» عطاياي شاهانه
جلال فرهمند
Farahmand@www.iichs.org
محمدرضا پهلوي به علت اينكه در دوران سلطنتش چندين مرتبه در خطر سقوط قرار داشت، هنگامي كه به دوران كاميابيش از سلطنت رسيد و قدرتش در تمام اركان مملكتي قدرتي مطلقه يافت به شاهان ديگر و خصوصاً پادشاهاني كه سقوط كرده بودند و يا در معرض خطر سقوط قرار داشتند عنايتي خاص داشت.
شاهان سقوط كرده اي چون پادشاه يونان و آلباني از دوستان گرمابه و گلستان شاه بودند و روزي نبود كه به هنگام سفرهاي تفريحيش به نوشهر يا كيش از ملتزمان ركاب نباشند و با توجه به اينكه از افراد خوش مشرب و اهل عيش و نوش بودند مورد توجه خاص قرار داشتند. گذشته از اين، اين دو نفر در معاملات پر سودي نيز در اقتصاد نفتي آن روز ايران جيبهاي پرو پيماني به هم زده بودند. برخي ديگر از شاهانِ در خطر، همچون ملك حسين و ملك حسن نيز از مقربان درگاه بودند و به علت مشكلات خاص خودشان در اردن و مراكش مورد مرحمتهاي اقتصادي و نظامي شاه بودند. كمكهاي متنوع اقتصادي و نظامي دهه پنجاه پهلوي به اين دو زبانزد خاص و عام است. ملك حسن نسبت به ملك حسين از اعتبار كمتري برخودار بود ولي آنچنان دور نبود كه از چشم شاه بيفتد.
حسن دوم در سال 1961 بر تخت سلطنت نشست، ولي برخلاف پدرش محمد پنجم فردي ولخرج و عياش بود. كاخهاي سلطنتي متعدد، اتومبيلهاي گرانقيمت وميليونها ثروت دربانكهاي اروپايي تنها دلخوشي وي از كشور ِ به نسبت، فقير مراكش بود.
روابط حسنه اش با محمدرضا پهلوي بدون رو در بايستي بود. از جمله درخواست ماهي پنج يا ده كيلو خاويار مجاني جهت دربار مراكش.
مسئله قيمت اين محموله گرانقيمت نيست. مسئله درگير شدن و گرفتار شدن بسياري از ادارات رسمي ايران با اين مسئله به ظاهر پر سود است. شركت شيلات، دربار ايران، وزارت امور خارجه و ... روزها درگير اين مسئله خطير! بودند. از آن جالب تر درگيري داخلي دربار مراكش است كه هر روز حرفي و نقلي تازه مي زدند و مسئولان ايراني را نيز گيج كرده بودند. اسناد را با هم مي خوانيم:
برای خواندن سند اینجا را کلیک کنید. (1) (2) (3) (4) (5) (6) (7) (8)
|
1388- 1- پ
استقبال ملك حسن دوم پادشاه مراكش از محمدرضا و اشرف پهلوي در فرودگاه رباط
|