ماهنامه شماره 55 - صفحه 7
 

  » کلنل منوچهرخان حاکم قزوين

جلال فرهمند

Farahmand@www.iichs.org

 

مي‌گفتند که با اين کودتا بسياري از امور ايران اصلاح خواهد شد و مردم در رفاه و آرامش کامل خواهند بود و بسياري وعده‌هاي ديگر. وقتي ديويزيون قزاق در شب کودتاي سوم حوت به طهران آمد شهر در آرامش کامل بود. صداي چند تير فضايي شهر را ناآرام کرد و فردي از افراد نظميه که در جريان امر قرار نگرفته بود بي دليل به قتل رسيد. به هر حال فرداي کودتا رضاخان ميرپنج به عنوان فرمانده نظامي کودتا اعلاميه صادر کرد و سيد ضياءالدين طباطبايي که به انگلوفيلي مشهور بود به رياست‌الوزرائي رسيد، البته حکومتي مستعجل. هر چند که با وقوع کودتاي نظامي آرامش نظامي برقرار گرديد ولي متأسفانه از استقلال ايران آنچه هم باقي مانده بود به باد رفت.

 

سيد ضياء سعي داشت منتخبان خود را در رأس کارهاي مهم و ولايات بگمارد، بدين لحاظ بسياري از نظاميان و قزاقان در اين امر به مشارکت گمارده شدند. قزوين از جمله ولاياتي بود که از لحاظ امنيتي حائز اهميت بود. از سويي اين شهر مرکز حرکت کودتاگران بود و از سوي ديگر دروازه شمال کشور و نيروهاي آماده ميرزا کوچک خان که براي طهرانيان چنگ و دندان نشان مي‌دادند.

 

نيروهاي انگليسي نيز که به دنبال انقلاب بلشويکي در کل ايران پراکنده بودند براي اين شهر به عنوان دروازه ورود بلشويسم به ايران اهميت فراواني قائل بودند. بدين لحاظ حضور فردي خودي را براي اين شهر مناسب‌تر مي‌دانستند. وي فردي بود به نام کلنل منوچهر خان.

 

او از افسران طبيب ژاندارمري بود که تحصيلات پزشکي و نظامي خود را در فرانسه به انجام رسانيده بود. او در بازگشت در بيمارستان ژاندارمري به کار پرداخت و با ماژور مسعود کيهان دوستي نزديکي داشت. از اين رو با سيد ضياءالدين آشنا شد و پس از کودتا به حکمراني قزوين منصوب گشت. حکمراني وي نيز مقارن با حکومت کوتاه مدت سيد ضياء بود (سه ماه). با دستگيري سيد وي به طهران رفت و ديگر به قزوين بازنگشت. از وي به عنوان شخصيتي خشن، با رفتاري تند که هميشه يک هفت‌تير روي ميز خود مي‌گذاشت ياد کرده‌اند. حتي سيد ضياء نيز در مورد اين رفتار خشن به وي تذکر داده بود. به هر حال نيروهاي انگليسي به اين فرد اعتقاد کامل داشتند و شخصيت فردي وي براي آنان چندان مطرح نبود. حتي وقتي که يک ماه پس از کودتا شايعه برکناري وي بر سر زبانها افتاد مأموران انگليسي و از جمله والتر الکساندر اسمارت، دبير دوم سفارت انگليس در طهران در نامه‌اي فوري از سيد ضياء درخواست مي‌کند که از برکناري کلنل منوچهر خان جلوگيري شود. سيد ضياء نيز بدون توجه به مقام و موقعيت خود که بالاترين رکن حکومت مشروطه است بدون ذره‌اي مقاومت مطيع اين فرمان شد و از برکناري وي جلوگيري کرد. اين گونه کرنش دولت کودتا که مدعي استقلال و تماميت ارضي ايران بود بسيار متضاد و دو پهلو مي‌نماييد. اسناد اين امر را با هم مي‌خوانيم:

 

 

 

رياست وزراء

يادداشت                                                                                              

نمره 27 حمل 1300

فدايت شوم

در جواب مراسله مرقومه شريفه مورخه 18 حمل خاطر محترم را مستحضر مي‌دارم که حضرت اشرف آقاي رئيس الوزراء به هيچ‌ وجه خيال تغيير ماژور منوچهر خان يا فکل کلو را ندارند. در خاتمه مراتب ارادت و دوستي خود را تقديم مي‌نماييم.

[سجع مهر] آرشيو کابينه رياست وزراء نمره 1/1

[10854- ن]

 

 

****

 

                                              سفارت انگليس

18 حمل 1339       7 آوريل 1921      

فدايت شوم، ليوتنان گريوز که معاون ماژر ادمندس در قزوين مي‌باشد امروز به تهران وارد شده و پيغامي از طرف ماژر ادمندس آورده مبني بر اينکه دکتر منوچهر خان حاکم شهر استعفاء داده‌اند و دولت خيال دارند رئيس نظميه قزوين را که فکل کلو مي‌باشند از آنجا بردارند. ماژر ادمندس به هيچ وجه اين تغييرات را صلاح نمي‌داند بلکه بالعکس لازم مي‌داند که آقاي دکتر منوچهرخان به سمت حکومت شهر و فکل کلو به سمت رياست نظميه برقرار بوده باشند. در خاتمه مراتب ارادت و دوستي خود را تجديد مي‌نمايم. (اسمارت)

[10853 - ن]

 


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org