» دلمشغوليهاي «سلطان صاحبقران»
زن حاجي رحيمخان پسر زاييده است. زن ميرزا طاهر، ميرزا را کتک مضبوطي زده است. ميرزا دو شب مفقود شده، به... بازي رفته بود. در مراجعت، ميرزا توي حياط ميآيد، ميبيند، کنيزها دور ميرزا را احاطه کرده، حالت بدي دارند. گيس سفيدي يزدي دارد، او آمده به ميرزا گفته بود آقا چکارهاي؟ گفته بود، مستوفي پادشاه، کتابدار و اسلحهدار هستم. باز پرسيده بود چکارهاي؟ باز ميرزا اين جواب را داده بود. گيس سفيد گفته بود تو ... فيل شوري، ميرزا کج خلق شده بود. زنش در آمده بود حکم کرده بود، بزنيد. که ميرزا را انداخته بودند و زياد زده بودند.
فاطمه قاضيها، سفرهاي ناصرالدينشاه به قم (1266ـ1309ه.ق)، تهران: انتشارات سازمان اسناد ملي ايران، 1381، ص 73ـ74.
|