
» جناحهاي حزب رستاخيز
مظفر شاهدي
در همان جلسه روز يکشنبه 11 اسفند 1353 که تأسيس حزب رستاخيز اعلام گرديد، تشکيل جناحهايي در درون حزب نيز پيشبيني شد. شاه بر اين نکته واقف بود که بهرغم تشکيل حزبي واحد و فراگير، اختلاف دروني اعضاء و رهبران حزب امري اجتنابناپذير خواهد بود به همين دليل تصريح نمود تا چند سال آتي بهطور طبيعي جناحهايي در داخل حزب به وجود خواهد آمد و اعضاي حزب با سلايق سياسي مختلف به اين جناحها خواهند پيوست. در همان جلسه شاه وعده داد که هرگاه در داخل تشکيلات واحد حزب رستاخيز، جناحي قدرت مسلط را کسب کند و نشان دهد در پيشبرد اهداف حزب رستاخيز از قابليتهاي لازم برخوردار است، اداره امور کشور به آن سپرده خواهد شد. 1
با پايان يافتن انتخابات دوره 24 مجلس شوراي ملي، شاه به تشکيل دو جناح در درون حزب رستاخيز تمايل نشان داد و به اميرعباس هويدا، نخستوزير و دبيرکل وقت حزب رستاخيز، دستور داد در اولين فرصت مقدمات تشکيل و فعاليت جناحهاي حزبي فراهم آيد. هويدا در 17 يا 18 تيرماه 1354 گروهي از مقامات دولتي و حزبي و نيز وکلاي مجلسين سنا و شوراي ملي را به هتل اينترکنتينانتال دعوت نمود و قصد شاه را براي تشکيل دو جناح حزبي را براي آنان تشريح نمود و تأسيس دو جناح حزب را به اطلاع آنان رسانيد. 2 در بخشهايي از سخنان هويدا که ضمن اعلام تأسيس دو جناح حزبي، چگونگي و محدوده فعاليت هر يک از آن دو جناح را براي مدعوين تشريح نموده، چنين ميخوانيم:
امروز خوشوقتم بگويم که نظر شاهنشاه در مورد لزوم ايجاد جناحهاي گوناگون در داخل حزب نيز با استقبال صميمانه و جدي روبرو شده است و ما اينک شاهد نخستين فعاليتها و گردهماييها براي تشکيل دو جناح حزبي هستيم. اين جناحها نماينده تنوع انديشهها و نظرات مردم ما در چارچوب حزب خواهد بود و هر انديشه و نظري که در متن فرهنگ ما ريشه داشته باشد در تشکيل اين جناحها محترم شمرده خواهد شد و من شخصاً از تشکيل و گسترش فعاليت اين جناحها پشتيباني ميکنم ولي لازم است تأکيد کنم که دبيرکل به علت مسئوليتي که به لحاظ اداره يکپارچه حزب دارد ... به هيچ جناحي وابسته نخواهد بود و در مورد نخستوزير هم به طريق اولي چون طبق قانون اساسي منصوب شاهنشاه است و در هيچ جناحي جاي نميگيرد ... واضح است که مرکز فعاليت اين جناحها که هدفش ترقي و تعالي کشور است داخل حزب خواهد بود تا حزب بتواند از برخورد اين افکار و عقايد الهام بگيرد. ولي بديهي است که هر يک از اين افراد به عنوان يک فرد نماينده ملت ايران در صورتي که علاقه و تمايل داشته باشيد اين نظريات را درپايان نيز بازگو کنيد. در هر حال چون تشکيل جناح يک فعاليت حزبي است ناگزير در محافل حزب گسترش مييابد و فعاليتهاي آن نه در اطاقهاي بسته، بلکه آشکارا و در برابر افکار عمومي انجام ميشود. حزب براي همه جناحها شرايط يکـسان فعاليت را تأمين ميکند و از لحاظ حزب هيچ جناحي بر جناح ديگر برتري و امتياز ندارد. وظيفه اصلي اين جناحها بسيج فکري مردم در چارچوب حزب و تشويق و توسـعه گفت و شنود سازنده و اصولي است... اما حتي يک لحظه نبايد فراموش کرد که قرار گرفتن در اين يا آن جناح نه تنها ما را از هم جدا نميکند بلکه بر پيوندهاي ما ميافزايد و ما را از ادامه دادن به راهي که انتخاب کردهايم مصممتر و راسختر ميسازند. 3
