موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران  (رجال)           WWW.IICHS.ORG

علي اصغرخان امين السلطان

فاطمه معزي

 

ميرزا علي اصغر خان امين السلطان فرزند آقا ابراهيم امين السلطان در سال 1275ق در تهران متولد شد و به تبع پدرش به دربار ناصري راه يافت و در 1300ق با فوت پدرش، شاه او را ملقب به امين السلطان كرد. او از رجال مهم دوره قاجار بود.

 

امين السلطان در مناصب مهم و مختلف مشغول به كار شد. و از سال 1306ق به وزيراعظمي منصوب و در سال 1310 رسماً به صدارت گماشته شد. ميرزا علي اصغر خان در سه سفر ناصرالدين شاه به فرنگستان او را همراهي كرد و  هر بار در اين سفرها امتيازاتي مانند، كشتيراني در رود كارون، امتياز رژي (انحصار توتون و تنباكو) و بانك شاهي را به بيگانگان انگليسي اعطا مي كرد.واگذاري اين امتيازات هر روز بر تعداد دشمنان وي مي افزود و جنبش رژي به رهبري آيت الله ميرزاي شيرازي او را منفورتر از پيش نمود.

 

در سال 1313ق زماني كه ناصرالدين شاه به دست ميرزا رضاي كرماني در حرم حضرت عبدالعظيم ترور شد، اتابك كه سياستمداري زيرك بود براي حفظ آرامش در شهر در مسير به سمت تهران در كالسكه چنين وانمود كرد كه شاه آسيبي نديده و سالم است. او پس از به سلطنت رسيدن مظفرالدين شاه نيز باز به صدارت منصوب شد اما عمر اين صدارت چندان طولاني نبود و در 1314ق به علت گرايش هايي كه به روسها پيدا كرده بود و با فشار انگلستان از كار بركنار و دو سال به قم تبعيد شد، اما در سال 1316ق تبعيد وي پايان يافت و به تهران دعوت شد تا بر مسند صدارت تكيه زند . از اقدامات وي در اين دوره استقراض از دولت روسيه بود تا بتواند شاه قاجار را راهي سفر اروپا كند و اين خوش خدمتي او را ملقب به اتابك اعظم كرد. خيانتهاي امين السلطان كار را به جايي رساند كه در 1321ق از سوي علماي مقيم عتبات عاليات تكفير شد و اين حكم موجب شد تا از صدارت بركنار شود و اين بار راهي اروپا شد و در زمان انقلاب مشروطه در خارج از كشور بود . در 1325ق كه محمد علي شاه بر روي كار آمد بهترين راه حل مشكل خود را در بازگشت امين السلطان به ايران ديد تا از تجربيات وي استفاده كند. امين السلطان ابتدا از پذيرش درخواست شاه سر باز زد و در همين حال مردم و نمايندگان نخستين مجلس شوراي ملي نيز با بازگشت وي مخالفت كردند، اما حاميان وي دست از فعاليت بر نمي داشتند تا زمينه براي بازگشت وي مهيا شود. در همين احول در 26 فروردين 1285 ميرزا عباس خان مهندس كه از اروپا عازم ايران بود به علت شباهت ظاهري بسيار به امين السلطان از سوي مجاهدين باكو ترور و به قتل رسيد. اين امر موجب وحشت امين السلطان شد و با تدبير امنيتي در 6 ربيع الاول 1325/30 فروردين 1285 به انزلي وارد شد و مجاهدين به محض ورودش به محافظانش حمله كردند و همين حركت موجب شد تا او به كشتي خود بازگردد. سرانجام مجلس شوراي ملي موافقت خود را با ورود امين السلطان به ايران اعلام كرد و تلگرافي از مجاهدين و مردم خواست تا اجازه ورود را به امين السلطان بدهد. امين السلطان به محض ورود به تهران به صدارت منصوب شد، اما اين دولت سه ماه بيشتر نپاييد. برخلاف دولتهاي قبلي وي، در اين دولت با اوضاع نابساماني رو به رو شد كه براي ايجاد آرامش در آن بايستي به سختي تلاش مي كرد.

 

هرج و مرج پس از انقلاب مشروطه دامن وي را نيز گرفت. در 21 رجب 1325 براي معرفي وزير فرهنگ و عدليه خود به مجلس رفت و پس از پايان جلسه علني و غير علني مجلس، شب هنگام از مجلس خارج شد و قصد سوار شدن به كالسكه خود راداشت كه از سوي عباس آقاي تبريزي به قتل رسيد. عباس آقاي تبريزي پس از اين اقدام خود نيز از ترس اينكه مبادا دستگير شود با شليك گلوله اي در دهانش خود را كشت. در جيب او تنها ورقه هويتش كارتي بود به اين شرح : عباس آقاي صراف تبريزي «عضو انجمن فدايي ملت» اين اقدام را حيدر خان عمو اوغلي هدايت كرد.

 

مشروطه خواهان تندرو برخي نمايندگان مجلس از اين اقدام شادمان شدند براي عباس آقاي تبريزي گمنام مراسم عزاداري با شكوهي برگزار شد، اما براي اتابك تنها سوگواري ساده اي از سوي بستگانش برپا شد. بستگان او قبلاً از سوي اشخاص بيگانه تهديد شده بودند. قتل اتابك زماني روي داد كه قرارداد 1907 به امضاء رسيد و ايران در هرج و مرج به سر مي برد و توان اعتراض به اين قرارداد ننگين تقسيم كشور نداشت.


www.iichs.org