ماهنامه شماره 97 - صفحه 10
 

» وقتي كه مأمور سانسور کم‌سواد است!

 

سانسور مطبوعات براي اولين بار در ايران در عصر حکومت رضاشاه پهلوي رسماً به اجرا در آمده بود. روزنامه‌ها و نشريات مجبور بودند مطالب را چنان سانسور کنند که فقط از عظمت و بزرگي ديکتاتور سخن بگويند. هرچند گاه يک‌بار مأموراني از سوي شهرباني به چاپخانه‌ها مي‌رفتند و روزنامه‌هاي زير چاپ را مي‌خواندند و چنانچه به مطالبي برمي‌‌خورند که به نظرشان از «مطالب ممنوعه» بود از چاپ آن جلوگيري مي‌کردند و يا براي بزرگي حکومت رضاشاه مطالب آن را به دلخواه تغيير مي‌دادند. مأموران در نوشته‌ها و مطالب دخالتهاي زيادي مي‌کردند به طوري ‌که پس از سقوط رضاشاه، مديران جرايد آن زمان خاطرات جالبي از آن سختگيريها نقل کردند. دکتر  محمود افشار مدير مجله آينده درباره سانسور زمان رضاشاه مي‌گفت: شنيده بودم که مأمور کم‌سوادي را براي سانسور جرايد معين کرده ‌بودند. بيچاره از کم‌سوادي يک مرتبه اين شعر حافظ را «رضا به داده بده وز جبين گره بگشا.....» در روزنامه‌اي سانسور نموده‌ بود با اين اشتباه که کلمه رضا را اسم خاص فرض کرده و ترسيده بود به مقامات عاليه بربخورد، لذا به حروفچين مطبعه دستور داده ‌بود که به جاي اسم«رضا»، «حسن» بگذارد و در نتيجه شعر با کلمه «حسن» به  جاي «رضا» اين طور چاپ شده‌ بود.

حسن به داده بده وز جبين گره بگشا           که بر من و تو در اختيار نگشوده است 1

 

____________________________

 

1. مجله آينده، دوره چهارم، شماره 5.

 


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org