به دنبال تشکيل دو جناح، جمشيد آموزگار و هوشنگ انصاري به ترتيب، براي رهبري «جناح ترقيخواه» و «جناح ليبرال سازنده» برگزيده شدند. آموزگار و انصاري علاوه بر رهبري دو جناح حزبي به ترتيب، وزارت کشور، وزارت دارايي و امور اقتصادي را نيز اداره ميکردند. 4
روزنامه آيندگان يک روز پس از اعلام تشکيل دو جناح، خطوط کلي نگرش و فعاليت هر يک از آنها را به شرح زير تشريح نمود:
جناح آموزگار که خود را ترقيخواه ميخوانند طرفدار نوسازي جامعه ايراني، گسترش سريع ظرفيتهاي اقتصادي، عدم تمرکز و اصلاحات اداري، مبارزه با فساد وحيف و ميل، دفاع از منابع طبيعي، توزيع عادلانه ثروت، بهبود و بالا بردن کيفيت زندگي، افزايش سطح زندگي طبقات کم درآمد و کارگران و کشاورزان، برابري کامل زن و مرد، کاستن از فاصله روستا و شهر، تقويت روحيه شاهدوستي و ميهندوستي و مبارزه با گرايشهاي ضد ملي است. اين جناح خواستار پيشرفت توأم با صداقت و درستکاري است. جناح انصاري که ليبرال سازنده نام گرفته سازندگي درکليه بخشهاي اقتصادي و اجتماعي و کشاورزي و آموزشي را به عنوان مهمترين هدف خود تلقي ميکند و برنامه جناح ليبرال سازنده عبارت خواهد بود از سازندگي بهطور اعم يعني سازندگي نيروي انساني اعم از نسل آينده، سازندگي از نظر ساختن زيربــناي کليه بخشهاي اقتصادي، کـشاورزي، روستايي با تکيه بر توزيع عادلانه درآمد و همچنين تکيه کامل بر سازندگي از جنبههاي اجتماعي، تهيه طرحهاي نوسازي به مفهوم ارائه و تهيه طرحها پس از تصويب حزب بر عهده جناح ليبرال سازنده خواهد بود. علاوه بر آن جناح ليبرال سازنده در صورت عدم اجراي صحيح برنامهها و طرحهاي حزب وظيفه انتقاد سازنده را نيز بر عهده خواهد گرفت. 5
مدتي پس از آغاز فعاليت دو جناح ياد شده، اسامي آنها به ترتيب به جناح پيشرو(به جاي ترقيخواه) و جناح سازنده (به جاي ليبرال سازنده) تغيير يافت و هويدا اسامي اخير را به دلايلي که بر ما معلوم نيست مناسبتر از عناوين سابق ارزيابي کرد. 6
دو سه روز پس از اعلام تشکيل جناحهاي حزبي، شاه هشدار داد که جناحها هرگز مستقل از حزب نميتوانند تصميمي اتخاذ نمايند. شاه جناحها را بسترهاي فکري حزب ارزيابي کرد که در تصميمسازيهاي ريز و کلان مديريت حزب را ياري خواهند داد و نيز در مذاکرات مجلس شوراي ملي پس از مباحث و گفتگوهاي جناحها رأي نهايي را حزب صادر خواهد کرد. شاه هيئت دولت و نخستوزير را مبعوث پادشاه خواند و وجود هرگونه گرايش جناحي در دولت را مردود دانست. شاه همچنين بهطور صريح تشکيل جناحهاي بيشتر در حزب را رد کرد:
شاهنشاه آريامهر روز گذشته تأکيد فرمودند دو جناح حزب در مجلس فراکسيون تشـکيل نخواهند داد تا تصميم بگيرند چگونه رأي بدهند. تصميم نهايي با حزب است. با تشکيل دو جناح در آينده مذاکرات مجلس و در واقع تنقيح قوانين مـسلماً بحثها مفصلتر خواهد شد. آخرين تصميم نهايي را حزب خواهد گرفت و از لحاظ قوه مجريه هم دولت که مبعوث پادشاه است. ولي افـراد جناحها هم افراد منضبط احزاب خواهند بود. ايجاد دو جناح اجازه خواهد داد تا به طور وسيع و آزادانه نظرات مختلف در حدود مرامـنامه در کمال آزادي ابراز شود. جناحها نه به عنوان فراکسيون که تصميم بگيرد چطور رأي بدهد، ولي گروههايي مشخص در بحث و صحبت حتي پيشبرد عقايد خواهند بود. ولي آنها تا موقعي که حزب تصميم بگيرد فعال خواهند بود.
