ماهنامه شماره 42 - صفحه 6
 

 

» حصار امنيتي

 

جلال فرهمند

Farahmand@www.iichs.org

 

محمدرضا پهلوي بعد از دو سوء قصدي که به وي شد جانب احتياط را بيش از پيش رعايت کرد. خصوصاً ترور مشکوکي که در بهمن 1327 از سوي ناصر فخرآرايي خبرنگار پرچم اسلام انجام شد به اين کار دامن زد.

 

 از آن پس تدابير امنيتي فزوني يافت و گارد شاهنشاهي و نيروهاي امنيتي چتر حفاظتي به دور شاه را گسترش دادند. آيين‌نامه‌هاي محکم‌تر و شديدتري به تصويب شاه رسيد که دسترسي به وي را سخت‌تر مي‌کرد.

 

ولي آغاز دهه پنجاه شمسي دوره گردنکشي و صعود ناگهاني شاه است. قيمتهاي نفت به طور سرسام‌آوري افزايش پيدا کرد. شاه مي‌خواست خودش را مطرح کند. يکي از راههاي اين کار مصاحبه مدام مطبوعاتي بود. شاه خود علاقه عجيبي به مطرح شدن در رسانه‌هاي همگاني خصوصاً غربي داشت. وي از اين طريق به طرز ناشيانه‌اي خود شيفتگي‌اش را به ديگران منتقل مي‌کرد. طرحهاي خيالي و شگفت‌انگيزش را جهت ورود به تهران بزرگ به رخ ديگران مي‌کشيد. قيافه دمکرات‌منشانه به خود مي‌گرفت ولي گاه که از دست برخي رسانه‌هاي جمعي ناراحت مي‌شد در پوست اصلي خود مي‌رفت و دموکراسي غربي را به شديدترين شکل در هم مي‌کوبيد و سلطنت خودش را الگويي براي ديگران معرفي مي‌کرد. بدين لحاظ و براي تأسيس اين مصاحبه هاي جنجالي گاه مسائل امنيتي جهت رسانه‌هاي جمعي سبک‌تر گرفته مي‌شد.

 

رسانه‌هاي خارجي نيز هميشه به دنبال سوژه هاي جنجالي جهت مصاحبه بودند و چه کسي جنجالي‌تر از محمدرضا پهلوي که خود را سردمدار گران کردن قيمت نفت معرفي کرده بود و به عنوان شاه شرقي به جهان شناسانده بود.

 

گروههاي متنوع و مختلف خبري به سوي تهران هجوم آوردند. اداره کل اطلاعات و مطبوعات دربار شاهنشاهي نيز که از خير سر نفت بودجه سري معتنابهي در اختيار داشت جهت خريدن خبرنگاران مشهور اروپايي سرکيسه را شل کرده بود و ضمن تهيه جا و مکان در بهترين هتلهاي ايران کادوهاي گران قيمت نيز اهداء مي کرد. تقريباً کسي بي نصيب نمي‌ماند. هرچند که برخي از رسانه‌ها بعد از مصاحبه پادشاه گزارشي مغاير با نظر دربار منتشر کردند که همين امر موجب بايکوت شدن آنان در سفرهاي بعدي مي‌شد و از اين خوان نفت بي نصيب مي‌ماندند. بدين لحاظ در دهه پنجاه روزي نبود که در رسانه‌هاي معروف اروپايي مصاحبه با خبر يا فيلم مستندي از عظمت کارهاي شاه و خود شاه نباشد.

 

شخص شاه نظارت عاليه بر ارگانهاي مطبوعاتي را در دست داشت و هر چه بود شرفعرض شاه مي‌رسيد. در سال 1354 دربار شاهنشاهي در صدد سازماندهي کار رسانه‌هاي جمعي برآمد. نامه بخشنامه مانند اسدالله علم وزير دربار شاهنشاهي به خلعت بري وزير خارجه اين سياست راهبردي را مشخص کرده است که چگونگي خبرنگاران حضور يابند و يا چه نوعي خبرنگاري مد نظر دربار و شخص شاه است. اين بخشنامه از همان سال لازم الاجرا گرديد. اين سند که چگونگي برخورد شاه و دربار را با رسانه‌هاي جمعي نشان مي دهد در نوع خود جالب توجه است:

 

 

 

برای خواندن سند اینجا را کلیک کنید.  (1) (2) (3) (4)

 


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org