ماهنامه شماره 48 - صفحه 2
 

  

» تاريخ شفاهي

(به روايت طنز)

 

فرهاد رستمي

 

_ در ابتدا از حضرتعالي که از شخصيتهاي برجسته دهه هاي ده، بيست، سي، چهل هستيد تقاضا مي کنم نظرتان را در خصوص ملي شدن صنعت نفت بفرماييد.

 

_ پس از سفر اول و دوم و سوم ناصرالدين شاه و مظفرالدين شاه و احمد شاه به فرنگ، با آن همه قرض و قوله هاي جورواجور، کفگير قاجار به ته ديگ خورده بود که کم کم شميم نفت به مشام مي رسيد. البته ناصرالدين شاه از وجود اين "ماده بد بوي سياه" آگاه بود، اما فکرش را هم نمي کرد که همين ماده بد بو از آش سرخه حصار هم دندانگيرتر باشد. اولين چاه نفت در زمان مظفرالدين شاه فوران کرد، اما هنوز زود بود درآمدي از آن عايد ما شود. اولين قرارداد نفتي در سال 1901 (درست پنج سال پيش از مشروطيت) منعقد شد. نتيجه اين قرارداد، فروش نفت به مدت شصت سال به نيروي دريايي انگلستان به بهاي هر تن 8 شلينگ بود، در حالي که قيمت هر تن نفت در بازار آن روز 20 شلينگ بوده است.

 

_ چرا نفت را به تن محاسبه مي کردند؟

 

_ چون در آن زمان هنوز بشکه اختراع نشده بود، لذا نفت را تني مي فروختند.

 

_ مي گويند رضا شاه قرارداد 1901 را در آتش بخاري انداخت، و آن را فسخ کرد. آيا اين مسئله صحت دارد؟

 

_ بله، رضا شاه براي آنکه در سوخت نفت صرفه جويي کرده باشد آن چند برگ کاغذ را در آتش انداخت، اما بلافاصله متوجه شد که اين، روش درست صرفه جويي نيست، لذا علي اکبر خان داور را به ژنو فرستاد تا قرارداد ديگري منعقد کند.

 

_ تفاوت اين دو قرارداد در چه بود؟

 

_ اولي رسمي نبود، اما دومي رسميت يافت. و البته مستحضر هستيد که قرارداد، رسمي اش خوب است.

 

_ لطفاً نقش نفت ايران را در خلال دو جنگ جهاني تبيين بفرماييد.

 

_ در آن سالها سوخت نيروي دريايي متفقين را ما تأمين مي کرديم. بدين ترتيب به ما لقب "پل پيروزي" داده بودند. به همين خاطر هري ترومن، تقدير نامه منضم به نشان "لژيون لياقَتِ درجه سرفرماندهي" براي اعليحضرت فرستاد. و واقعاً چه خوب شد که ما، پل پيروزي شديم و اين افتخار براي هميشه به نام ما در تاريخ جهان ثبت شد.

 

_ مواضع حزب توده در خصوص قراردادهاي استعماري چه بود؟

 

_ حزب توده اپوزيسيون انقلابي بود و طبيعتاً با هرگونه قرارداد استعماري مخالفت مي کرد. حزب معتقد بود: "چراغي که به خانه رواست به مسجد حرام است، ملت خودمان از فرط گرسنگي بخيه به آبدوغ مي زند آن وقت نفت جنوب را مي دهيد به انگليس، خوب نفت شمال را هم بدهيد به شوروي".

 

_ در جريان جنگ جهاني دوم مقدار مواد نفتي تحويل شده به نيروهاي متفقين (انگليس، آمريکا و شوروي) 593 ، 559 ، 808 ليتر بوده است. نظر حضرتعالي در اين مورد چيست؟

 

_ اين رقم کاملاً مستند است و در کتاب اسرار خانه سدان هم آمده، اما بايد توجه داشته باشيم هر ليتر آن موقع، برابر 3600 ليتر امروز بوده است.

 

_ مي گويند دکتر لکهارت، مؤلف کتاب نادر شاه در مراسم افتتاح اداره انتشارات و تبليغات شرکت نفت گفته بود: " اين اداره براي اين درست نشده که تبليغات کند، بلکه براي آن است که اطلاعات ناصحيح در اختيار مردم بگذارند." نظر حضرتعالي چيست؟

 

_ انگليسيها يک عادت بسيار پسنديده اي دارند که اصلاً دروغ نمي گويند، فقط اطلاعات ناصحيح در اختيار ديگران مي گذارند.

 

_ زماني، ابوالحسن ابتهاج خطاب به سر ويليام فريزر (رئيس هيئت مديره شرکت نفت ايران و انگليس) اظهار داشته بود که ايرانيان نسبت به حسابهاي شرکت نفت ايراد دارند، و ظاهراً از وي خواسته بود حساب و کتاب ارائه دهد، فريزر گفته بود: « مگر از روي نعش من رد شوند ». لطفاً بفرماييد چرا حق و حقوق ملت ايران را ضايع مي کردند؟

 

_ مي گفتند شما پول نفت را مي خواهيد صرف ازدياد قشون کنيد، اعليحضرت هم گفته بودند اگر اين جوري باشد من « مسئوليت استقلال ايران را نخواهم داشت ».

 

_ آيا اين سخن مستند است؟

 

_ بله، دکتر قاسم غني در يادداشتهايش مي نويسد: "خيلي مايه تعجب شد؛ به دولت آمريکا، استقلال ايران چه مربوط است" ؟

 

_ در خاتمه از حضرتعالي تقاضا مي کنم نظر خود را درباره ملي شدن صنعت نفت بفرماييد.

 

_ ملي شدن صنعت نفت حرکتي بود رو به جلو، اما استعمار، نفت ايران را تحريم کرد و با کودتاي 28 مرداد 1332 دولت مصدق را سرنگون کرد. پس از کودتا، در سال 1333 قراردادي موسوم به کنسرسيوم منعقد شد که قرارداد پيشنهادي 50-50 پيش ِ آن، رو سفيد شده بود.

 

_ لطفاً به عنوان حسن ختام يکي از مهمترين دستاوردهاي ملي شدن صنعت نفت را نام ببريد.

 

_ تعطيلي روز 29 اسفند هر سال.


ارسال به دوستان    نسخه قابل چاپ
نام:                  
*رايانامه( Email):
موضوع:
* نظر شما:


 
 
www.iichs.org