
» وستداهل؛ مسئول مبارزه با مفاسد اجتماعي!
جلال فرهمند
وقتي حضرت آدم به درخت ممنوعه نزديک شد و کاري را که نميبايستي ميکرد، کرد، گرفتاريها شروع شد. حب و بغض، گمراهي و و... و ليست بلندبالايي از تمردها که بايد به آن اضافه کرد. اين شير پاک خورده تا پايش بر زمين باز شد و تعداد خطاهايش نيز افزدوده گشت، قوه انتخابيه را شناخت و البته تمايل به کژي را بيشتر ميپسنديد. حتي هنگامي که چهار نفر هم بيشتر بر زمين نبودند دست به قتل هم زد. اين جريان و هنگامه تا يومنا هذا ادامه يافت و 124 هزار پيامبر هم براي آگاهي و هشياري آمدند ولي کو گوش شنوا!
تاريخ مکتوب بشري هم پر است از اين مفاسد بشري و رويههاي ناپسند اخلاقي. رويههايي که از حکام شروع شده و تا پايينترين اقشار جامعه کشيده ميشود. چه آنکه گفتهاند الناس علي دين ملوکهم يعني مردم بر دين پادشاهان و حاکمان خود هستند.
دوره قاجار هم جداي از اين روند بشري نبود. مفاسد اخلاقي و منکراتي هم در اندازه خود به وفور ديده ميشد. حال به شکل آن روزي خود. اعمالي که گاه صداي مؤمنين و مؤمنات و علماي ديني را در ميآورد و آنان را مجبور به نامهنويسي و نامهنگاري و خطابه منبري ميکرد.از اين گونه تذکرها در اين دوره چه شفاهي و چه کتبي فراوان ثبت شده است.
نمونههاي فساد هم قابل شمردن و نام بردن است: مجالس قمار، فساد اخلاقي، لهو و لعب و عياشي و موسيقي و... الي آخر. که ممکن است نمونههاي آن دوره از قبيل موسيقي در دوره ما خلاف به حساب نيايد و حتي جزو هنر باشد. 1
به هر صورت اين نواهي در بين بسياري از طبقات بالاتر هم به شکل غير علني و نيمه علني به اجرا در ميآمد. به نظر ميرسد از بين آنها که گفته شده قمار سرآمد آنان بود چه آن که پولدار شدن سريع و بي دردسر آرزوي هر آدمي است. اين آفت آدم پولدار و غير پولدار نميشناسد. نمونه اين امر حتي بين شاهان قاجار رواج داشته است. عضدالدوله در خاطراتش از شاه جهانگشاي يعني فتحعلي شاه مينويسد: «روزهاي برف هم اگر به شکار نميرفتند، مجلس قمار فراهم بود. شبها هم هميشه اسباب قمار در کار بود. جز شب جمعه که تمام شاهزادگان در حضور خاقان مينشستند. ظلالسلطان [علي شاه فرزند دهم فتحعلي شاه] دعاي کميل را بلند ميخواند و همگي با او ميخواندند و بعد از صرف شام مرخص ميشدند. هر وقت ميل به قمار نميفرمودند شاهزادگان را مرخص مينمودند».
شايد فتحعلي شاه به خيال خود با خواندن دعاي کميل تلافي شش شب ديگر را ميکرد! الله اعلم! عينالسلطنه که خود از قاجاريان سرشناس است در خاطراتش که به نوعي تاريخ اجتماعي قاجاريه است از دوره ناصري و حرکات و سکنات شاه و اطرافيان داستانهاي زيادي دارد وي در خاطرهاي جالب از دوره ناصري به سال 1312ق يعني يک سال قبل از ترور شاه مينويسد: «اين قمار در حضور اعليحضرت مدتهاست قرار شده. شاهزادگان و بعضي از عملهخلوت مقابل ميشوند بازي ميکنند. آخرالامر جلو هر کدام پول جمع شود نزديک برخاستن عمله خلوت چپو ميکنند و به هيچ طرف چيزي نميرسد سهل است و تنخواهي که آوردهاند هم از ميان ميرود».
