آنچه ذيلاً به نظر خوانندگان ارجمند مي رسد گفت و گويي است با محمدتقي بهرامي حران مترجم کتاب رومن رولان و گاندي، که اخيراً به چاپ رسيدهاست:
□ شنيدهايم کتاب رومن رولان و گاندي شما ─ که چند سال قبل در يکي از روزنامهها اعلام شده بود به زودي از چاپ در خواهد آمد ─ اخيراً چاپ شده؛ علت اين همه سال تأخير چه بودهاست؟
به قول مولوي: گر بگويم شرح اين، بيحد شود مثنوي هفتاد من کاغذ شود
بله، سال 1355 براي چاپ کتاب رومنرولان و گاندي با يکي از مؤسسات نشر قراردادي بسته شدهبود اما کتاب زير چاپ نرفت. و حالا که بيشتر از سي سال از آن تاريخ ميگذرد، کتاب چاپ شده است. جالب است بدانيد با دو ناشر ديگر هم قرارداد بستم که يکي از آن دو ناشر، به طوري که اشاره کرديد، خبرچاپ " قريبالوقوع" آن را هم در يکي از روزنامهها اعلام کرده بود؛ و اين چاپ "قريبالوقوع" تا چهار سال انجام نگرفت. ناچار، با پس دادن مبلغ پيش پرداخت ترجمه، کتاب را پس گرفتم. ترجمۀ ناقص شخص ديگري از اين کتاب (يعني دو سوم متن اصلي) در سال 1366 به چاپ رسيد و در سال بعد هم تجديد چاپ شد. شايد لازم باشد در اينجا اضافه کنم که ترجمۀ بنده ترجمۀ کامل کتاب است و ...
باز به گفتۀ مولانا جلالالدين:
شرح اين هجران و اين خون جگر اين زمان بگذار تا وقت دگر
در واقع توضيح بيشتر، مقاله يا ─ بهتر بگويم ─ رنجنامۀ مفصلي را ميطلبد که بهتر است از آن بگذرم.
□ پيش از پاسخ دادن به بقيۀ پرسشها، اگر به رئوس مطالب اين کتاب اشارهاي بکنيد بسيار بجا خواهد بود.
کتاب نسبتاً پر حجمي است ( بيشتر از پانصد صفحه) با پيشگفتاري از جواهرلعل نهرو؛ شامل مطالبي دربارۀ زندگاني گاندي، مکاتبات و گفت و گوهاي رومنرولان با گاندي، نامههاي رولان به دوستانش راجع به گاندي، يادداشتهاي روزانۀ رولان، يادداشتهاي روزانه گاندي، خاطرات گاندي از ديدار با رولان، مقالههاي گاندي، مطالبي در زمينه مبارزات مردم هند با استعمار بريتانيا به رهبري گاندي در راه آزادي و کسب استقلال هند، پيامدهاي جنگ جهاني اول، اصل حقطلبي مسالمتجويانه، ديدگاههاي گاندي دربارۀ ايمان، حقيقت، زيبايي، خدمت به انسانيت و غيره.
رومنرولان مبارز راه صلح و عدالت، خالق اثر ده جلدي ژان کريستف و نويسنده کتابها و نمايشنامههاي بتهون، تولستوي، گاندي، فراتر از نبرد و گرگهاست. در سال 1915 جايزه نوبل گرفت. تا سال 1938 در کشور سوئيس به حالت تبعيد به سر برد. او يکي از هزاران شيفتۀ مهاتما گاندي است.
