» وکيلالرعايا پهلوي
محمدرضا بهزادي
در ضلع شمالي مجموعه کاخهاي گلستان تهران، ايوان دو بر باز نسبتاً کوچکي وجود دارد، که به آن ايوان يا خلوت کريم خاني ميگويند. در وسط اين ايوان حوض شش ضلعي بسيار زيبايي ديده ميشده است که امروزه نه اثري از زيبايي دارد و نه خبري از آب قنات شاه که در آن جريان داشته است، البته بنا زيبايي خودش را با همه ناملايمات حفظ کرده ولي موضوع بحث ما اين نيست، زيرا نابساماني کاخ گلستان، خود مثنوي هفتاد من کاغذ است و کتابي ميطلبد!
در سبب نامگذاري ايوان به نام کريم خان زند دو روايت وجود دارد، يکي اينکه عدهاي مورخين بر اين عقيدهاند چون اساس و بنيان اين ايوان مربوط به عصر شهرياري کريم خان است بدين نام خوانده شده 1 و عدهاي ديگر معتقدند که به علت ماجراي دفن استخوانهاي کريمخان توسط آقا محمدخان قاجار در اين محل، به اين نام خوانده ميشود. از قضا اين ماجرا کاملاً صحيح است و روايت آن است که خواجه تاجدار قاجار پس از سلطنت، دستور به نبش قبر کريمخان داد و توسط رحمانخان يوزباشي در سال 1206ق استخوانهاي وي را از شيراز به تهران منتقل کرد. و در اين قسمت از کاخ زير پلههاي جنب عمارت نگارخانه دفن گرديد تا هر روز از آنجا ميگذرد با نوک شمشيرش به آنجا بکوبد تا به اصطلاح خان زند در گور بلرزد. «اما اين استخوانها در آنجا باقي بود تا که فتحعليشاه، به جاي عموي خويش ميراثدار خان قاجار شد و به جهت اينکه آغوش پر مهر و محبت کريمخان را در کودکي خويش چشيده بود و شهريار زند را بسيار دوست ميداشت، دستور داد استخوانها را از آن محل بيرون آورده و به نجف اشرف انتقال دهند و با احترام به خاک بسپارند». 2
اين داستان کاملاً صحت دارد و توسط بسياري از درباريان عهد فتحعلي شاه تائيد شده ولي پس از به قدرت رسيدن رضا پهلوي، به جهت اينکه باب قاجار ستيزي باز بود و تنور تهمت و افترا به ايل و تبار قاجار بسيار گرم، رضاخان که بدش نميآمد به عنوان قهرمان ملي ايران و ادامه دهندة راه بزرگان کشور همچون کريمخان شناخته شود، داستان ساختگي به راه انداخت و توسط درباريان به خارج راه يافت و هياهوي بسيار در اوائل سلطنت رضاپهلوي برخاست، که اعليحضرت پهلوي قصد در اعادة حيثيت از خاندان زند دارد و دستور داده تا اين استخوانها از قبر وي در زير پله ايوان خارج و به قم برده و دفن شود. اين مراسم کاملاً تشريفاتي با حضور خود شاه و وزير دربار تيمورتاش و مهندس شريفزاده در حضور تعدادي عکاس شروع شد و کارگران کندند و آخر به تعدادي استخوان رسيدند که پس از گذشت اين همه سال نه پوسيده بود و نه از بين رفته بود. آنها را در سيني نقره قرار داده به حضور رضا پهلوي تقديم کردند و نويسندگان فرمايشي نوشتند.
در شماره 417 روزنامة شفق سرخ، مورخ جمعه 27 آذر 1304 در ذيل اخبار مربوط به مجلس در نطق پيش از دستور محمد تدين رياست مجلس نطق کرد و ماجراي دفن استخوانها را براي حضار نقل کرد و گفت: حقيقتاً در اين موقع که سلطنت حقاً از طرف ملت به اعليحضرت اقدس پهلوي تفويض شده! و در اين موقع که احساسات ايران نسبت به خادمين قديم از سلاطين بزرگ ايران فوقالعاده است، مجلس را به کمک شاه و بزرگنمايي اين اقدام دعوت و البته بهتر بگوييم امر مينمايد. قضيه آنجا جالبتر ميشود که در اين جلسه عريضهاي از چند تن از بازماندگان دودمان زند که معلوم نيست فريفته زر شدهاند يا مقهور زور در ضمن نطق قرائت ميشود که از طرف سهراب خان زند وکيلي، حسنخان زند و ... به شاه فرستاده شده مبني بر اينکه اولاً استدعا کرده بودند روز نهم آبان ماه را به افتخار خلع قاجاريه عيد بگيرند،
(گنه کرد در بلخ آهنگري به شوشتر زدن گردن مسگري!)
ثانياً تقاضا کرده بودند که توجه خاصي از طرف شاه به قبر کريمخان و لطفعلي خان معطوف گردد. به هر حال اين آقايان در 17 دي، در عمارت گلستان به حضور رضاپهلوي رسيدنـــــد و شمشير کريمخان زند را که در اين خاندان باقي بود تيمورتاش به رضا پهلوي تقديم کرد.
رضاشاه که خوب تنوري براي فتيرهاي خودش يافته بود، سريعاً وارد عمل شد و اظهار کرد اين شمشير از بهترين هداياست که به من تقديم شده است! و سپس دستور ميدهد که زير پلهها بشکافند، کاشفان تعدادي استخوان فک و جمجمه يافتند در سيني نقره به حضورش آوردند، در روزنامه شفق سرخ مينويسد: اعليحضرت با حالت حزن و اندوه سيني را به آقاي وزير دربار ميدهند و امر ميفرمايند عکاسي بيايد و عکسهايي به يادگار بر دارد. و اين نمونهاي است از مظلومنماييهاي رضاخاني که احساس ميکرد پا جاي پاي کساني چون کريم خان ميتواند بگذارد و احتمالاً گول اين بيت روي تيغه شمشير وکيلالرعايا را خورده و نميدانسته روزي بايد برود:
اين تيغ که شير فلکش شمشير است شمشير وکيل آن شه کشورگير است
پيوسته کليد فتح دارد در دست آن دست که برقبضه اين شمشير است3
و البته جالبتر اينکه معلوم نيست اين استخوانها مال چه انسان بخت برگشتهاي بوده است.
|
مهندس شريفزاده و سيني استخوان در دستان وي
|
|
|
از راست به چپ: عبدالحسين تيمورتاش، در حالي که شمشير کريم خان را نگه داشته، مهندس شريفزاده، و سيني حاوي استخوانها، رضاشاه پهلوي
|
___________________________
1. اين عقيده کاملاً صحت دارد و ساحتمان اين ايوان در عهد خود کريم خان ايجاد گرديده است.
2. عباس اقبال آشتياني، «از ابتدای صفویه تا آخر قاجاریه پادشاهان ایران هر یک در کجا مدفونند»، مجله يادگار، س 3، ش 2، شهريور 1325، ص 17 و 18 .
3. اين دو بيت در روي تيغه شمشير کريم خان که به وسيله علياصغر اصفهاني در سال 1198 هجري ساخته شده، طلاکوب گرديده است. اين شمشير امروزه در موزه نظامي مجموعه کاخهاي سلطنتي سعدآباد نگهداري ميشود.
|