وي به سال 1316 هم خاطرهاش را از مظفرالدين شاه ذکر ميکند که ديگر عظمت پدرش ناصرالدين شاه را نداشت و نشانههايي از خست را هم بروز داد وي در خاطرات در قيطريه مينويسد:
... مجدداَ به چادر اول آمديم... شاه ابداَ احضار نفرمودند با همان اشخاص که همه روز قمار ميکردند تخته بازي ميفرمودند.
ناصرالسلطنه آمد، صدراعظم جويا شد که چه کرديد؟ گفت باختيم و تازگي ندارد. کار همه روزه ماست که نفري بيست عدد و زيادتر اشرفي تقديم کنيم، معلوم شد همه روزه اين مشغوليات به ميانه است.
اين هم ديگر آخرش بود که فقط شاه برنده باشد! و البته لذت جمع کردن چند دانه اشرفي براي شاه صفايي داشت! و البته چون کار از جانب مهديقليخان عيب داشت، ديگران و درباريان هم به اين جمع اضافه ميشدند و براي خود قمار خانگي و لاتاري ترتيب ميدادند. عينالسلطنه ذيل خاطرات سال 1335 ق و در ليالي ماه صيام مينويسد:
بيرون آمديم و به گراند هتل رفتيم بسته بود. از دربان جويا شدم گفت نظميه اجازه موزيک نداد. گفت ماه رمضان است تياتر ماند براي شب 27 که موزيک در آن شب ميدهند. آمديم منزل خودمان. نماز کرده بعضي چيزها که خريده بوديم ديدم محمدعلي ناخوش بود. از آنجا مقتدر گفت برو خانه معير که هر شب آنجا قمار است و مردان محترم جمع ميشوند. لاتار هم هست سابقاَ هم اين مجلس را اعتصامالسلطنه که حاليه معير شده است داشت. خودش هم آدم بامزدهاي است مردم به رغبت ميروند. باج و دوبلي و چيزهاي ديگر هم مخارج چراغ و چاي و آب يخ است. لاتار معير هم تماشايي است. چيزهاي غريب عجيب لاتار ميگذارد. سابقاَ بليت آن چهار قرآن [بود] حاليه به واسطه گراني شش هزار است. اين معير ديگر هيچ ندارد جز اين باغ و خانه آن هم هفتاد جا گرو است. رفتيم ميزهاي قمار مرتب، تخته، شطرنج حاضر، جمعي مشغول بودند که من جز امينالسلطان [عبدالله اتابکي] و لسانالحکما و صاحبخانه، سايرين را نشناختم. “ شمندفر” بازي ميکردند. مقتدر هم يک گوشه ميز نشست دو هزار پول ميگذاشت و بالاخره چهار تومان باخت، اما سايرين خيلي باختند. تمام را خازنالممالک پسر حاجي امينالسلطنه برد.... مرا به اطاق لاتار بردند. شش قران دادم در جعبه انداخت. بليت را برداشتم نمره را در کتابچه نگاه کرد يک قرقره نخ در آمد... سحر نزديک شد. آنها که روزهبگير نبودند. من هم هر چه ميکنم مقتدر از سر ميز قمار بلند نميشود آخرالامر دستش را گرفتم و جبراَ بلند کردم و رفتيم خانه مقتدر. هوا هم گرم، عرق کامل کرديم، سحر خورده در زيرزمين بيرون خوابيديم...
اين قمار کردن و روزه گرفتن و عبادت کردن هم داستاني است! اقشار مختلف هم که از ازدياد و عمومي شدن اين آفات پناهي نداشتند به همين مقامات حکومتي پناه ميبردند. در آخر دوره قاجار ديگر اين اعمال نيمه علني بود. به طوري که داد بسياري را در آورد. نمونهاش همين نامه شيخ جمالالدين نجفي اصفهاني که از فسق و فجور علني در مسجد شاه و بازار بزازهاي تهران از قبيل فروش تار و کمانچه ! و حرکات برخي زنان خياباني حکايتها دارد.