خود گاندي فارغالتحصيل در رشتۀ حقوق از دانشگاه آکسفرد انگليس بود. بيست سال به عنوان وکيل دعاوي در آفريقاي جنوبي خدمت ميکرد و براي متحد ساختن هنديهاي مقيم آن کشور و بهبود زندگي آنها مي کوشيد. چندين سال با تحمل بارها زنداني شدن در راه کسب استقلال هند، و تشکيل کشور آزاد هندوستان تلاش کرد و، سرانجام، به دست يک هندوي متعصب، که با هدف گاندي براي اتحاد مسلمانها و هندوها مخالف بود، به قتل رسيد. گاندي که به او لقب مهاتما (روح بزرگ) دادهاند، به عنوان يک رهبر سياسي، مذهبي، نويسنده و روزنامهنگار تأليفات بسياري دارد که به عنوانهاي بعضي از آنها اشاره ميکنم: تجارت من با حقيقت (راستي)، نامههاي من به ميرا [دختر يک درياسالار انگليسي که به منظور خدمت به گاندي و هدفهاي او، کشور و خانوادهاش را رها کرد و به هند رفت]، وحدت جوامع و فرقهها، خطاب به هندوها و مسلمانان، به بانوان، به دانشجويان، مسالمت در جنگ و صلح، صددرصد ساخت هند، براي صلح دوستان، از زندان مندير، خودمختاري داخلي هند، کفّ نفس کليد تندرستي، ساتياگراها، صداي ملت، همۀ مردم برادرند، پاسخ به مسکو و... .
□ اصولاً يک ترجمه مطلوب چه ويژگيهايي بايد داشته باشد، و يک مترجم موفق کيست؟
ترجمه يا برگرداندن نوشته يا گفتهاي از يک زبان به زبان ديگر وقتي مطلوب خواهد بود که منظور نويسنده يا گوينده زبان اصلي را بي کم و کاست، به طور دقيق و در عين حال رسا و شيوا به زبان مورد نظر بازگو کند.
و اما بخش دوم سؤال شما که يک مترجم موفق کيست، قطعاً منظورتان اين است که مترجم در ترجمۀ خود بايد چه اصولي را در مدنظر قرار بدهد تا ترجمهاش مطلوب و مقبول واقع شود. به نظر بنده، مترجم هم در زبان متن و هم در زباني که به آن ترجمه ميکند بايد تسلط داشته باشد. چنين نيست که متني را انتخاب کند بعد واژهنامه را جلويش بگذارد و ترجمه کند. در اينجا گزينش معني مناسب از ميان معاني گوناگوني که براي يک لغت در واژهنامه آمده اهميت بسيار زيادي دارد. مسلماً اگر توانايي اين کار را نداشته باشد عملاً رعايت امانت نمي شود. البته مقصود از رعايت امانت در اينجا ترجمۀ تحتاللفظي نيست چون در مواردي لازم است که مترجم به منظور قابل فهمتر و رساتر ساختن کلام در واژهها، عبارات و جملههايي که ترجمه ميکند تغييراتي بدهد؛ و در اينجا آن گفته معروف (ظاهراً ايتاليايي) صدق ميکند که «هر مترجمي ضرورتاً خائن است»؛ بايد گفت گاهي عدول از قالب و چهارچوب الفاظ متن خيانت نيست و لازم است چون قابل فهمتر و رساتر شدنِ ترجمه چنين امري را ايجاب ميکند.
دقت در ترجمه و نزديکتر کردن مفاهيم متن به مفاهيم واضح و دور از ابهام در زبان دوم از مهمترين شرايط يک ترجمۀ ايدهال است. در اينجا ميخواهيم، به عنوان نمونه، به چند واژه و عبارت فارسي اشاره کنيم که کساني که از روي بيدقتي در برابر واژگان و عبارات زبان مورد ترجمه، در اينجا مثلاً انگليسي، گذاشتهاند ؛ و بعد کسان ديگری هم در نوشتهها و هم در گفتههايشان آن واژههاي نادرست را تکرار کردهاند که هيچ منطقي هم پشت آنها نيست. البته، داد و ستدهاي کلامي به لحاظ زبانشناختي در ميان زبانهاي گوناگون از اين مقوله خارج است و کاملاً پذيرفتني است. اما سخن در اين است که وقتي ما براي فلان واژه انگليسي حتي بيش از يک معني در زبان خودمان داريم آيا درست است که معنايي را براي آن لغت انگليسي در فارسي به کار ببريم که گاهي علاوه بر غلط بودن، خندهآور هم هست!؟
مثلاً به جاي واژه "اوضاع جغرافيايي" که در متون انگليسي بوده "شرايط جغرافيايي" ترجمه کردهاند (که در فارسي هم، متأسفانه، متداول شده) غافل از اينکه کلمۀ condition در انگليسي علاوه بر معني شرط، وضع و حالت و موقعيت هم معني ميدهد. بنابراين، geographical condition را مطلقاً نبايد "شرايط جغرافياي" ترجمه کرد. صورت درست آن، "اوضاع جغرافيايي" است.
