انسان از زمان ظهورش بر روي زمين با تغييرات دائمي آب وهوايي زمين روبه رو و براي ادامه حيات ناچار به مبارزه بود، لذا با حوادث تلخ و شيريني که برايش ظهور مي کرد مايل بود آنها را بي کم و کاست در خاطر نگه دارد و به عنوان تجربه براي بهبود آينده خود راه مناسبي بيابد، اما گذر ايام که با توالي شب و روز همراه بود به مرور گرد فراموشي برآن خاطرات مي پاشيد.
با اين همه انسان اوليه کوششهاي فراواني براي ثبت حوادث مهم نموده و به دنبال يافتن راه حلي براي شناخت بهتر محيط اطراف خود برآمد و با دقت فراوان ابزارهاي ابتدايي براي اندازه گيري زمان ابداع نمود و گردش ماه وخورشيد و چرخش افلاک را زيرنظر گرفت و حالتهاي مختلف آن را بررسي کرد و بالأخره موفق شد يک دوره کامل (سال) را با واحد شبانه روز و سپس ماه و بعد هفته و فصل را محاسبه و اين فرمول را کشف کند : سال= 365 روز= 12 ماه= 4 فصل. البته نبايد اين نکته را فراموش کرد که پيدايش تمدنهاي اوليه در مناطق معتدل بود و چهار فصل مورد نظر قرار گرفت و حال آنکه مناطق قطبي داراي دو فصل مي باشند. از فرمول مزبور تقويمي ابداع و آماده ثبت شد، فقط مبدأ، آغاز نياز بود که ثبت حوادث در جاي خود محفوظ باشد.
تاريخ حيات بشري با حوادث مهم فراواني همراه است، هر قوم و ملتي بر حسب اهميت آن، آغازي را براي گاهشماري در نظر گرفتند.عموما ً مبدأ تقويمها هبوط آدم، طوفان نوح، هجرت پيامبران مانند موسي (ع) و عيسي (ع) و هجرت پيامبر اسلام (ص) و يا ظهور و سلطنت يک پادشاه در نظر گرفته مي شد. حوادث طبيعي نيز گاهي اوقات مدنظر قرار مي گرفت: (سيل، زلزله... ) اين ابداعات و ابتکارات به نسلهاي بعدي منتقل شد و کم وبيش همه اقوام و ملل آن را پذيرفتند و اجرا کردند. به مرور با پيشرفت علوم و فنون هرکدام از ملل متمدنه بر حسب نيازهاي خود از تقويم استفاده مي کردند که مشهورترين آنها به هفت ملت مهم باستاني مربوط بود، تقويمهاي امروزي نيز متأثر ازآنهاست. تقويمهاي مشهور عبارتند از: تقويم بابلي، قبطي (مصري)، فارس قديم (هخامنش، اشکاني، ساساني)، يوناني (اسکندري، المپيک)، رومي (يولياني)، مسيحي (گريگوري)، تقويم يهودي، هندي و ترکان (12 حيواني).
رمز دقيق بودن تقويمهاي موجود در تعريف سال نهفته است. براي پي بردن به دقت تقويمهاي موجود تعريف اجمالي هر يک، ازسال و ماه لازم مي نمايد: سال عبارت است از مقياسي جهت درک زمان که مقدار آن تقريبا ً با مدت حرکت زمين به دور خورشيد برابر است.
سال انواع مختلف دارد:
1 . سال حقيقي يا شمسي: عبارت است از دو عبور متوالي حرکت ظاهري خورشيد از اعتدال ربيعي که مدت آن برابربا 365 روز5 ساعت و 48 دقيقه و49 ثانيه. دراين سير ظاهري، خورشيد از بروج دوازده گانه عبور مي کند. بروج دوازده گانه داراي اسامي عربي1 و فارسي2 است.
2 . سال نجومي: عبارت است از دو عبور متوالي زمين از يک نقطۀ آسمان که مدت آن 365 روز6 ساعت 9 دقيقه 9 ثانيه.
3 . سال انحرافي: عبارت است از دو عبور متوالي زمين از نزديکترين وضع آن نسبت به خورشيد (حضيض) که مدت آن تقريبا ً 365 شبانه روز و کسري است.
4 . سال قمري: عبارت است از گردش يک دور ماه به دور زمين؛ طول اين گردش، مساوي ست با دوازده ماه هلالي، مدت آن برابر با 354 شبانه روز شمسي .
5 . سال عرفي: مدت آن تقريبا ً نزديک به سال شمسي حقيقي است.
و آن بر دو گونه است: الف: سال عرفي عادي داراي 365 شبانه روز.
ب: سال عرفي کبيسه داراي 366 شبانه روز.
6 . سال نوري: عبارت از مقدار مسافتي است که نور با سرعت معادل 300 هزارکيلومتر در ثانيه، طول مدت يک سال طي مي کند.