راپرتهاي بعدي نامههاي متبادله بين وستداهل رئيس سوئدي نظميه کل مملکتي يا همان نيروي انتظامي خودمان است در جهت برخورد با مظاهر فساد از قبيل عبور نسوان از خيابان لالهزار که در آن زمان محل تفريح طهرانيان عياش بود و بدنام. خياباني که محل ناامن جهت حرکت زنان طهراني به حساب ميآمد. گزارشها حکايت از انجام قمار در برخي از اماکن و خصوصاَ هتلها دارد. خصوصاَ هتل پاريس که به دست شخصي فرنگي اداره ميشد. اين شکايات تا بدانجا کشيده شده که مامور انيفرمه پليس با لباس شخصي به محل هتل رفت و با مشاهده چشمي نام تعدادي از قماربازان طهراني را يادداشت و براي رئيس نظميه فرستاد.

|
 |

|
[5353 - 1ع]
خيابان لالهزار، پياده شدن خانمي بد حجاب از تراموا!
|
[539- 8ع]
وضع عمومي خيابان لالهزار از بالاي بام
|
[4492- 1ع]
جمع اراذل و اوباش در حال قمار و کشيدن قليان!
|
|
|
|
|

|
|
|
[3442/1- 1ع]
وضع حجاب در اواخر قاجاريه، تعدادي از خانمهاي طهراني در کنار هواپيمايي ملخي و خلبان اجنبي آن در دوشان تپه
|
|
به هر حال اين اسناد نمونه جالبي از برخورد حکومت با رواج فسق و فجور و مفاسد اجتماعي طهران در قرن گذشته است.
 |
[61134 ن]
|
سند شماره 1
بسمالله الرحمن الرحيم
به عرض حضرت اشرف ميرساند، همواره سلامتي با مزيد عزت و موفقيت حضرت اشرف عالي را در اصلاح امورات ملك و مملكت و انجام مقاصد حسنه ملت از درگاه حضرت احديّت جل عظمته مسئلت نموده و مينمايد. به شما مصدع است امروز ظهر جماعتي كثيره در مسجد اجتماع و نميگذاردند نماز خوانده و عموم مؤمنين [ناخوانا] هم مانع شده فرياد از غربت اسلام و كثرت منكرات شرعيه و معاصي فوقالعاده كه علناَ در بازار بزازهاي درب مسجدشاه و خيابانهاي شهر و غيره و غيره مرتكب و به ساختن آلات لهو و لعب و تار و غيره و غيره علني مشغول بلكه افتخار مينمايند داشتند و اظهار مينمودند در اين باب خود نظميه و مأمورين امناء نظميه هم مطلع و جلوگيري نكردهاند بلكه مانع چند توهم كه اظهار كراهت از اين وضع و حركات مينمودهاند هم شدهاند و حكايت غريبي هم از خانه يك نفر زنهاي بد رفتار نقل نموده كه واقعاَ اسباب هيجان مردم و ناله و گريه و نفرين عموم خلق شده كه ماها ديگر نميتوانيم حفظ عرض و ناموس خود را نموده باشيم ميگويند خود نظميه در اين حكايت كما هو حقه مسبوق بوده و ميباشد. در هر صورت اگر مسامحه در جلوگيري به قاعده و سخت بشود اسباب اغتشاش ميشود احقر امروز آنچه لازمه سعي و اهتمام بود نمودم و نگذاردم زيادتر طول كشيده اسباب حرفي حاصل شود. تحقيق فرمايند كه چقدر اسباب صدمه شده بودند و تا فردا هم مهلت گرفته و به توجهات مخصوصه حضرت اشرف عالي همه را اميدوار نموده كه مخصوصاَ سفارشات مخصوصه به نظميه و اجزاء و اعضاء و مأمورين ميفرمايند كه جلوگيري سخت از تمام منكرات شرعيه و ساختن آلات لهو و لعب نموده باشند و مرتكبين خانه اين يك نفر زن بد را هم مشخص و معين نموده مجازات فرموده باشند و عليالخصوص از بازار بزازها كه عموماَ اظهار ميدارند از فرنگ هم بدتر است و انشاءالله تعالي از بذل توجهات مخصوصه مضايقه و مسامحه نخواهند فرمود زياده موجب تصديع است و ايام عزت مستدام باد.
