ماهنامه شماره 51 - صفحه 3
 

 

» سايه ترور

 

جلال فرهمند

farahmand@www.iichs.org

 

 

ابزار ترور همواره وسيله اي بود که قدرتمندان يا بي قدرتان از آن جهت اثبات قدرت يا گرفتن انتقام استفاده مي کردند. البته حذف رقيب نيز به عنوان پاک کردن صورت مسئله از ديگر اهداف اين عمل است.

 

اين عمل ريشه در پيدايش اوليه آدمي دارد. هنگامي که قابيل، هابيل را کشت و في الواقع ترور کرد هدفي جز به دست آوردن آنچه هابيل داشت در سر نمي پروراند.

 

روشهاي ترور در طول زمان تطوّر پيدا کرد. ا ز کشتن با سلاح سرد تا سلاح گرم و استفاده از مواد شيميايي و حتي کوبيدن هواپيما به ساختمانها و الي آخر.

 

در ايران نيز اين امر سابقه اي ديرين دارد. شاه کشي از صدها سال پيش در ايران رواج داشته است و تا دوره معاصر که آخرين آن ناصرالدين شاه بود ادامه يافت.

 

البته بسياري از اين ترورها موفقيت آميز نبود و نافرجام مي ماند. محمدرضا پهلوي دو بار طعم آن را چشيد. يک بار به سال 1327، هفت سال از سلطنتش گذشته بود و وي شاهي جوان و بي تجربه بود. ولي اين ترور منافع بسياري براي وي داشت.

 

اين ترور در بعد از ظهر روز 15 بهمن 1327 در دانشکده حقوق دانشگاه تهران اتفاق افتاد. کاري به آن نداريم که پشت اين ترور چه گروه و يا چه کسي حضور داشت ولي استفاده اي که شاه از اين ترور نافرجام کرد بسيار مهمتر از نفس ترور بود. تأسيس مجلس مؤسسان، گرفتن قدرت بيشتر و سرکوب مخالفان شاه و به زباني ديگر شاه شدن شاه ا زجمله اين دستاوردهاي ترور بود.

 

ولي ترور دوم که به سال 1344 در کاخ مرمر اتفاق افتاد شکلي ديگر داشت. در اين سال شاه تقريباً قدرت بلا منازع ايران شده بود. سرکوب نيروهاي ملي مذهبي پس از مرداد 1332 و رفع مشکلات آغازين دهه چهل و 15 خرداد 42، بال و پر جديدي به شاه اعطا کرده بود.

 

شاه ديگر به صحنه سازي و کسب وجهه فکر نمي کرد. در اين زمان فقط حفظ قدرت مد نظر بود و طول حيات. شاه، زمان مي خواست. مزه قدرت به مذاق شاه خوش نشسته بود. حرکت خودجوش شخصي چون رضا شمس آبادي و کشته شدن شاه به دست وي چندان جالب به نظر نمي رسيد. شاه في الواقع شانس آورده بود. از آن وقت به بعد ديگر مسائل امنيتي شکلي ويژه به خود گرفت. افراد واقعاً وفادار در گارد به خدمت گرفته شدند. ساواک نظارت دقيق تر به کارهاي کرد. در ضمن آخرين اختراعات و ابتکارات تروريستي دنيا که ممکن بود به جان مقامات و خصوصاً شاه خطري بيافريند مورد پژوهش و بررسي قرار مي گرفت.

 

يکي از اين وسايل جديدتر تروريستي، وسيله اي بود که بنا به نظر کاشفين آن در آلمان شرقي توليد مي شد.

 

دوربينهاي عکاسي و فيلمبرداري حامل اسلحه که در دست تروريستهاي حرفه اي به ظاهر خبرنگار مي توانست تبديل به سلاحي مرگبار گردد. اين سلاح جديد زنگ خطر جديدي بود. شاه که هر روز براي اشتهار در معرض ديد خبرنگاران خارجي و داخلي بود نگران اين امر شد. شاه خود تجربه اوليه آن را در ترور 1327 داشت، البته به شکلي کاملاً ابتدايي. بدين لحاظ مقامات امنيتي، به دست و پا افتادند که کمربند امنيتي شديدتر و محکم تر برقرار گردد. مکاتبات مقامات امنيتي و درباري در اين زمينه جالب و خواندني است.

 

] 73-1001-145 د[

] 75-1001-145 د[ صفحه 1

] 75-1001-145 د[ صفحه 2

 

 

 


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org