌المنفعه، وقف، نذورات؛ وضعيت جغرافيايي؛ تحولات فکري مردم، ميزان حق‌طلبي، ظلم‌پذيري،‌ عدالتخواهي و آگاهي از تاريخ زبان و تحول آن؛ آشنايي با سبکهاي مختلف ادبي و کاربرد آنها در دورانهاي متفاوت مشخص مي‌شود. 3
 
تاريخچه آرشيو در ايران
رسم نگهداري و حفاظت از اسناد و مدارک دولتي در ايران از ديرباز رايج بوده است. در دوران هخامنشيان هسته مرکزي و زيربناي تشکيلات اداري امپراطوري را"بايگاني سلطنتي" تشکيل مي‌داد. در حقيقت مغز متفکر سازمان اداري، رئيس بايگاني سلطنتي بود که فرمانهاي شاه را به زيردستان ابلاغ مي‌کرد؛ وي مسئول ضبط و ربط مکاتبات حکومتي، فرمانها و دستورهاي شاه و ديگر وقايع مهم روز بود. پس از فتح ايلام، ايرانيان با لوحه‌هاي گلي آشنا شدند و از کاربرد آن در امور تجاري و اداري اطلاع يافتند.
 
ايرانيان در اواسط قرن پنجم پيش از ميلاد از موادي مانند: چرم و پاپيروس براي نوشتن استفاده مي‌کردند. اما به سبب آسيب پذيري اين مواد، اسناد و مدارک دوره هخامنشي دوام زيادي نياورد و بيشتر آنها از بين رفت.
 
بسياري از آگاهيهاي موجود که در مورد پيشينه هخامنشيان و فرهنگ آنها در دسترس است به خاطر سنگ نبشته‌هايي است که در تخت جمشيد و بر روي ديواره‌ها و لوحه هاي گلي موجود در آن حکاکي شده ‌است.
 
در حفاريهاي انجام شده در محل تخت جمشيد تعداد زيادي کتيبه‌هاي گلي در انبارهاي زير تخت جمشيد، يافت شد و همگي به آمريکا ارسال شد که متأسفانه در بين راه تعداد بسياري از آنها از بين رفتند و مقدار مانده نيز به علت جنگ جهاني دوم در انبارهاي دانشگاه آمريکا ماند و ترجمه نشد. سرانجام ترجمه صورت گرفت که مشخص شد حاوي دفاتر حسابداري امپراتوري هخامنشي است، و فراتر از آن مشخص شد ايرانيان در آن زمان چگونه مي‌زيسته‌اند. به عنوان مثال مشخص شد کليه کارگران و مهندسان در ساخت تخت جمشيد حقوق دريافت داشته و زنان داراي حقوق کامل بوده و حتي مرخصي بارداري داشته و کساني هم حقوق دريافت مي‌کرده‌اند تا از کودکان مراقبت کنند. 4
 
آرشيو اسناد سغدي کوه مغ شامل مکاتبات سياسي، گزارشها، اسناد قضايي، صورتحسابهاي مالي و مالياتي و مانند آن است و مربوط به قرون پنجم و ششم مقارن سلطنت ساسانيان است.
 
بعد از ساسانيان نگهداري سلطانيات و ديوانيات به راهنمايي وزرا و دبيران ايراني در دستگاه خلافت مرسوم شد و در اين دوره اسناد را در محلهايي به نام خزانه نگهداري مي‌کردند، خزانه اسناد جزء ديوان رسائل بود. در دوره غزنويان به خزانه اسناد " خرانه حجت" و رئيس آن را ديوانبان مي گفتند.
 
در دوره صفويه رونوشت تمام ارقام مربوط به امور مالي و احکام و نشانه‌ها و نامه‌ها و اسناد در دفاتر مخصوصي ثبت مي شد. محل نگهداري اين دفترها که "انبار دفترخانه ديوان اعلا" نام داشت ظاهراً عمارت چهل ستون بود.
 