تقويم جلالي ايران
تقويم مزبور حاصل کوشش دانشمندان ايران دوره اسلامي است و در واقع يک گاهشمار ايراني و اسلامي مي باشد؛ علت تدوين آن چنين است که در اواخر دوران ساسانيان کبيسه کردن سال به فراموشي سپرده شد و به همين جهت طي گذشت صدها سال نوروز با اول بهار (ابتداي سال طبيعي) مطابقت نداشت، لذا خواجه نظام الملک درصدد اصلاح آن برآمد و جمعي از منجمين از جمله عمرخيام تقويم فوق را اصلاح کردند و سال به چهار فصول تقسيم و آغاز آن با اول بهار مطابق شد. يعني سال جلالي هميشه مطابق با سال حقيقي است. اين تقويم به اعتراف دانشمدان بين تقويمهاي جهان دقيق ترين گاهشماري است که تا کنون بشر تدوين کرده بر خلاف سالهاي تقويم مسيحي که هر ده هزار سال قريب سه روز با سال حقيقي اختلاف پيدا مي کند.
سالهاي کبيسه در تقويم جلالي (تقويم کنوني ايران) ثابت نيست و کبيسه کردن مطابق رصد هرسال صورت مي گيرد. معمولا ًهرچهار سال يک بار، و بعد از 28سال 5 سال اجرا مي شود. تقويم فعلي ايران بر پايه تقويم جلالي است با مبدأ هجري شمسي، که به موجب قانون مورخ 11فروردين 1304هجري شمسي (1343هجري قمري) برقرار گرديد، شش ماه سال هر يک داراي 31 شبانه روز و پنج ماه ديگر 30 شبانه روز واسفند در حال عادي 29شبانه روز و در سالهاي کبيسه 30روز است.
تقويم هجري قمري
اين تقويم ديني ممالک اسلامي است. مبدأ آن هجرت پيامبر اسلام (ص) از مکه به مدينه است؛ با اينکه واقعه هجرت هشتم ماه ربيع الاول صورت گرفت ولي در زمان خلافت عمر، اول ماه محرم را مبدأ سال هجري قمري قرار دادند که مطابق است با روز جمعه شانزدهم ژانويه 622 ميلادي. تاريخ هجري قمري مبتني بر مدتي است که کره ماه يک بار به دور زمين مي گردد. مدت آن تقريبا ً 27 روز8 ساعت جمعا ً 354 يا 355 شبانه روز است. دوازده ماه آن به ترتيب از محرم آغاز و به ذي قعده ختم مي شود.3
ايرانيان از زمان باستان علاوه بر ماههاي قمري از ماههاي شمسي نيز استفاده مي کردند. با اين فرق که قبل از ظهور اسلام مبدأ گوناگوني داشتند و از سلطنت پادشاهان تقويم خود را آغاز مي کردند. در دوران اسلامي مبدأ هجرت پيامبر اسلام مبدأ تاريخ قرار گرفت. و تقويم فعلي جمهوري اسلامي بر مبناي هجري شمسي و هجري قمري است.
گاهشماري 12 حيواني (ترکي، اويغوري، مغول)4
اين تقويم در بين ترکان آسياي مرکزي از زمانهاي قديم معمول بوده از زمان ايلخانان مغول در ايران رواج پيدا کرد. علت رواجش اين بود که در دوران اسلامي تقويم سرزمينهاي اسلامي هجري شمسي بوده، لذا جمع آوري ماليات گاهي اوقات قبل از برداشت محصول انجام مي شد به خصوص اينکه زارعان از اين نکته شکايت مي کردند که آنها در يک سال دوبار ماليات مي دهند. به دستور غازان دستور تنظيم يک تقويم مناسب مالياتي صادر شد. اگر چه مبدأ آن هجرت پيامبر اسلام (ص) بود وقتي محاسبه سال براساس گردش انتقالي خورشيد محاسبه مي شد براساس يک دوره دوازده ساله تنظيم شد. اين تقويم با نوع چيني و مغولي آن فرق دارد، در واقع مي توان آن را تقويم دوازده حيواني ايراني ناميد چرا که آغاز آن روز اول (نوروز) جلالي و پايان سال همان پايان سال جلالي است يعني کاملا ًمطابق با تقويم جلالي است. هرسال به ترتيب به نام يکي ازحيوانات دوازده گانه ناميده مي شود.
تقويم رومي
مبدأ آن احداث شهر روم سال 736 ق.م و آغاز سال، 25 مارس است. در اين تقويم سال 304 شبانه روز (10 ماه) تقسيم، يعني دو ماه ناديده گرفته مي شد.5 اين اختلاف در زمان يوليوس قيصر روم 26 ق.م به سه ماه رسيد. در همين زمان تقويم شمسي مصري(قبطي) جايگزين تقويم قبلي شده و سال برابر 365 روز 6 ساعت محاسبه شد. بعد از گذشت 1600 سال (زمان پاپ گريگوري) اختلاف آن که نزديک به 10 روز مي شد، نياز به اصلاح داشت. (يعني هر سال حدود 12 دقيقه اضافه داشت) با اين نوع محاسبه هر سال مقدار 11 دقيقه و 11 ثانيه به طول آنها اضافه شده و در طول 1600 سال آن مقدار اضافه اختلافش به 10 روز رسيد. اسامي ماههاي رومي از کانون ثاني معادل ژانويه ميلادي شروع مي شود. 6
تقويم گريگوري
چون مدت سال مداري 365 روز 5 ساعت 48 دقيقه و49 ثانيه است در تقويم قيصري (يوناني) 365 روز 6 ساعت حساب مي شد در هر سال 11 دقيقه بيشتر محاسبه نمي شد. اين مقدار بعد از چهار سال حدود سه روز و در سال 1582 ميلادي به 10 روز بالغ شده و اشکالاتي درمراسم ديني مسيحيان به وجود آورد. پاپ گريگوري سيزدهم براي از بين بردن اين اختلاف فرمان داد روز پنجم اکتبر سال 1582 ميلادي را پانزدهمين روز ماه مذکور حساب کنند1و براي اصلاح تقويم قيصري مقرر گرديد در هر چهارصد سال سه کبيسه را حذف کنند.