حالا به چند نمونه ديگر در ترجمه انگليسي به فارسي توجه کنيم من براي اجتناب از تطويل کلام به آنها، فهرستوار، اشاره ميکنم:
"در رابطه با" که در متن "دربارۀ..."، "در مورد..." بوده است.البته "در رابطه با" در جاي خودش درست است.
"نرخ مرگ و مير" که در متن "ميزان مرگ و مير" بوده است. rate "نرخ" هم معني ميدهد که در جاي خودش صحيح است.
"اشخاص کليدي" که در متن، "اشخاص مهم و کاردان" بوده است. اگر در انگليسي "key Persons" آمده در اينجا منظور "کليد" نبوده، ضمن اينکه کليد هم، اگر در جاي خودش به کار برود، کاملاً درست است.
"بيتفاوت" (indifferent) که در متن انگليسي منظور از آن " بياعتنا يا بيتوجه" بوده، نه بيتفاوت. بيتفاوت هم اگر در جاي خودش بهکار برود هيچ اشکالي ندارد.
بر همين قياس:
"کالبدشکافي" که منظور از آن، "تجزيه و تحليل" است. البته "کالبد شکافي" در پزشکي کاربرد دارد.
"از نقطه نظرِ ..." که منظور "به لحاظِ ..." يا "از جهتِ ..." است.
"اميدوارم او را ملاقات خواهيد کرد" که در فارسي جملۀ درستي نيست؛ ترجمۀ تحتاللفظي يک جمله انگليسي است که بايد اينطور ترجمه شود: "اميدوارم او را ملاقات کنيد".
"از بيماري ... رنج ميبرد" که در فارسي ميگوييم: "دچار بيماري ... است".
"پوشش ميدهد" يا "ميپوشاند" که صورت صحيح آن در فارسي چنين است: "شامل ... است" يا "... را در بر مي گيرد".
و خلاصه از اين نمونهها در "فارسي ترجمهاي" بسيار است؛ و افسوس که در زبان نوشتاري و گفتاري ما هم راه يافته.
□ از جايگاه ترجمه در زمينه پيشرفتهاي فرهنگي و علمي بگوييد.
بيگمان، ترجمه در پيشبرد فرهنگ و تمدن جوامع انساني جايگاه والايي دارد؛ در واقع، يکي از راههاي مهم انتقال معارف و علوم ميان ملتهاست. چه بسيار کتابهاي علمي، فلسفي و تاريخي از طريق ترجمه از شرق به غرب راه يافته و موجب تأثيرات شگرفي شده، چه بسيار آثار مهمي که از غرب به شرق رسيده است، و اين تبادلات همچنان ادامه دارد.
□ از خودتان بگوييد.
دربارۀ خودم چيز قابل ذکري ندارم که بگويم. بهطور خلاصه، بعد از پايان تحصيلات دانشگاهي در رشته زبان انگليسي، چند سال دبير بودم. گاهي براي مجلات مقاله ترجمه می کردم. سالها بعد، در مقطع کارشناسي ارشد، کتابداري خواندم که بعد از يک سال آن را ادامه ندادم. بعد از بازنشستگي، چند سالي در يک مؤسسه فرهنگي کار کردم، و حالا هم به طور غيررسمي با آن مؤسسه همکاري دارم.
