» فوتباليستها
جلال فرهمند
فوتبال، تنها تفريح ما در بچگي. محلههاي جنوب شهر، کوچههاي باريک 2 الي 3 متري با زيرشلواريهاي راهراه کشي و کفشهاي کتاني پاره کفش ملي و حتي دمپاييهاي پلاستيکي مشکي زمخت که گوشههاي آن پاره بود و پا را گاز ميگرفت. دو تکه آجر يا فاصله ديوار و تير چراغ برق دروازه بود و توپ پلاستيکي تک لايه و يا حداکثر دو لايه که با چند قران از مش ممد بقال سر کوچه ميخريديم. و بعد فوتبالي پر احساس که در بسياري از اوقات به زدوخورد و قهرهاي چند روزه ميانجاميد. دوران نوجواني دوران عجيبي است. نه خستگي نه تشنگي. نه سرما نه گرما. سروصداي لنگ ظهر و پيرمرد عصباني کوچه که گاه از روي استيصال حتي کارد به دست به تهديد ما ميپرداخت که البته همه ميدانستيم که هارت و پورتي بيش نيست. و بعد فرار بچهها با صداي خنده و فرياد هو کردن. نزديک غروب که ميشد و سايه برادر بزرگ نمايان ميشد فرار به سوي خانه آغاز ميشد.
اينها همه يادبودهاي دورۀ گذشته است که بسياري از ميانسالان به نوعي تجربه آن را داشتهاند. البته بايد اين را هم اضافه کرد که غير از فوتبال جوي سر کوچه هم يکي از تفريحات سالم بود که تعدادي ديگر به آن ميپرداختند! تعدادي از بچههاي کوچه که علاقه بيشتري داشتند و حرفهايتر بودند امجديه را فراموش نميکردند و گاه شنيدن داستان اتفاقات ورزشگاه يکي از سرگرميهاي ديگر ما بود.
سالها بعد که ديگر کوچهگردي نميکرديم تلويزيون مأواي ما شد. کارمان فقط اين بود و بس. پس از آن به مدد تکنولوژي ژاپني کارتون فوتباليستها زبانزد خاص و عام باشد. ژاپنيهاي فوتبال ضعيف که هميشه پشت فوتبال ايران و کويت و کره ميماندند به کمک اين تکنولوژي کاکرو را به آسمانها فرستادند! و البته در توهم و دنياي مجازي باقي نماندند و امروز از ارکان اصلي فوتبال آسيا هستند!
فوتبال هنر عجيبي است. پير و جوان و زن و مرد نميشناسد. مثال تاييد اين سخن پيروزي ايران در استراليا بود که شادي همگان را آورد و ديگر تکرار نشد. چرا فوتبال اينگونه است؟ و مثلاً واليبال و بسکتبال و ساير بازيهاي جمعي و حتي کشتي که زماني گل سرسبد ورزشهاي ايران بود چنين نيست؟ فوتبال را به سحر و جادو تشبيه کردهاند که همه را تسخير ميکند. به قول جواد خياباني بيستودو مرد و يک توپ و دو دروازه!
شايد آزاد بودن اين 22 نفر در يک زمين بزرگ و هنرنماييهايي که پا و سر و سينه و هر جاي بدن بجز دستها اعمال ميشود موجب جذاب شدن آن شده است. کيست که هنرمنداني چون پله و مارادونا و جرزينهو و اوزهبيو و... را به ياد نياورد. اين ورزش با اينکه براي ايرانيان در عرصه جهاني چندان افتخارآفرين نبوده ولي به دليل همين زيبايي حساسيتهاي زيادي يافته و براي همين تبديل به ورزش اول شده است.
|
|
|
[1-198ع]
مسابقه فوتبال بين نظاميان در اوايل سلطنت پهلوي
|
[813 -1ع]
اعضاي تيم فوتبال و عدهاي از معلمين و دانشآموزان دبيرستان فيروز بهرام تهران (1314)
|
[60606/1 -275م]
ورزشگاه امجديه و بازي فوتبال (1315)
|
|
|
|
|
|
|
[63/1- 188ک]
تيم فوتبال دانشکده افسري (1314)
|
[2949- 155ز]
يکي از اولين مسابقات با بازيکنان روسي در تهران
|
[1-3199/1ع]
عکس استثنايي از حضور رضاشاه در سفر ترکيه در ميان جمعي از فوتباليستهاي ترک
|
|
|
|
تاريخچه آن در ايران زياد هم طولاني نيست. برخي معتقدند ملوانان انگليسي در بنادر جنوب ايران آن را به ايرانيان شناساندهاند. و برخي ديگر حضور کارگران انگليسي شرکت نفت در مسجدسليمان را ذکر ميکنند. درسال 1918 با تأسيس مدرسه آلمانيها فوتبال به سبک امروزي در تهران باب شد (اواخر سلطنت احمدشاه).