اسامي ماهها در تقويم گريگوري اقتباس از اسامي تقويم يوناني مي باشد با اين اختلاف که در تقويم قيصري (يوناني) که آن را سبک قديم مي خوانند آغاز سال 25 مارس و در تقويم گريگوري که به سبک جديد معروف مي باشد اول سال اول ژانويه است.
اصلاح گريگوري را اکثر کشورهاي پيرو کاتوليک بلافاصله پذيرفتند. انگلستان و مستعمرات آن نيز در 1752 و در روسيه از سال 1918مورد قبول واقع شد. اسامي ماهها با جزئي اختلاف همان يوناني با تطبيق ماههاي هجري شمسي به شرح زير است :
ژانويه داراي 31 روز مطابق با 11 ديماه
فوريه داراي 28 روز يا 29 شبانه روز مطابق 12 بهمن
مارس داراي 31 شبانه روز مطابق با 10 اسفند
اوريل داراي 30 شبانه روز مطابق با 12 فروردين
مه داراي 31 شبانه روز مطابق 11 اردي بهشت
ژوئن داراي 30 شبانه روز مطابق 11 خرداد
ژوئيه داراي 31 شبانه روز مطابق 10 تير
اوت داراي 31 شبانه روز مطابق 10 مرداد
سپتامبر داراي 30 شبانه روز مطابق 10 شهريور
اکتبر داراي 31 شبانه روز مطابق 9 مهر
نوامبر داراي 30 شبانه روز مطابق 10 آبان
دسامبر داراي 31 شبانه روز مطابق 10 آذر
_________________________
* . اين مختصر مروري است بر تاريخچۀ تقويم. جهت تفصيل بيشتر به منابع زير رجوع کنيد: بيست مقاله تقي زاده، تاريخ ِ تاريخ ايران از دکتر رضا عبداللهي، ايرانشهر نشريه شماره 22 ملي يونسکو در ايران، ج1.
1 . اسامي بروج دوازده گانه (اثني عشريه) در زبان عربي در شعر زير آمده است:
برجها ديديم که ز مشرق برآوردند سر جمله در تسبيح و در تهليل حي لايموت
چون حمل، چون ثور چون جوزا سرطان و اسد سنبله ميزان و عقرب قوس و جدي و دلو وحوت
2 . اسامي ماههاي فارسي نيز در قطعه اي چيني آمده است:
ز فروردين چو بگذشتي مه اردي بهشت آيد سپس خرداد و تير آنگه چو مردادت همي بايد.
پس از شهريور و مهر و اَبان و آذر و دي دان که بر بهمن جز اسفندار مذ ماهي نيفزايد
3 . به جهت سهولت يادگيري اسامي و ترتيب ماهها در دو بيت شعر آمده است:
ز محرم چو گذشتي بر سر ماه صفر دو ربيع و دو جمادي ز پي يکديگر
رجب است از پي و شعبان رمضان و شوال بعد ذي حجه و ذي قعده چنين است خبر.
4 . اسامي سالها به زبان ايغوري به نام حيوانات در قطعه شعري جمع شده است:
سيچقان و اود و بارس و پس توشقان لوي ئيل بعد ئيلان يونت باشد بعد آنها قوي ئيل
پيچي ئيل از سالها نهم بود در نز ترک پس تخاقوي است پس ايت و پس تنگوزئيل
و ترجمه فارسي آن:
موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار زان چار چو بگذري نهنگ آيد و مار
آنگاه به اسب و گوسفند است حساب حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار
5 . اين نکته بيانگر اين حقيقت علمي است که بين ملت رومي علم نجوم و رصد و محاسبه جايي ندارد، اين در حالي است که برخي از اقوام ، مثل مصريها، بابليان، ايرانيان و در آخر يونانيان به شدت مشغول رصد و محاسبه گردش سيارات و شناسايي کرات ديگرو يافتن محاسبه طول و عرض جغرافيايي بودند و بالاخره با محاسبه تغيير و تبديل و اقتباس از ملل ديگر تقويم خود را اصلاح کردند.
6 . اسامي ماههاي رومي در قطعه شعر گونه زیر آمده است:
دوتشرين و دو کانون و پس آنگه شباط و آزر و نسيان ايار است.
حزيران و تموز و آب و ايلول نگه دارش که ازمن يادگار است.