
» سفارت شاهنشاهي ايران ـ لندن
جلال فرهمند
farahmand@www.iichs.org
دکتر عبدالحسين راجي هرگز فکر نميکرد پسرش که در سال 1315 به دنيا آمده بود چنان سريع پيشرفت کند که در اوائل جواني پدرش را نيز پشت سر بگذارد.
پرويز راجي خيلي زود با توجه به نفوذ و مقام پدرش در دستگاه حاکمه و آشناييش با اميرعباس هويدا و مهمتر از آن اشرف پهلوي مدارج ترقي را بدون گذراندن «استاژ» طولاني طي کرد. اين مدارج ترقي به ترتيب عبارت بودند از : 1339 استخدام وزارت نفت و آشنايي با اميرعباس هويدا عضو هيئت مديره شرکت نفت. منشي مخصوص هويدا در شرکت نفت. سال 1334 با نخستوزيري هويدا به رئيس دفتر اختصاصي نخستوزير ارتقا يافت. 1349 آشنايي نزديک با اشرف پهلوي و ورود به دفتر وي و شرکت در سازمان ملل. 1349 مقام سفيري ايران در سازمان ملل. 1352 مشاور نخستوزير و نهايتاً در سال 1355 سفير شاهنشاه آريامهر در لندن.
البته اين سفارت از لحاظ اهميت پس از سفارت ايران در واشنگتن در مرتبه دوم قرار داشت. و گماردن وي به اين سفارت نشان از عنايت بيش از حد دربار پهلوي به راجي بود. راجي در اين زمان جواني چهل ساله بود که براي اين منصب بسيار جوان مينمود. ولي وي نشانههايي از سياست اردشير زاهدي را در خود داشت. وي مجلس آرا بود و به زودي در لندن همچون اردشير زاهدي در واشنگتن با تشکيل مجالس مختلف پاي افراد و بسياري را به سفارت ايران باز کرد. در محافل غير رسمي، اعمال رسمي خود را به خوبي پيش ميبرد.
سفارت لندن بسيار حساس بود و توقع شاه نيز از انگليس بالا. به طور سنتي برخي احزاب و جرايد انگليس برخلاف نظر شاه چندان حرف شنويي از حکومت ملکه نداشتند و گاه در انتقاد از شاه و اعمال او حقايقي را بيان ميکردند.
شاه که فکر ميکرد اوامرش همچون ايران در آنجا نيز بايد جاري و ساري باشد، خشم ميگرفت و کاسه صبرش لبريز ميشد و البته کاسه کوزهها بر سر سفيران شاهنشاهي ميشکست. وظيفه راجي تحکيم روابط با حکومت انگليس بود که البته محکم هم بود، ولي بايد گفت وظيفه اصلي وي ميانداري بين حکومت ايران و احزاب و جرايد مخالف نويس انگليسي بود.
مراجعه به خاطرات راجي مؤيد اين نظريه است. در جاي جاي کتاب خدمتگزار تخت طاووس گلهگزاري شاه از مطبوعات و احزاب خصوصاً راديو بي بي سي نمايان است. گلهگزاريهايي که گاه اعصاب و روان راجي را ميسايد و وي را مستأصل ميسازد. هماهنگي با مقامات درباري ملکه، نفوذ در ارکان حکومتي انگليس چه با رابطه و پارتي بازي و چه با دادن رشوه، ملاقات با افراد صاحب نفوذ در جرايد و احزاب امان از راجي بريده بود. و از سوي ديگر فشار چندگانه دربار، نخستوزير و وزير اطلاعات وقت يعني کريم پاشا بهادري بر هيجان روحي راجي ميافزود.
نمونه آن نامه محرمانهاي است که راجي خطاب به کريم پاشا بهادري نگاشته است. بند بند اين نامه حاکي از مشغله زياد، ملاقاتهاي متعدد راجي با افراد صاحب نفوذ در مطبوعات، احزاب، اتحاديههاي کارگري، نخستوزيري، مجلس نمايندگان و سازمان عفو بينالملل ... است.
نامهاي خواندني که حاکي از لابي اين سفير جوان با بسياري از افراد صاحب نفوذ و قدرتمند انگليسي است. نامهاي خواندني و حاوي بسياري از اطلاعات سري: نامه را ميخوانيم:
[1806/1]
[1806/2]
[1806/3]
[1806/4]
[1806/5]

|

|
[1307- 11ع[
جشن تولد کريم پاشا بهادري در محفل دوستان؛ از چپ : پرويز راجي، چهارم هويدا، فرح پهلوي و نفر آخر هما زاهدي |
[1310-11ع[
همان مجلس
از چپ : کريم پاشا بهادري، ليلي امير ارجمند، مهناز افخمي، داريوش همايون، رضا صدقياني، هما زاهدي
|
|
|
_____________________________________________
منابع :
راجی، پرویز. خدمتگزار تخت طاووس. ترجمه ح ا. مهران. تهران، اطلاعات، 1364 .
فردوست، حسین. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی. تهران، اطلاعات، 1374. ج 2 .
|