ماهنامه شماره 68 - صفحه 10
 

 

» کباب ما، کو؟

 

فرهاد رستمي

 

کافه را چنان دود گرفته که چشم، چشم را نمي‌بيند. سر ميز ما، 5 نفر نشسته‌اند. يعني نشسته‌ايم. با خودم مي‌شويم 5 نفر، نه ببخشيد 4 نفر، شايد هم همان 5 نفر. کافه را چنان دود گرفته که آدم نمي‌فهمد خودش چند نفر است!

 

هوشنگ يک مرتبه مثل کساني که بخواهد يک خبر مهمي را به اطلاع همگان برساند از جا برمي‌خيزد و طوري که انگار همگان را مخاطب قرار داده باشد با صداي تودماغي و گرفته‌اي (که اصلاً تناسبي با فيگور اوليه‌اش که گرفته بود ندارد و با حرکاتي که شبيه رجز خواندن است) مي‌خواند:

 

ميخانه کشف من نيست    يروان کباب ماکو؟

 

کامران که دهانش را زير سبيل‌ها پنهان کرده و تا آن موقع يک کلمه حرف نزده بود سرش را از لاي يقه پالتويش بيرون مي‌آورد و با چشماني گر گرفته مي‌گويد: رفقا؛ شعر بايد از توده‌ها بگويد، از خلق. از خلقي که حتي يک تکه پياز ندارد که با چلو کبابش بخورد! از خلقي که يک ذره کره ندارد بگذارد لاي برنج! شعر بايد از رنج بگويد. آن گاه چنان بر ميز مي‌کوبد که دستش درد مي‌گيرد و غرولند کنان در حالي که به زمين و زمان بد مي‌گويد کافه را ترک مي‌کند.

 

فريدون که اخيراً با اسدالله و دربار به جوال رفته يک نخود آب نبات قيچي مي‌اندازد بالا و سرش را تکان مي‌دهد و چند بار مي‌گويد: ما که هفت خاجمونو رفتيم.

 

بالأخره جواد؛ اين افتخار جامعه روشنفکري با چهره‌اي متفکر در حالي که حلقه‌هاي دود سيگار را با چيره دستي و مهارت تمام، پي در پي به هوا مي‌فرستد، پس از آنکه هفت هشت بار از چپ و راست، سبيلهاي زرد شده از دود سيگارش را نوازش مي‌کند و گاهي کمي هم مي‌کشد بعد از مکثي طولاني مي‌گويد به گفته ويسلاوا شيمبورسکا «خنده دار بودن شعر گفتن را به خنده دار بودن شعر نگفتن ترجيح مي‌دهم». لحظه‌اي همه ساکت مي‌شويم آن گاه بمب خنده مي‌ترکد. کمي بعد ساکت که مي‌شويم فريدون دارد شعري را با لهجه شيرازي زمزمه مي‌کند:

 

ظالم نشو و عبرت تاريخ مشو    از بهر کباب دل من سيخ نشو

 

آخرش هم مي‌گويد: «امان از رفيق بد و زغال خوب، امان» و بيني اش را به دشواري بالا مي‌کشد.

 

اين اوضاع آشي را که مي‌بينم بي اختيار ياد شعري بسيار فاخر و وزين مي‌افتم:

 

دلم مي‌خواهد کف بکنم، مثل پودر لباسشويي    باد بکنم، گنده بشم، مدام برم تو رختشويي

 

 


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org