ماهنامه شماره 92 - صفحه 4
 

» دو کليسا

  

جلال فرهمند

 

ارمنستان نام سرزميني است که در قسمت غربي آذربايجان قرار داشت و شامل نواحي اطراف درياچه وان و دامنه‌هاي شرقي کوه معروف به ماسيس يا آرارات کوچک و قسمتي از کوهستانهاي شمال سلسله جبال زاگرس در ايران بود.

 

اين ناحيه از اوايل قرن ششم قبل از ميلاد به ارمنستان معروف شد. ساکنان آن مانند ساير اقوام آريايي مهر و ماه و بعضي ستارگان را پرستش مي‌کردند. بعدها زردشتي شدند و پس از ظهور مسيحيت کم‌کم به اين مذهب گرايش يافتند. اين سرزمين از دوره کورش هخامنشي جزو ايران به حساب مي‌آمد و تا صدها سال حکمرانان اين سرزمين کم و بيش مطيع و فرمانبر شاهان ايراني بودند. معمولاً حاکمان ايراني با ارامنه به نيکي رفتار مي‌کردند مگر آنکه ايران دچار آشوب و بلوا مي‌شد (که کم نمي‌شد!) و ايران مورد تاخت و تاز اقوام مهاجمي چون ترک و مغول و گاه حتي سلاطين همسايه چون عثمانيها قرار مي‌گرفت. بدين لحاظ در طول تاريخ منطقه جغرافيايي ارمني‌نشين دچار تغيير و تحول زيادي مي‌شد به‌طوري که آثار به جاي مانده آنان به غير از نواحي فعلي ارمنستان در برخي نواحي ايران از قبيل خوي و ماکو و کنار رود ارس در آذربايجان ‌شرقي ديده مي‌شود.

 

مهمترين آثار ارامنه در ايران ساختمانهاي مذهبي است يعني کليساها و صومعه‌ها. در منطقه آذربايجان مقدار زيادي کليساي متروک و فعال به چشم مي‌خورد که نمايانگر حضور پراکنده و گاه چشمگير آنان در اين منطقه است و حتي در اوايل قرون ميلادي آبادترين منطقه ارمنستان آن روز ولايت جنوبي آن يعني خوي و قريه‌هاي حول و حوش آن بود.

 

کليساها و ساختمانهاي مذهبي چون با روح مردم پيوند داشت به محکم‌ترين و زيباترين شکل بنا مي‌گرديد. چنانکه در بين ساير مذاهب نيز ماندگارترين آثارشان ساختمانهاي مذهبي است. چه بسا شهرها و روستاهايي که در طول تاريخ با خاک يکسان شدند ولي آثار مذهبي به جاي مانده در آن به خاطر علايق مردم بارها بازسازي و بازپيرايي گرديدند. کليساهاي منطقه آذربايجان ايران هم شامل همين رفتار است. در اين شماره بهارستان به دو کليساي معروف ارامنه ايران يعني قره‌کليسا و کليساي سنت‌ استپانوس مي‌پردازيم و عکسهاي زيباي اين دو کليسا را که مربوط به نيم قرن پيش است با هم مرور مي‌کنيم.

 

 [5483 ـ3ع]

نمايي از قره‌کليسا

 [5482-]
[5481-] 

 

 

 

 [5485- ]
داخل کليسا
 [5484 -]
حصار دور کليسا
[5486-]
سر در ورودي کليسا

 

 

 

کليساي طاطاوس يا قره‌کليسا

اين کليسا در ده کوچکي به نام قره‌کليسا در منطقه چالدران و بخش سيه چشمه شهرستان ماکو قرار دارد. ساختمان اين کليسا در دامنه بلندي کم ارتفاعي واقع شده و از سمت شرق مشرف به دره‌اي است. پوشش سقف و طاقهاي اين کليسا با ملات مخصوص و سنگهاي صاف و منظم ساخته شده است.

 

کتيبه سنگي ارمني زبان گواهي مي‌دهد که اين کليسا بيش از نهصد سال قدمت دارد. در بالاي سر در اصلي کتيبه سنگي به خط نستعليق برجسته ديده مي‌شود که گوياي تعمير اين بنا به سال 1299ق به دست عباس ‌ميرزا است. اطراف کليسا حصاري از سنگ ديده مي‌شود که مقداري از آن فرو ريخته است. اين کليسا در زبان ارمني «سورپ تاوئي وانگ» يعني کليساي مقدس طاطاوس خوانده مي‌شود. در سبب تسميه آن در روايات ارمني چنين آمده است:

 

پادشاهي به نام «آبگار» که از شاهان دولت اوسرئن بود و در حدود 40 ميلادي مي‌زيست و نژاد او به اشکانيان مي‌رسيد به دعوت يکي از قديسين مسيحي به اسم طاطاوس دين مسيحيت را پذيرفت و به تبليغ آن پرداخت.

 

پس از وي پادشاهي به نام «سانتروک» بر تخت نشست و از کيش مسيحي بازگشت و طاطاوس را بکشت. او را در محل کنوني اين کليسا به خاک سپردند. «ساندوخت» دختر سانتروک که حاضر نشد کيش مسيحي را ترک گويد به فرمان پدرش به قتل رسيد. و جسد او در کنار طاطاوس قديس دفن شد. کم‌کم دين مسيحي در ارمنستان رواج يافت و در سال 301 ميلادي آن کيش به دست گريگوار مقدس در زمان پادشاهي تيرداد دين رسمي آن مملکت شد و بعدها در اين محل به يادبود طاطاوس و ساندوخت کليسايي برپا گرديد.