منالاحقر الجاني الحاج شيخ جمالالدين النخعي اصفهاني
[درحاشيه:]
جواب نوشته شده كه دستور لازمه به نظميه داده شده است و البته به طوري هم كه شنيدهايد اقدام شده است.
 |
[61158 ن]
|
سند شماره 2
نظميه طهران
La police de teheran
مورخه 16 شهر محرم مطابق 30برج ميزان 1337
نمره: 2225
مقام منيع بندگان حضرت مستطاب اجل اشرف امجد ارفع افخم آقاي وثوقالدوله رئيسالوزراء و وزير داخله دامت شوكته؛
مرقومه مطاعه نمره 1597 راجع به جلوگيري از منهيات شرف وصول بخشيد. به طوري كه امر و اشارت فرمودهاند در باب بستن قمارخانهها و ممانعت از عبور نسوان طرف عصر در خيابان لالهزار دستور لازم به اداره پليس اونيفرميه داده شد كه مدلول مرقومه مطاعه را به موقع اجرا بگذارند و در موضوع فروش مسكرات نيز حسبالامر صورت اعلاني نوشته لفاَ تقديم شد كه پس از ملاحظه و تصويب به امضاء بندگان حضرت اشرف موشح گردد.
رئيس كل تشكيلات نظميه ـ وستداهل

|
[61161 ن]
|
|
سند شماره 3
رياست وزراء
اداره نظميه؛
نظر به اينكه اشاعه مسكرات و منهيات اسباب شكايت عمومي شده و خيلي لازم است اقداماتي براي جلوگيري و منع اين ترتيب به عمل آيد و تدابيري كه سابقاَ در اين باب شده است كافي و مؤثر نبوده از جمله پيشنهادي كه راجع به منع فروش مشروبات در تحت نمره (4352) از آن اداره به وزارت داخله شده نيز طوري نيست كه موجب قطع شكايات گردد و اساساَ هئيت وزراء اقدامات و تدابير شديدتري را در اين باب لازم ميداند. لهذا به موجب اين حكم مواد ذيل مقرر ميگردد:
1. منع قطعي فروش علني مشروبات در دكاكين و مغازهها و كليه محلهايي كه براي اين معامله فعلاَ معين و معمول است در تمام محلات شهر طهران
2. بستن قمارخانهها در تمام نقاط شهر
3. ممانعت از عبور زنها از سه ساعت به غروب مانده به بعد در خيابان لالهزار اعم از اينكه پياده باشند يا با درشكه شخصي و كرايهاي .
آن اداره بايد به فوريت تعليمات لازمه براي اجراي مواد فوق صادر كرده و مراقبت كامل داشته باشند كه با نهايت جديت اقدام شود. نسبت به منع فروش مشروبات مقتضي است كه اعلاني هم از طرف اداره نظميه منتشر شود. قدغن نمايند اعلان مزبور را هم تهيه كرده نزد اينجانب بفرستند كه قبلاَ ملاحظه و بعد اجازه طبع و انتشار آن داده شود.
[امضاء]
 |
[61140 ن]
|
|
سند شماره 4
وزارت جنگ
اداره: كابينه تاريخ: 27 برج دلو 1299
نمره: 7528
فوري است
مقام منيع رياست وزراء عظام دامت شوكته؛
از قراري كه متواتراَ راپرت ميرسد با اينكه وزارت جنگ قمار در مهمانخانهها را قطعاَ قدغن كرده و مكرراَ هم در مواظبت امر به اداره نظميه دستور مؤكد داده است معهذا به علل غير معلوم از جلوگيري خودداري مينمايند. چون عاقبت وخيم اين امر از حيث و حفظ مصالح عمومي در حضور مبارك پوشيده نيست مستدعي است اكيداَ به اداره نظميه در اجراي دستور وزارتجنگ امر مبارك شرف صدور يابد كه اقلاَ بقيه السيف اموال مردم از تجاوز مهمانخانهها مصون بماند و چنانچه حقيقتاَ اداره نظميه عجز از ممانعت داشته باشد با اجازه حضرت اشرف ممكن است كه وزارتجنگ مستقيماَ در مقام جلوگيري برآيد مخصوصاَ در اين دو سه هفته اخير فوقالعاده اين مسئله زياد شده است و به هيچ وجه منالوجوه از اداره نظميه جلوگيري نشده و نميشود انتظار امر قطعي حضرت اشرف را دارد.