[درباره امکان تشکيل جناح سوم شاهنشاه فرمودند]: اگر وارد اين بحث بشويم چرا نه چهارم و پنجم نه، مرامنامه رستاخيز که همه به آن معتقدند حدود و ضوابط مشــخصي دارد. در حـدود اين ضوابط مگر چقدر اختلاف نظر، اختلاف نظر که نه ... سليقه وجود دارد. کار جناحها آن قدر هم آسان نيست، مگر در جزئيات و ارائه طرق رسيدن به هدف، ولي به هر حال قابل پيشبيني نيست که اصلاً نياز به جناح سوم باشد... 7
شاه درسخنان 12 ارديبهشت 1355، تصريح کرد جناحهاي حزبي نبايد دامنه اختلافات فکري درون حزبي را از حد مشخصي فراتر ببرند و تلويحاً اشاره نمود که جناحهاي حزبي با ابراز برخي مخالفتهاي جزئي که در هماهنگي کامل با تصميمات کلان حزبي خواهد بود بايد از گسترش روح اختلاف سليقۀ بيشتر در ميان حزب جلوگيري کنند. 8
اين اظهارنظرها نحوۀ فعاليت جناحهاي حزبي را با مشکل روبرو ميکرد. کمتر ميشد فهميد هدف نهايي شاه از چگونگي و حيطه فعاليت جناحهاي حزبي چيست؟ شايد براي پايان دادن به همين کجفهميها بود که امير طاهري، سردبير روزنامه کيهان در مصاحبۀ 3 آبان 1355 با شاه از وي سؤال کرد: «شاهنشاه درباره جناحهاي حزب چه ميفرمايند؟ بالاخره اين جناحها چه بايد بکنند؟» شاه نيز در پاسخي چند پهلو، محدوديتهاي حيطه فعاليت دو جناح حزب را به شرح زير توضيح داد:
جناحهاي حزبي اسمي است براي اينکه يک ديالوگ وجود داشته باشد و گرنه حقيقتاش را که بخواهيد من ميگويم شايد 10 تا، 15تا، يا حتي 100 فکر و نظر مختلف وجود داشته باشد. امکان اظهارش در حزب، در کانونهاي حزبي، هست. اما اين نميتواند اکثريت را تشکيل بدهد. مثلاً ده تا عقيده مختلف نميتواند يک اکثريت چند ميليوني را در بر بگيرد. اختلاف فکر و نظر و سليقه بايد به تدريج خلاصهتر و کوچکتر شود تا تنها در دو جناح و به صورت دو نظر درآيد. اين يک جريان طبيعي است. حتي در کشورهايي که هميشه ميگوييم به اصطلاح دموکراسي دارند بيش از دو حزب اصلي در بين نيست ما همين را در داخل حزب رستاخيز که فراگيرنده ملت است خواهيم داشت. يعني همانطور که در داخل يک خانواده بحثها و داد و بيدادهايي وجود دارد، اينجا هم حزب يک خانواده بزرگ ملي است که در آن ميشود و بايد بحث کرد بدون اينکه چاقو بکشند و سر يکديگر را ببرند. ما گفتهايم دو جناح، چون اين کار جناح سازنده بودند «عدهاي هم بي طرف بودند ولي با ائتلاف جناحهاي بيطرفها بي اثر ماندند». 9
با آنکه، جناحهاي حزب رسماً در 18 تير 1354 تشکيل شدند، تا واپسين روزهاي سال 1354 فعاليت چنداني از اين جناحها ديده نشد. برخي معتقدند که بيشترين فعاليت جناحهاي حزب مربوط به سال 1355 بود. 10 با اين احوال طي سال 1355 هم فعاليت قابل توجهي از جناحهاي حزبي نميبينيم. بهويژه اينکه طي آن سال توجه مديريت حزب معطوف به گسترش تشکيلات حزبي در اقصي نقاط کشور بود و کمتر مجالي براي پرداختن به کم و کيف فعاليت جناحهاي حزبي پيش آمد. بيشترين وقت مسئولان امر در سال 1355 مصروف تشکيلات و سازماندهي حزب و نيز برگزاري کنگره دوم (کنگره بزرگ) در آبان ماه 1355 گرديد. بدين ترتيب و در حالي که: «در سال 1355 فعاليت مقامات مسئول حزب براي تشکيل کانونهاي حزبي و توسعه تشکيلاتي حزب مخصوصاً با توجه به در پيش بودن کنگره دوم افزايش پيدا کرد، فعاليت دو جناح چندان قابل توجه نبود و مسئوليت جناحها و اينکه بايد چه وضعيت و موقعيتي داشته باشند، هنوز کاملاً براي مسئولان جناحها روشن نگرديده بود و اعضاي مؤثر حزب هم که به آنها تکليف شده بود به يکي از جناحها بپيوندند هر يک پيوستگي خود را به جناحي اعلام داشتند ولي چون حد و مرز فکري مشخصي بين دو جناح عنوان نگرديده بود از اين رو در هيچ يک از دو جناح بستر فکري خاصي به وجود نيامد». 11
__________________________________________
1. مرکز آرشيو اخبار...؛ کنگره بزرگ، ص 6 .
2. مصطفي الموتی، ايران در عصر پهلوي، جلد 12،ص 362 .
3. روزنامه آيندگان، سال 8، ش 2266، چهارشنبه 18 تير 1354، ص 1و ص4 .
4. خواندنيها، سال 35، 28 تير 1354، ص 2 .
5. روزنامه آيندگان، سال 8 ،ش 2267، پنجشنبه 19 تير1354، ص 1 و ص4 .
6. محمدعلی سفري، قلم و سياست، جلد سوم، ص 494 .
7. روزنامه آيندگان، سال 8 ش 2269، يکشنبه 22 تير 1354، ص 1 و ص 4.
به نقل از: حزب رستاخيز؛ جناح پيشرو، کتابچه اول، انتشارات حزب رستاخيز ملت ايران دي 1356، ص 17 .
8. مصطفی الموتي، پيشين، جلد12، ص 363-364 .
9. عبدالرحیم ذاکرحسين، ادبيات سياسي ايرن در عصر مشروطيت، جلد چهارم، ص 321-322 .
10. اصغر صارمي شهاب، احزاب دولتي و نقش آنها در تاريخ معاصر ايران، ص 144-145.
|