 

نام اين کليسا در تواريخ قرن نهم ميلادي به بعد آمده است. در کتب تاريخ عهد مغول و تيموري نيز ذکري از آن شده است. اوج پيشرفت آن به دورۀ صفويه و مماشات شاهان آن با ساير اديان باز مي‌گردد. شاه اسماعيل و پسرش طهماسب ماليات اين کليسا را بخشيدند و موقوفاتي براي آن اضافه کردند. بارها اين کليسا به دست برخي حکام غارت و بازسازي شد که آخرين غارتگر آن آقامحمدخان قاجار بود که در لشکرکشي به تفليس اين کليسا را غارت کرد. ولي‌ عباس‌ ميرزا به دلايل سياسي دل به آبادي آن داد. و دليلش هم اين بود که در طي جنگهاي طولاني با روسيه مي‌خواست از پشت سر در امان باشد و اتحادي بين مسيحيان ايران و روسها انجام نشود. وي حتي پا را فراتر از اين گذاشت و با توجه به اشغال ايروان و از دست رفتن کليساي اچميادزين سعي بر آن داشت که قره‌کليسا را به مرکز خليفه‌گري ارامنه جهان تبديل کند که ايرانيان همچنان نفوذشان را در منطقه داشته باشند که موفق نشد.

 

آخرين باري که نامي از اين کليسا به گوش مي‌خورد مربوط به جنگ جهاني اول است. ارامنه که در اين جنگ به شدت با دولت عثماني درگير بودند. با ورود قشون عثماني به ايران به اين کليسا پناهنده شدند و در حصار آن موضع گرفتند. پس از چند روز ارامنه شکست خوردند عثمانيان آنان را اسير کردند يا کشتند. از آن زمان به بعد اين کليساي روي آرامش به خود ديد هر چند با تبليغات دولت شوروي پس از جنگ جهاني بسياري از آنان به ارمنستان کوچيدند و منطقه قره‌کليسا از ارامنه خالي شد. همه ساله ارامنه ايران در روزي خاص در اين منطقه تجمع مي‌کنند و به عبادت مي‌پردازند.

     

 

[5487-]
[8854-]
سنگبريهاي جالب توجه
بيروني کليسا
[5490-]
 

 

 

 [5492-]

[5491 -]
[5494- ]

 

 

 

 

 [5495 -]
ناقوس کليساي قره‌کليسا
 [5480 -] 
تجمع ارامنه به در کليسا و
دشت اطراف آن
[5496 -]
کليساي سنت استپانوس

 

 

 

کليساي سنت استپانوس

اين کليسا در 16 کيلومتري غرب جلفا و به فاصله 3 کيلومتري کرانه جنوبي رود ارس و در روستاي متروکه دره‌شام قرار گرفته است. نام کليسا از نام استپانوس، شهيد اول راه مسيحيت گرفته شده است. با توجه به نحوه ساخت به نظر مي‌رسد اين کليسا مربوط به قرن چهارم تا ششم هجري (دهم تا دوازدهم ميلادي) باشد. سبک معماري آن تلفيقي از معماري اوراتو، اشکاني و رومي است که به شيوه ارمني هم معروف است. کليسا در محوطه‌اي محصور از درختان و دره سرسبزي واقع است و حصاري سنگي بنا را احاطه کرده که باروئي است بلند با هشت برج نگهباني شبيه باروهاي دورۀ ساساني.

 

کليسا از سه قسمت تشکيل يافته: برج ناقوس، نمازخانه و اجاق دانيال (سالن اجتماعات). بر سر در نمازخانه کتيبه‌اي به تاريخ 1245ق به چشم مي‌خورد که نشان مي‌دهد قريه دره‌شام در اين سال به وسيله عباس‌ ميرزا نايب‌السلطنه به مبلغ سيصد تومان خريداري و وقف اين کليسا شده است. اين کليسا شايد از زيباترين کليساهاي اين منطقه باشد.

 

 
 [5497 -]
برج ناقوس و ساختمانهاي
 اطراف کليسا
[5499 -]
برج ناقوس و گنبد اصلي
 قره‌کليسا
[5498 -]
نقوش روي بدنه خارجي
     

 

 

[5501 -]
زير گنبد اصلي و نقوش آن
[5500 -]
گنبد اصلي

[5503 -]

 

 

 

 

 

[5502 -]
 نقوش جالب توجه روي گنبد
[5504 -]
درب اصلي قره‌کليسا
[5505 -]
سنگبري بالاي درب اصلي

 

 

 

[5506 -]

[5507 -]
کتيبه‌اي ارمني
[5511 -] 

 

 

 

 

[5508 -]

 

[5509 -] 

__________________________________

 

منابع :

ديباج، اسماعيل. آثار باستاني و ابنيه تاريخي آذربايجان. تهران، شوراي مرکزي جشن شاهنشاهي ايران، 1346.

مخلصي، محمدعلي. فهرست بناهاي تاريخي آذربايجان شرقي. تهران، سازمان ميراث فرهنگي، 1371.

مشکور، محمدجواد. نظري به تاريخ آذربايجان. تهران، کهکشان، 1375.


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org