در دوره قاجاريه از زمان فتحعلي شاه، اسناد و مکاتبات و سواد فرمانها در دربار نگهداري مي‌شد و آرشيو جزو اداره بيوتات به‌شمار مي‌رفت. از زمان ناصرالدين شاه، علاوه بر بخش نگهداري اسناد دربار، اسناد سياسي در وزارت امور خارجه و اسناد مالي در دستگاه ميرزا يوسف‌خان مستوفي‌الممالک گردآوري مي‌شد، اما روش صحيحي براي نگهداري اسناد و نوشته‌ها وجود نداشت. سرانجام در سال 1278 خورشيدي وزارت خارجه به پيروي از روش بايگاني کشورهاي اروپايي، بايگاني خود را مرتب کرد.
 
در سالهاي 1280 تا 1309 خورشيدي هيئتي فرانسوي و بلژيکي طرحي براي اصلاح نظام بايگاني کشور ارائه کردند و آن را به اجرا گذاشتند. پس از آن فکر ايجاد يک مرکز اسناد دولتي در تصويبنامه هيئت وزيران در سال 1309 شکل گرفت. به اين ترتيب تا سال 1345 که لايحه تأسيس (سازمان اسناد ملي ايران) به هيئت دولت ارائه شد، هرچند وقت يک بار لوايحي در اين باره مورد بررسي قرار مي‌گرفت. 5
 
پس از طرح لايحه مزبور در 23/8/45 و طي مراحل مختلف رد و قبول، سرانجام در جلسه هفدهم ارديبهشت ماه 1349 مجلس شوراي ملي قانون تأسيس سازمان اسناد ملي ايران به تصويب رسيد و براي اجرا به دولت ابلاغ شد بدين سان مقدمات تشکيل آرشيو ملي ايران به عنوان پاسدار فرهنگ و هويت تاريخي کشور به وجود آمد.
 
پژوهشکده اسناد
از آنجا که آرشيو حافظه ملي هر کشور است و سازمانهاي آرشيوي علاوه بر وظايف اجرائي، داراي رسالت فرهنگي و پژوهشي نيز هستند و با عنايت به تأکيد مقام معظم رهبري بر ضرورت حفظ، مرمت و اشاعه اسناد و به منظور تحقق اهداف پژوهشي و گسترش فرهنگ آرشيوي و کمک به محققان کشور، سازمان اسناد ملي ايران، در سال 1372 موفق به اخذ موافقت موسسه مطالعات و تحقيقات آرشيوي (پژوهشکده اسناد) از وزارت فرهنگ و آموزش عالي شد. اهم اهداف و وظايف پژوهشکده اسناد به شرح زير مي باشد:
الف ـ مطالعه و تحقيق در مورد اسناد موجود در آرشيو سازمان اسناد ملي ايران و ساير مراکز آرشيوي به منظور کشف نکات مبهم و مکتوم تاريخي در جهت تدوين تاريخ جامع معاصر ايران.
ب ـ مطالعه و تحقيق در خصوص شيوه‌هاي بازسازي و مرمت اسناد و استفاده از روشهاي نوين علمي براي شناسايي عوامل مخرب و موثر بر اسناد و يافتن راههاي مقابله با آنها.
ج ـ بررسي و مطالعه روشهاي طبقه‌بندي اسناد مطابق با استانداردهاي جهاني.
د ـ تلاش در جهت ساخت و تهيه مواد لازم براي مرمت اسناد در داخل کشور.
هـ ـ تهيه کليدواژه‌ها، اصطلاح‌نامه‌ها، اصول شماره‌گذاري و نمايه‌سازي در جهت استفاده صحيح و علمي از کامپيوتر به منظور ارائه شيوه‌هاي بازيافت اطلاعات موجود و اشاعه آنها.
و ـ تهيه و آماده سازي مجموعه‌هاي اسنادي براي انتشار به صورت گزارش، کتاب و يا نشريات مربوط .
ز ـ تهيه و تنظيم و ارائه طرحهاي پژوهشي در زمينه تاريخ معاصرايران به پژوهشگران.
ح ـ همکاري با مؤسسات دولتي، دانشگاهها و مراکز پژوهشي و مطالعاتي فرهنگي و علمي داخل و خارج از کشور و راهنمايي آنان در زمينه اسناد آرشيوي.
ط ـ معرفي و شناساندن اسناد موجود در سازمان اسناد ملي ايران و تهيه راهنماهاي لازم به منظور تسهيل در اين امر.
 