اولين انجمن رسمي فوتبال انجمن ترقي و ترويج فوتبال بود که در سال 1300ش به دست ميرباقرخان عظيمي و ابوالفضل صدري تأسيس شد. اين انجمن يازده سال فعال بود. به سال 1311 منحل و در سال 1313 تشکيلات جديد ورزش کشور با نام انجمن ملي تربيت بدني و پيشاهنگي آن را تحت پوشش خود قرار داد. اولين زمين فوتبال در تهران زمين لنچ در نزديکي چهارراه کالج بود. و اولين تيم فوتبال ايران اسپورت نام داشت و بعد از آن هم تيمهاي ديگر.
اولين سفر خارجي ثبت شده سفر تيم تهران به باکو بود (1305). اندکاندک فوتبال سروشکلي به خود گرفت. از دهۀ دوم شمسي زمينهاي جديدي در فوتبال تأسيس شد. مهمترين آن امجديه بود. و بزرگترينش آزادي به سال 1350 افتتاح شد. باشگاهها سروشکل گرفتند. کمکم بحث پول و ورزش حرفهاي پاي بر ميدان گذاشت. ليگ فوتبال تأسيس شد و بسياري از حوادثي ديگر.
|
|
|
|
|
|
[11-4177ع]
عليرضا پهلوي در ميان اعضا و مسئولان تيم فوتبال دبيرستان نظام
|
[6452-182الف]
محصلين ايراني در کلوپ فوتبال ايران در برلن اميراصلان افشار با ضربدر مشخص شده است
|
[962- 124ط]
محمدرضا پهلوي در دانشکده افسري به هنگام بازي فوتبال
|
|
|
|
|
|
|
[970-124ط]
صحنهاي ديگر از شکار بيرويه فرماندهان نظامي
|
[1-3338ع]
سرتيپ ابراهيم زند فرمانده لشکر فارس به اتفاق چند تن از رؤساي ادارات و فرماندهان نظامي محلي در جمع اعضاي تيم فوتبال
|
[53/1 - 119ط]
استقبال از تيم فوتبال افغانستان در فرودگاه مهرآباد (1328)
|
|
|
|
|
|
|
[65/1- 119ط]
تيم فوتبال کابل افغانستان مقابل تيم دانشگاه تهران (1328)
|
[531-367خ]
حضور تيم ملي ايران در مسابقات ورزشي توکيو
|
[531-359خ]
تيم فوتبال ايران در يک مسابقه بينالمللي
|
|
|
|
تماشاچيان هم در طي اين هشتاد سال سروشکلي به خود گرفتند. البته اين ورزش چنان هيجانآور است که از همان روز اول مسئله تماشاگر نمايان و به قول خارجيها هوليگانها مشکل اصلي فوتبال ايران و جهان بوده است. ايران هم مستثني از اين امر نبود. تماشاچيان فعلي خلف تماشاچيان قبلي هستند. به عنوان نمونه به سندي که مربوط به 76 سال پيش است توجه کنيد:
اداره کل تشکيلات نظميه
موضوع کلوپ فودبال شعبه 3 کميسارياي حسنآباد
متن راپورت؛ مقام محترم حکومت جليله نظامي دامت بقائه طهران، 17 برج حوت 1303
در ايام جمعه يک عده از اروپاييان و کلوپهاي متفرقه فودبال در کالج آمريکايي ـ بيرون دروازۀ يوسفآباد ـ بازي فودبال دارند که لديالاقتضاء مأمورين کميساريا حفظ نظم آن محوطه را عهدهدار ميباشند. روز جمعه 16 نيز مسابقه فوتبال بين کلوپ طهران و ارامنه در گاراژ لنچ بوده و از طرف مدير آن اطلاع داده بودند که جمعي از اطفال مصمم اغتشاش هستند. لذا نايب دوم هدايتالله خان به معيت يک عده آژدان براي حفظ نظم و جلوگيري از مفاسد اشخاص مزبور بالنتيجه در ساعت 6 بعدازظهر اشخاص مفصله ذيل مقيمين گذر وزير دفتر را، دو نفر طفل سيدعبدالله شاگرد بنا