[در حاشيه:] به اداره نظميه:
درباب مفاسد قمار و بستن [قمارخانههاي] هتلها و مهمانخانهها مكرراَ نوشتهام. از قراري كه وزارت جنگ مينويسد ما سواد آن را براي آن اداره ميفرستيم در جلوگيري اين امر خودداري و هتلها كمافيالسابق در ارتكاب به اين كار شنيع مداومت دارند.
البته بدون هيچ ملاحظه از ارتكاب قمار در هتلها و مهمانخانههايي كه تغيير اسم داده و اسم كلوب به خود نهادهاند جداَ جلوگيري و ممانعت فرمايند و نتيجه را اطلاع دهيد.
 |
[61141 ن]
|
|
سند شماره 5
نظميه طهران
La police de teheran
مورخه: 25 شهر ربيعالثاني مطابق 15 برج جدي 1339
مقام منيع بندگان حضرت مستطاب اجل اشرف امجد افخم آقاي سپهدار اعظم رئيسالوزراء و وزير داخله دامت شوكته؛
به طوري كه امر و اشارات فرموده بودند در مهمانخانهها تفتيش به عمل آمده، اينك راپورتي كه در اين موضوع رسيده لفاَ از نظر مبارك ميگذرد. فقط در مهمانخانه پاريس بساط قمار دايره است. نظر به اينكه صاحب مهمانخانه از اتباع خارجه ميباشد استدعا دارد به وسيله وزارت جليله امور خارجه با سفارت فرانسه مذاكره و جداَ جلوگيري شود.
رئيس كل تشكيلات نظميه ـ وستداهل
 |
[61142 ن]
|
سند شماره 6
پليس اونيفرمه
La police uniformee
راپورت نمره: 1672
طهران: 15 برج جدي 1339
موضوع: قماربازان هتل پاريس
مقام منيع رياست پليس اونيفرمه دام بقائه؛
حسبالامر در ليله گذشته اينجانب با لباس (سويل) داخل تمام مهمانخانههايي كه در اين ناحيه ميباشدشده فقط در هتل پاريس در اتاقي كه در سمت مشرق واقع است مجلس قماري بوده كه عده مشغول بازي (شمندفر) از يك تومان به بالا و عدهاي در اطاق ديگر مشغول بازي به (پكربلندر) پنج شش هزاري بودهاند و در ساير هتلها هيچ مجلس قماري مشاهده نشده صورت اشخاص كه در هتل پاريس قماري كردند برداشته لفاَ ارسال داشت.
 |
[61147ن]
|
|
سند شماره 8
وزارت امور خارجه
اداره: محاكمات دائره: مدعي عمومي
مورخه: 1339
نمره: 909/368
مقام منيع رياست وزراء اعظام دامت عظمة؛
خاطر مبارك را مستحضر ميدارد كه در اين سنوات اخيره در اكثر مهمانخانههاي اروپايي بساط قمار و و مايه خانه خرابي و فساد اخلاق عمومي فراهم بود با اقدامات محاكمات وزارت خارجه ارتكاب اين عمل شنيع در نقاط مزبوره جلوگيري و موقوف شد ولي صاحب مهمانخانه پاريس در كابينه سابق جوازي از وزارت جنگ صادر و به نام كلوپ و تفريح از جواز مزبور استفاده كرده و قمار در مهمانخانه او انحصار يافته و شبها دسته دسته به آنجا ميروند. و هر قدر تا حال به اداره نظميه در جلوگيري از اين عمل كه قانوناَ مطابق نظامنامه كلوپ هم حق نظارت در كلوپ دارند تأكيد شده تا حال منتج نتيجه نگرديده اين است كه به آن مقام منيع پيشنهاد ميكند اولاَ به اداره نظميه امر فرمايند از قمار در مهمانخانه مزبور جداَ جلوگيري كنند. ثانياَ تمام وزارتخانهها و ادارات دولتي دستور متحدالمآل صادر فرمايند كه از عمّال دولت هر كس در اماكن عمومي قمار كند از شغلي كه دارد منفصل خواهد شد.
[امضاء]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. عضدالدوله، احمد ميرزا. ناگفتههايي از دربار فتحعليشاه. تهران، آفرينه، 1379 .
2. عينالسلطنه سالور. روزنامه خاطرات عينالسلطنه. به کوشش سالور و ايرج افشار، تهران، اساطير، 1374. جلدهاي 1و2و8 .
|