آرشيو شفاهي سازمان اسناد ملي کشور
در سازمان اسناد ملي بخشي به نام "آرشيو شفاهي" وجود دارد. در اين بخش هر يک از افراد هنرمند، سياستمدار، دانشمند، پزشک، مهندس، مي توانند تجربيات، مشاهدات و خاطرات خود را براي آيندگان باز گويند. اين اسناد شفاهي نيز حامل پيامهاي فرهنگي و اجتماعي هستند، که تمامي آحاد مردم و نه تنها پژوهشگران مي‌توانند پيشينه فرهنگي خود را در آن کشف کنند.
 
بخش آثار دستنوشته سازمان اسناد ملي
براي نخستين بار در ايران آرشيو تخصصي براي نگهداري از اسناد و دستنوشته‌هاي هنرمندان، نويسندگان، شعرا و تمام مشاهير کشور راه‌اندازي مي‌شود. اکنون دستنوشته‌هاي تعدادي از مفاخر و نويسندگان مشهور همچون ملک‌الشعراي بهار، جمال‌زاده، پروين اعتصامي، پژمان بختياري و... در اختيار سازمان اسناد ملي ايران قرار گرفته است، اما هنوز بخش عمده‌اي از آثار اين بزرگان در اختيار خانواده‌هاي آنهاست که در صورت همکاري آنها با سازمان اسناد ملي و حتي ارائه نسخه‌هاي کپي اين دستنوشته ها نيز مي‌توان براي تکميل اين آرشيو تخصصي در کشور اقدام کرد. 6
 
19 ارديبهشت روز اسناد ملي و ميراث مکتوب
در دي ماه 1389 که سالروز تأسيس ميراث مکتوب بود، پيشنهاد روزي به نام «ميراث مکتوب» از سوي مرکز پژوهشي ميراث مکتوب مطرح و براي ثبت اين روز در تقويم کشور نامه‌نگاريها و پيگيريها آغاز شد. پس از موافقت اوليۀ شوراي فرهنگ عمومي با ثبت اين روز در تقويم، از ميراث مکتوب خواسته شد تا روزهاي پيشنهادي خود را به آن شورا اعلام کند. با توجه به اينکه تاريخهاي پيشنهادي بايد بيشترين سنخيت را با اين روز مي‌داشتند، پس از رايزني با استادان، همکاران و پژوهشگران حوزۀ تصحيح متون و نسخ خطي، سه مناسبت اعلام شد: زادروز آقابزرگ تهراني کتابشناس و صاحب «الذريعه» (18 فروردين)؛ زادروز ابوريحان بيروني، رياضيدان و تاريخ ‌نگار (14 شهريور)؛ زادروز استاد ايرج افشار (16 مهر) ايرانشناس و پدر کتابشناسي نوين ايران. اما در نهايت شوراي فرهنگ عمومي کشور، روز 19 ارديبهشت، زادروز شيخ کليني را به عنوان "روز اسناد ملي و ميراث مکتوب" در تقويم به تصويب رساند.
 
