ماهنامه شماره 91 - صفحه 8
 

» قصر ويندزور

 

روز بيست‌ و چهارم ربيع‌الثاني

 

بايد برويم بقصر ويندزور(windsor)  که مقر اعليحضرت ويکتوريا پادشاه انگليس است با کالسکۀ بخار يکساعت مسافت است خلاصه رخت پوشيده با صدراعظم و (لرد مورلي) سوار کالسکه شده رفتيم جمعيت زياده از حد سر راه و طرفين راه ايستاده بودند آنقدر کالسکه بود که حساب نداشت از خيابان هايدپارک و شهر گذشته رسيديم بگارسوار کالسکه بخار شديم کالسکه‌هاي بسيار اعلي و طرفين کالسکه يک پارچه از بلور بود از جاهاي آباد و صحرا و چمن گذشتيم تا قصر ويندزور از دور پيدا شد مثل قلعه چهار برجي بنظر مي‌‌آمد نزديک رسيده پياده شده سوار کالسکه اسبي شديم جميع ملتزمين ما هم بودند پاي پله قصر پياده شديم اعلحضرت پادشاه تا پاي پله استقبال کردند پايين آمده دست ايشان را گرفته بازو داده رفتيم بالا از اطاقها و دالانهاي قشنگ که پرده‌هاي اشکال خوب داشت گذشته داخل اطاق مخصوص شده روي صندلي نشستيم پادشاه اولاد و متعلقان و خدام خودشان را معرفي کردند ما هم شاهزاده‌ها و صدراعظم و غيره را معرفي کرديم لرد شامبر لاند(lord chamber land)  که وزير دربار پادشاهي است نشان ژارتير(jarretiere)  مکلل به الماس را که به زانوبند معروف و از نشانهاي بسيار معتبر انگليس است براي ما آورد پادشاه برخاسته بدست خودشان نشان را به ما زدند و حمايلش را انداختند جوراب بند بلند را هم دادند داستان اين نشان از قراريست که در ذيل نوشته مي‌شود:

 

مورخين را در باب نشان موسوم به ژارتير که ادوارد سوم پادشاه انگلستان در سنه هزار و سيصد و چهل و نه عيسوي در قصر ويندزور اختراع نمود و عقيده است يکي از اينکه به يادگار فتح کرسي که فيليپ چهارم پادشاه فرانسه را شکست داد اين نشان را اختراع کرد ديگر اينکه در يکي از مجالس بال، جوراب بند (کنتس دوساليسبوري) معشوقۀ ادوارد افتاده اسباب خندۀ حضار شده بود پادشاه از کمال غيرت و علاقۀ که باو داشت جوراب بند را برداشته اين عبارت را ادا کرد مفتضح باد کسي که خيال بد بکند(honni soit qui mal y pense.)  که همين عبارت الحال در تسمۀ نشان زانوبند نقش است و گفت همين بند جوراب را بقدري محترم خواهم کرد که همه براي تحصيل آن منت بکشيد. اين شد که  آن را نشان اول دولت قرار داد و سواي پادشاه انگليس که رئيس اداره اين نشان است و شاهزادگان انگليس و سلاطين خارجه به احدي اين نشان داده نمي‌شود و عده حاملين نشان هم از داخله و خارجه زياده از بيست ‌و شش نفر نبايد باشد.

 

خلاصه نشان را به احترام تمام گرفته نشستيم من هم نشان و حمايل آفتاب مکلل به الماس را با نشان تصوير خودم به پادشاه انگليس دادم ايشان هم با کمال احترام قبول کرده به خود زدند.

 

سفرنامه مبارکه مظفرالدين ‌شاه به فرنگ، ص 89-90 .

 


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org