ماهنامه شماره 95 - صفحه 2
 

» جنگهاي ايران و روس از سير تا پياز (19)

 

محمدرضا بهزادي

 

پس از هر سرسلسلهاي، قدرت و فرمانروايي جانشينانش به حد و نهايت عصر وي نمي‌رسد. چه بسيارند سلسله‌هايي که پس از وفات يافتن يا کشته شدن و يا به هر صورت از ميان رفتن مؤسس آن حکومت ديري نپاييده و از بين رفته‌اند. باري با مرگ پطر کبير اوضاع روسيه تغيير کلي يافت و از دوران اقتدار و سلطنت وي تا دوران حکومت کاترين کبير يا کاترين دوم اثري باقي نماند.

 

آنچنانکه پيشتر گفتيم پس از وفات پطر دوم بر اثر بيماري، آنا ايوانونا دختر برادر پطر کبير به تخت سلطنت روسيه تکيه زد. اين تصميم خارج از قوانين وراثت تخت و تاج را شوراي عالي سلطنت در پطرز بورگ گرفته و بر آن صحه نهاده بود، در حقيقت اين تصميم شوراي عالي سلطنتي بيشتر به نفع اعضايي رقم مي‌خورد که از خاندانهاي متنفذ روس بودند، تا شخص شاهزاده خانم آن! زيرا ايشان براي بسط قدرت خويش و اداره نامحسوس روسيه به چنين دستاويز محکم و مطيعي احتياج داشته تا هر چه مي‌خواهند به نام وي و زير لواي سلطنت او انجام دهند.

 

اين دوران تاريک و نه چندان پرقدرت دربار رومانوفها به قدري در تاريخ روسيه سياه تصوير شده که از آن تنها بوي توطئه و خيانت و دلال‌بازيهاي عاشقانه ملکه و اطرافيانش به مشام مي‌رسد. دوراني که ملکه با معشوقه‌هاي بي شمارش يادآور روزگار پيش از پطر کبير بود بيوه‌اي که تازه به نواي سلطنت که البته لقمه چربي بود دست يافته بود، اينک عطش سيري‌ناپذيرش را کامياب و کامروا مي‌دانست. قمار و مصرف بيش از حد الکل تقريبا مغزش را به سوي اضمحلال ابدي پيش برده و خنده‌هاي وحشيانه‌اش را دليل اين امر دانسته‌اند. اشعار هجو و هزل را بر عاشقانه‌هاي فولکوريک روسي و نغمه‌هاي دل‌انگيز ماورا قفقاز که دل و دين هر شنونده‌اي را به لرزه مي‌انداخت ترجيح مي‌داد. به هر روي آنچنانکه هر آغازي را پاياني است دوران اين تزارين هوسباز به پايان رسيد و مي‌رفت که مجدد دوران طلايي پطرکبير براي ملت روس بازگردد که اوضاع از هم گسيخت و ايوان ششم که نوه خواهر تزارين بود به سلطنت روسيه منصوب شد، ليکن سلطنت اين کودک شيرخواره که حدود هشت ماه سن داشت ديري نپاييد و يک سال پس از اين انتصاب بيخردانه يک روس واقعي و يکي از سلاله مستقيم پطر يعني دخترش به سلطنت روسيه رسيد.

 

اليزابت پطروونا که پس از مرگ مادرش کاترين اول، اوضاع سختي را مي‌گذرانيد مورد توجه قرار گرفته به عنوان تزارين اليزابت اول به مقام سلطنت روسيه دست يافت. در عصر وي اوضاع زمان پطر احيا شد. گرچه به جهت حفظ منافع تزارين تصميم گرفته بود با اشراف کنار بيايد و تمايلات دموکراتيک ايشان را بپذيرد ليکن قلبش گواهي مي‌داد که بايد کارهاي ناتمام پدر را سر و صورت بخشيده، نقشه‌هايش را که همان تصرف آبهاي آزاد است يک قدم به پيش براند و به هدف نزديک سازد. هدفي که از زمان واسيلي سوم در قرن دوازدهم ميلادي تا پطرکبير در قرن شانزدهم و هفدهم در رگ و پي روسها جريان داشت و هميشه ايشان را به خاطر عدم دسترسي به آبهاي آزاد ايران که نبض اقتصاد قاره مشرق با مغرب زمينيان بود، تحت تاثير منفي خويش قرار مي‌داد. دوران اليزابت را مي‌توان يکي از اعصار شاخص سلطنت بانوان در دربارهاي اروپايي دانست. عصري که نويد روسيه نوين را مي‌داد شروع شده بود و ديگر چند قدمي بيش تا اجراي نقشه باقي نمانده بود، آتش جنگ کم کم داشت شعله‌ور مي‌گرديد و اين يعني تازه آغاز ماجرا!

 

اما پيش از آن دور از فايده نمي‌دانم شرح کوتاهي از سلطنت تزارين اليزابت را بيان نمايم تا بدانيم که چگونه اوضاع مهياي حضور کاترين کبير گرديد تا عظمت روسيه را در آغاز قرن نوزدهم تثبيت نمايد.

 

 

 

 

ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org