
» گائوک
سهيلا عين اله زاده
گائوک (با نام مستعار هوشنگ) که به اشتباه تصور ميرفت يکي از اسراي جنگي آلماني بوده باشد که در واپسين مرحله جنگ اول به جنگليان کمک ميکردند، يک چهره سؤال برانگيز است. هويت وي، دلايلش براي پيوستن به جنگليان و شيفتگي کامل وي نسبت به کوچک خان، هنوز در پرده اسرار باقي مانده است. تاريخنگاران شوروي به شکل توجيه ناپذيري در مورد گائوک سکوت اختيار کردهاند. تنها منبع ايراني که اطلاعاتي درباره او داده، يقيکيان است، که ميگويد وي يک آلماني از اتباع روسيه بود که چند سال در ژنرال کنسولگري امپراتوري روسيه در تهران شغل رايزني داشت. مطابق يک يادداشت انگليسيان، گائوک مسئول بايگاني سفارت بود و با يک زن يهودي زندگي ميکرد. وي در ايام جنگ بر اثر ارتکاب به عمليات غير قانوني (در دادن جواز واردات) از شغلش معزول، دستگير و براي محاکمه به بادکوبه فرستاده ميشود. بر اثر انقلاب اکتبر 1917 وي به اتفاق زندانيان ديگر از زندان آزاد شد و به ايران مراجعت نمود و مدتي به تبليغات بر ضد انگليسيها و به نفع عثمانيها و آلمانيها مشغول بود، ولي از طرف نظاميان انگليسي توقيف و به هندوستان فرستاده شد و چون روسي بود، بدين جهت انگليسيها او را به ادسا فرستادند و به مقامات شوروي تحويل دادند.
در روسيه گائوک خود را به حزب اشتراکي نزديک نمود و توانست دوباره وسايل آمدن خود به ايران را فراهم سازد. در روز ورود لشکريان سرخ به ايران (20 ثور [ارديبهشت] 1299) گائوک نيز، به عنوان مترجم با رؤساي سرخ وارد ايران شده و در رشت به عضويت کميته مرکزي انقلابي دولت شوروي ايران انتخاب ميشود. اما ممکن است زودتر وارد شده باشد، چنانکه يک گزارش انگليسيان از دستگيري زني به نام نيومن (يا نويمن) در مه 1918 (ارديبهشت 1297) در انزلي خبر ميداد که گفته ميشد با گائوک در تماس بود. فقط سفارت فرانسه در تهران اين هويت را براي گائوک تأئيد کرده است.
موقعي که ميرزا کوچک خان و همدستانش از رشت خارج شده و در جنگلهاي فومنات موضع گرفتند، گائوک از روسها جدا و با ميرزا کوچک خان متحد شد. وي که مترجم رسمي شده بود، مضمون سوسياليستي نطقهاي نمايندگان شوروي را در ترجمههاي خود تبديل به عقايد اتحاد اسلامي مينمود. وقتي که چندين بار گائوک مضمون نطقهاي روسها را غلط ترجمه ميکند، روزي از ميرزا کوچک خان ميپرسند: «آيا ميدانيد که گائوک نطقهاي روسها را صحيح ترجمه نميکند؟» ميرزا در جواب ميگويد: «شايد گائوک مترجم بدي باشد ولي عجالتآً وجود او لازم است و بايد در اين سمت بماند، زيرا هم رفقاي من و روسها به او اطمينان کامل داريم. او يگانه شخصي است که ميتواند اتحاد جنگل با روسها را نگه دارد». يکي از پيشوايان روسي، گوسف، رئيس چکا، درباره گائوک گفته بود: «ميدانم که گائوک نطقهاي رفقا را غلط ترجمه ميکند، ولي عجالتآً وجود او براي پيشرفت کار در ايران لازم است. همين که ديدم وجود او زيانآور است وي را به روسيه عودت ميدهم». بنا به گزارشها، هوشنگ چنان «مجذوب شخصيت کوچک خان شد» که از بازگشت به روسيه خودداري کرد و در شمار يکي از محارم رهبر جنگلي درآمد. کوچک خان او و مير صالح مظفرزاده را در اوت 1920 (مرداد 1299) به مسکو فرستاد تا با لنين درباره اختلاف با رهبران حزب کمونيست ايران مذاکره کند. در آن هنگام گائوک شرح مذاکرات را هر روز يادداشت ميکرد. وي از همراهي با کوچک خان دست نکشيد و در جنگل ماند. و خودش و زنش و دخترش مسلمان شدند. وي تا واپسين لحظات در کنار کوچک خان ماند و همراه او بر اثر سرما يخ زد و جان سپرد. وي پس از انتخاب خود به عضويت شوراي جمهوري انقلابي ايران، اسم خود را به هوشنگ تغيير داد. گائوک هر دو اسم را به کار ميبرد و گاهي خود را گائوک، گاهي هوشنک و گاهي نيز گائوک ـ هوشنگ معرفي ميکرد.
منابع
1. شاکري، خسرو. ميلاد زخم: جنبش جنگل و جمهوري شوروي سوسياليستي ايران، ترجمه شهريار خواجيان، تهران: نشر اختران، 1386.
2. يقيکيان، گريگور. شوروي و جنبش جنگل: يادداشتهاي يک شاهد عيني، به کوشش برزويه دهگان، [تهران]: نوين، 1363.
|