□ در چه زمينههایي ترجمه ميکنيد؟
چند کتابي را که ترجمه کردهام در زمينههاي گوناگون بوده؛ اما درست تر آن است که مترجم کارش را فقط به يکي دو حوزه محدود کند. بنابراين، اين را هم به شرط يک مترجم خوب بايد اضافه کرد. در واقع، من در زمينۀ ترجمه، آماتور بودهام و نه، به اصطلاح، پروفسيونل.
□ از کتابهايي که ترجمه کردهايد بگوييد.
از سال 1343 تا دو سه سال قبل کتابهايي ترجمه کردهام که به چند تا از آنها اشاره مي کنم:
1و2 . آليس آن سوي آينه و جلد اول آن، ماجراهاي آليس در سرزمين عجايب، مؤلف: لوئيس کرُل، ناشر: جامي، سال انتشار: 1374.
3 . رسالهاي به نام در بقاء روح (از مجموع رسالات فلسفه نظري)، مؤلف: سنت آگوستين، ناشر: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، سال انتشار: 1343.
4 . گنج يوناني، مؤلف: ايروينگ استون، ناشر:حامي، سال انتشار: 1369.
5 . ارغنون سوم، سومين قانون انديشه (در موضوع منطق عرفاني)، مولف: پ.د.اوسپنسکي، ناشر: نشر بنياد، سال انتشار: 1370.
6 . الفباي جنايت، مولف: آگاتاکريستي، ناشر: جامي، سال انتشار: 1372.
7 . پرده، مؤلف: آگاتاکريستي، ناشر: جامي، سال انتشار: 1373.
8 . انسان در گذرگاه تکامل، مولف: ايلين - سگال، ناشر: اميرکبير، سال انتشار: (چاپ سوم 1355).
9 . انسان دنياي خود را گسترش ميدهد، مؤلف: ايلين - سگال، ناشر: اميرکبير، سال انتشار: (چاپ دوم 355).
10 . جين اير (متن کامل)، مولف: شارلوت برونته، ناشر: جامي، سال انتشار: (چاپ ششم 1384).
11 . بودا و انديشههاي او، مؤلف: سادهاتيسا، ناشر:جامي، سال انتشار: 1382.
12 . رومن رولان و گاندي، مؤلف: بخش فرهنگي وزارت اطلاعات هند، ناشر: مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران، سال انتشار: 1386.
□ چه عاملي در گزينش اولين اثري که ترجمه کرديد، مؤثر بود؟
عامل خاصی نبود، علاقه داشتم در رشتهای که تحصیل کرده بودم ذوق آزمایی کنم.
□ درباره کتاب بودا و اندیشههای او هم توضیحی بدهید.
بودا و انديشههاي او ترجمه و تأليف است. کتابي با عنوان بودا را ترجمه کردم؛ بعد، دربارۀ زندگي و اصول تعاليم او مطالبي به آن افزودم.
□ از ميان کتابهايي که ترجمه کردهايد به کدام يک بيشتر از همه علاقه داريد؟
به کتاب رومن رولان و گاندي.
□ چه کارهايي در دست ترجمه داريد؟
دو سه کار ناتمام از سالهاي گذشته دارم. اما ويرايش و اشتغالات ديگر تمام وقت مرا گرفته و ديگر فرصتي برايم باقي نمانده تا بتوانم به کار ترجمه ─ که خيلي مورد علاقهام است ─ بپردازم. خيلي مايلم دربارۀ گاندي، فعاليتهاي او و گفتهها و نوشتههايش کتاب جامعي به صورت ترجمه و تأليف فراهم کنم. اتفاقاً ناشر محترمي، چند وقت پيش، اين پيشنهاد را به من داد که هنوز به او جوابي ندادهام. شايد هم ─ اگر خداوند بخواهد و عمري باقي باشد ─ موفق شوم اين کار را انجام بدهم.