ولدسيدحاجي، غلامرضا شاگرد بنا ولد مشهدياحمد، استاد حسنبنا ولد استاد رجب، غلام شاگرد بنا ولد عليبيک، مهدي جگرکي ولد محمدحسين به کميساريا جلب و راپورت دادند که مشاراليهم از بدو شروع بازي حاضرين را تمسخر نموده و قصد اغتشاش داشته چون جلب آنان باعث هياهو و اضطراب جمعيتي ميگرديد و به علاوه با آژانها طرفيت و از آمدن امتناع داشتند، به سکوت گذرانيده، پس از ختم بازي آنان را جلب و مخصوصاً در موقع خروج اروپاييان به عنوان اينکه فلانِ زن ارمني يکي سه شاهي آنان را متغير و توجه سايرين را جلب مينمودند، در کميساريا موقع تحقيقات به کلي منکر، ولي مطابق راپورت صاحبمنصب و آژانهاي مأمور، محکوم، لذا مشاراليهم را توقيف، اينک 5 نفر مذکور را به سه ورقه استنطاق به آن اداره محترم اعزام ميدارد. دو نفر اطفال مجلوب نيز پس از چندضربه شلاق مرخص گرديدند.
کميساريا نمره 3 حسنآباد
جالب اينجاست که حاکم نظامي تهران يعني کلنل کاظمخان سياح امر به زدن پنجاه ضربه شلاق ميکند. جاي اغتشاشگران ورزش امروز خالي! به هر حال اين گزارش نشان ميدهد که هوليگانهاي 76 سال پيش ايراني نه تنها دست کمي از هوليگانهاي 1389 ندارند بلکه شايد بيادبتر و خطرناکتر بودند!
الان که بازيهاي تيم ملي و باشگاههاي خارجي و غيره را در تلويزيون ميبينم، گويا خاطرات محله قديمي خودمان و کوچههاي سهمتري و تنگ و بازيهاي هيجانانگيز و پر برخورد آن شوقانگيزتر بوده است. شايد به اندازه يک ليگ جهاني!
در اين شماره از بهارستان به علت نزديکي بازيهاي جام ملتهاي آسيا 2011 تعدادي از تصاوير خاطرهانگيز قديمي فوتبال را انتخاب کردهايم که با هم ميبينيم:
|
|
|
[531-217خ]
تماشاچيان فوتبال در يک مسابقه خارجي
|
[531-223خ]
شور و شوق تماشاچيان ايراني
|
[255- 113ر]
اوزه بيو ستاره پرتغالي در بين بازيکنان ايراني، ابراهيم آشتياني، صفر ايرانپاک، همايون بهزادي، علي پروين
|
|
|
|
|
|
|
[252-1563ن]
سفر تيم بنفيکاي پرتغال به ايران
|
[531-1212خ]
پرويز خسرواني در ديدار با بازيکنان و تيم پرتغال. اوزه بيو، پرويز خسرواني، پرويز رسولي، حسن رسولي
|
[531-650 خ]
اعضاي تيم ملي فوتبال ايران در ديدار با رؤسا و مسؤلين سازمان تربيتبدني. عزيز اصلي، حسن حبيبي، پرويز خسرواني، پرويز قليچخاني، رضا کاشفي، حسين کلاني
|
|
|
|
|
|
|
[531-331 خ]
اعضا و سرپرستان تيم ملي در ديدار با مسؤلان ارشد کشور؛ منوچهر اقبال، همايون بهزادي، حسن حبيبي، پرويز خسرواني، عبدالله رياضي، مهراب شاهرخي، جعفر شريفامامي، محمدولي قراچولو، پرويز قليچخاني، حسين کلاني
|
|
[197- 135م]
قهرماني ايران در بازيهاي آسيايي تهران. رضا پهلوي، غلامرضا پهلوي، غفور جهاني، علي حجت کاشاني، حشمتالله مهاجراني، نراقي
|
|
|
|
__________________________________
منابع:
محمدنبي، حسين. فوتبال در ايران. تهران، دفتر پژوهشهاي فرهنگي، 1384.
عبادي، مهدي. فوتبال در ايران. تهران، سلسله، 1380.
|