در نامۀ منصور واعظي، دبيرکل وقت شوراي فرهنگ عمومي به اکبر ايراني، مديرعامل اين مرکز، که در تاريخ 24/7/1390 نوشته شده است، آمده :

 

 
اکبر ايراني در بخشي از يادداشتي که به مناسبت روز اسناد و ميراث مکتوب با عنوان "به پيشواز روز اسناد ملي و ميراث مکتوب" در وب‌سايت مرکز پژوهشي ميراث مکتوب قرار گرفت، دربارۀ اهميت اين روز و جايگاه نسخ خطي چنين مي‌گويد:
             توجه به دستاوردهاي ذوقي و فکري آباء و اجدادي، مي‌بايد براي تحکيم و تقويت هويت فرهنگي، ديني و ملي‌مان، هرچه بيشتر ادامه يابد. وجود اين گنجينه‌هاي گهربار در ميان مردم و مراکز فرهنگي، کتابخانه‌ها، مساجد، مدارس قديمي و موزه‌ها، مايۀ سربلندي و افتخار ما ايرانيان است. اين افتخار اتمام حجتي است براي نسل امروز تا بداند و دريابد که:
             ما ملتي هستيم با اراده، خلاق و صاحب استعدادهاي فوق العاده. اگر بخواهيم، مي‌توانيم؛ چنانکه خواجه ‌نصيرالدين طوسيها ، خواجه رشيدالدين‌ها و شيخ‌ بهايي‌ها و ديگران توانستند و تا اين زمان موجب عزت و سرافرازي بسيار براي ايرانيان شده اند.
             کاهلي ما و فرصت‌طلبي آنان، به نام ما به کام ديگران، طبعاً اگر سستي و کاهلي کنيم، پروژۀ مصادرۀ مفاخر علمي، فرهنگي و هنري ما نيز هويت، تاريخ و حتي زبان ما را پي‌ريزي و پي‌گيري مي‌کنند و هيچ بعيد نيست که حتي در سازمان فرهنگي يونسکو به نام خود به ثبت رسانند؛ همان‌طور که سستي، ناداني و بي‌لياقتي شاهان دودمان قاجار و پهلوي موجب شد مواريث فرهنگي، نسخ نفيس خطي، آثار باستاني و اشياء عتيقه نفيس کشورمان، به يغما برود و زينت‌بخش موزه‌هاي لوور و متروپليتن و لندن و... شود. اين قصۀ «به نام ما و به کام ديگران» تا کي ادامه خواهد يافت؟ سکۀ مولانا را ترکها ضرب کردند و مثنوي او را به ترکي پراکندند. آثار تاريخي و مفاخر فرهنگي ايران، شده است مايۀ شيرين‌کامي و رونق کسب ديگران. به قول حضرت سعدي ــ عليه الرحمه:
                  اي که دستت مي‌رسد کاري بکن           پيش از آن کز تو نيايد هيچ کار
              نکند که غفلت و جهالت حاکمان اعصار گذشته را خود نکوهش کنيم، ولي به اهمال، دست روي دست گذاشته، خبر خروج هزاران شيء عتيقه از منطقه باستاني جيرفت را از اخبار بلندگوهاي خارجي بشنويم. مباد که بشنويم فلان نسخۀ خطي را فلان کتابخانه نخريد چون وسعش نرسيد، و به طريقي از کشور بجهيد... 7
 
اسناد ملي پل ارتباطي بين گذشته و آينده سرزمينمان است، پس از آن به بهترين شکل محافظت کنيم.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. http://www.nlai.ir/tabid/2598/mid/5853/ctl/asnad/Default.aspx?Subjectmid=5850&SubjectID=12053
2. http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/day-national-archives.html
3. محمدحسين دياني، مقدمه‌اي بر آرشيو (مشهد: دانشگاه فردوسي مشهد،1381)، ص 13-14.
4. محمدحسين گلمکاني، ملتي که تاريخ خود را نشناسند محکوم به تکرار آن است،
http://avaygolmakan.mihanblog.com/post/316
5. غلامرضا فدايي عراقي، مقدمه‌اي بر شناخت اسناد آرشيوي (تهران: سمت، 1384)، ص 62-64.
6. http://www.beytoote.com/art/negah-gozashte/day-national-archives.html
7. http://www.mirasmaktoob.ir/d.asp?id=12976

چاپچاپ
www.iichs.org